آوینی هنوز «تعریف» نشده، نگران «تحریف» او هستیم؟!
سید علی سیدان
جوانی از خیل جوانان دلبسته شهید آوینی، مستندی ساخته درباره این شهید. این جوان سالهاست که مسئلهاش آوینی بوده و درباره او پژوهش کرده و کتاب نوشته است. او حالا با دست یافتن به آرشیو چند مستند که پیش از این درباره آوینی ساخته شده و گرفتن چند مصاحبه تولیدی، مستندی را در چند قسمت ساخته است با نام «آقا مرتضی».
مستند، چندان حرف جدید و ناشنیدهای ندارد اما همان حرفها را با فکتها و مصاحبههای دیدهنشده مستند کرده است. فرم مستند، کلاژی است و خردهروایتهایی را از زندگی شهید آوینی، بهواسطه عنوانگذاری و کپشن به هم متصل کرده است. از این مستند نباید توقع عرضه یک فرم خلاقانه یا کشف حقیقتی تازه درباره شهید آوینی داشت.
گاهی در بعضی ارجاعات و استنادات بوی تقلیل موضوع هم به مشام میرسد؛ اما در مجموع مستند «آقا مرتضی» جامعترین مستندپرتره درباره شهید آوینی است و میتوان برای آشنایی بیشتر با شهید آوینی، آن را به نوجوانان و جوانان پیجوی حقیقت توصیه کرد. بهویژه آنکه امروز با غلبه رسانههای روزمره و سبک زندگی مصرفی، جوانان و نوجوانان کمتر چنین اشخاصی را میشناسند و آثارشان را میخوانند.
این حرف را از روی اطلاع میزنم. برای انجام کاری، در یک سال گذشته با حدود120 نفر از جوانان بین 18 تا 30 ساله حزباللهی و اهل کار فرهنگی آشنایی جدی و نزدیک پیدا کردهام و با بیشتر آنها مصاحبه مفصل و عمیق گرفتهام. انگشتشمارند کسانی که حتی یک مقاله از شهید آوینی خوانده باشند! تازه این وضع برای فعالان فرهنگی جوان حزباللهی است. دیگران که قطعاً وضع نامطلوبتری دارند.
دوستانی نگرانند که نکند شهید آوینی «تحریف» شود یا به ابتذال کشیده شود. حال آنکه بنده معتقدم هنوز شهید آوینی «تعریف» نشده است که اکنون نگران تحریفش باشیم. فقط سه مستند شاخص درباره شهید آوینی ساخته شده که اتفاقا همان سه مستند را هم کسانی ساختهاند که الان درباره این مستند جنجال راه انداختهاند؛ «مرتضی و ما»، «روایت راوی» و «انحصار ورثه». همه مستندها هم بهشدت قابل نقد است؛ مثل همین مستند «آقا مرتضی». باید هم نقد شوند؛ اما فراموش نکنیم که وقتی شهید آوینی در جامعه معرفی شد، از سرریز این آشنایی، بازار مطالعه عمیق آوینی و مماس شدن با مسائل بنیادی او هم داغتر میشود و خب فروش کتابهایش هم بیشتر میشود.
درباره جزئیات حقوقی استفاده از آرشیو و راشها نمیتوانم نظر قطعی بدهم. چون هم قانون ما آنقدرها واضح نیست و هم بستگی به قرار و مدارها دارد که ما از آن اطلاع مستند نداریم. اما این را میدانم که بسیاری از این آرشیوها خاک خورده و برای ما بسیار مغتنم و جذاب است که امروز این راشها دوباره تدوین شود. شهید آوینی یک شخصیت ملی است و با همه غربتش، توانسته زندگی بسیاری از جوانان این مملکت را زیر و رو کند. اینکه برای سخن گفتن درباره شخصیت شهید آوینی باید همه از همسر، فرزند یا داماد ایشان اجازه بگیرند حرف معقولی نیست. بنده بر خلاف استاد بزرگوار جناب دکتر داوری اردکانی بر این باور نیستم که همسر بزرگوار شهید آوینی «از هر کس و از هر حیث» به شهید آوینی نزدیکتر است.
ما در شناخت پدیده منحصر به فردی مانند شهید آوینی راه بسیار دراز و طینشدهای در پیش داریم. اگر کسی بخواهد به واقع شهید آوینی و پدیدههای مرتبط با او را بشناسد باید رد او را در همان جوانان جویای حقیقتی جستوجو کند که آوینی به شوق آنان قلم میزد. همان جوانانی که شاید به اندازه بعضی از مدعیان «عمیق» نباشند اما مسئله آوینی را پی گرفتهاند و در حد بضاعتشان راه او را ادامه میدهند. فکر میکنم دیگر کافی است که آوینی را از زبان دوستان و خانواده و حرفهایها و ژنرالهای فرهنگی بشناسیم. حتی این بزرگواران ممکن است دستانداز مسیر شناخت آوینی باشند! حتی سازنده مستند «آقا مرتضی» هم با آنکه خودش از زمره همین جوانان است و انصافاً کار بدی هم نساخته اما تصور کرده است که اگر مصاحبه بزرگان را کنار هم بچیند میتواند تصویر بدون سانسور از آوینی نمایش دهد. حال آنکه سانسور این است که تاثیر عمیق آوینی را بر آن جوان ایذهای و کرجی و مشهدی و کهنوجی و گرگانی نبینیم و از خلال سخن مشاهیر و نزدیکان به دنبال کیستی آوینی بگردیم.