خاطره‌نگاری به سبک شازده‌های قجری در روزگار بدبختی ملت!

حسام آبنوس

محمدعلی ابطحی به سبک شازده‌های قجریِ بی‌خبر از اطرافش دست به شوخی و طنز زده تا وقایع را به خیال خودش برای آیندگان ثبت و ضبط کند.

«وقتی رسما اعلام شد کرونا به ایران آمده است، همه خزیدیم به گوشه خانه‌ها و هر روز بیشتر از دیروز از اتفاقات و تاثیرات کرونایی بر ایران و جهان تقریبا شاخ در می‌آوریم. من از اول کرونا تا دو ماه هر روز خبرها و خاطرات و حال و هوای آن روزها  را با طعم سیاست و طنز نوشتم. ایران و دنیا در حال تغییر، روزهای تاریخی و عجیبی بود که باید ثبت می‌شد.» این توضیحی است که نشر روزنه در وب‌گاه خود درباره کتاب «از کرونا و دیگر شیاطین» خاطرات روزهای کرونایی محمدعلی ابطحی نوشته است.

حال اینکه داخل کتاب چه‌خبر است خیلی کاری نداریم، هرچند نمی‌توان کاری نداشت، ولی خب این تصور با جلد کتاب ایجاد می‌شود که نویسنده دست به نگارش خاطره زده، هرچند مگر چند روز از کرونا گذشته که بخواهیم دست به خاطره‌نگاری بزنیم و البته خانه‌نشینی و قرنطینه و محدودیت‌های اقتصادی چه دستاوردی داشته که بتوان از آن‌ها برای امروز حرفی زد، هرچند نگارنده بعید است نگارنده دغدغه معیشت و تنگناهای اقتصادی داشته باشد و برای همین احتمالا از روی شکم‌سیری دست به نوشتن خاطراتش با چاشنی طنز از روزهایی زده که بسیاری برای امروز و فردایشان نگاهشان فقط به آسمان بوده است. متن کتاب مملو از شوخی‌های بی‌مزه و لوس است. شوخی‌هایی که بوی عفن سیاست‌زدگی و شکم‌سیری می‌دهد و در وضعیتی که عموم شهروندان جامعه هشتاد و چند میلیون نفری ایران با مشکلات دست و پنجه نرم می‌کنند، محمدعلی ابطحی به سبک شازده‌های قجریِ بی‌خبر از اطرافش دست به شوخی و طنز زده تا وقایع را به خیال خودش برای آیندگان ثبت و ضبط کند.

کتابی که در قطع جیبی منتشر شده و 24 هزار و 500 تومان نیز قیمت دارد. خاطراتی که باید آن‌ها را به نویسه‌های اینستاگرام شبیه‌تر دانست تا خاطره و خب اگر مزه‌پرانی و کپشن‌نویسی را خاطره‌نگاری می‌دانیم پس باید فاتحه خاطره‌نگاری‌های اصیل و با دقت را خواند. در هر صورت این کتاب حالا در بازار نشر است.

از این نکته اگر بگذریم باید از وزارت ارشاد سوال کرد در شرایط تحریم و مشکلات کاغذ با چه رویکردی به چنین کتابی مجوز داده، ضمنا کاری به ناشر نداریم که اصلا چرا چنین کتابی را برای انتشار انتخاب کرده و دست به انتشارش زده، بالاخره سود احتمالی حاصل از فروش کتاب یک چهره دست‌چندم سیاسی و روابط سیاسی و رفاقت‌های غیرفرهنگی عامل مهمی است در انتخاب ناشر، ولی آقای وزارت ارشاد با چه منطقی اجازه انتشار می‌دهید، در شرایطی که مردم توانایی خرید کتاب را از دست داده‌اند و در این آشفته بازار نشر این کتاب هم فقط قفسه کتابفروشی‌ها را شلوغ می‌کند و خواننده سردرگم را در این حیرانی بیشتر فرو می‌برد؟

در واقع باید گفت «حیف درخت» بابت این کتاب و چنین کتاب‌هایی قطع می‌شود تا تبدیل به کاغذ شوند و اینگونه تبدیل به ابزاری برای تخلیه حس خودپسندی چنین چهره‌هایی شوند. حالا فرقی نمی‌کند ابطحی باشد یا ضرغامی! در هر حال کاش انجمن‌های دفاع از محیط زیست در برابر چنین کتاب‌هایی موضع‌گیری کنند و مانع صدمه زدن به طبیعت شوند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سه × یک =

دکمه بازگشت به بالا