طنزِ اجتماعی در روزهای سیاه
هانیه علی نژاد
فیلم شادروان به کارگردانی حسین نمازی، یک کمدی سیاه در دل سیاه ترین روزهای یک خانواده است. طنز موقعیتی که ساده و روان و با ریتم خوب قصه اش را میگوید. میتوان گفت فیلم متاثر از فیلم “مهمان مامان” و البته طنز کلامی کمدی های سطح پایین سینمای ماست.
ترکیبی که تبدیل به یک فیلم محکم و شاهکار نشده است اما زور نمیزند که مخاطب را بخنداند.
موقعیتی که بسیار تلخ است اما نویسنده و کارگردان آن را برایمان شیرین میکند و در دل این شیرینی دردهای یک خانواده را به تصویر می کشد. یک طنز اجتماعی که برآمده از تصویر درد و رنج فقر اما همراه با یک مُسَکِن است که از تلخی ماجرا بکاهد و روان مخاطب را التیام بخشد.
البته فیلم در بخش هایی انسجام خود را از دست میدهد، مثلا قصه عاشقی نادر و آهو و مسئله و مشکل افغان ها در ایران که در انتها به نتیجه ای نمیرسد.
کاراکترها بیشتر در حد تیپ هستند تا شخصیت و حتی بازی و تلاش بازیگرانش هم برای شخصیت پردازی ثمربخش نبوده است. ضعف اصلی هم در پایان بندی فیلمنامه است. پس از کش و قوس های فراوان با یک پایان بندی شُل طرف هستیم.
شادروان با فضای تلخ و شیرینش کمتر به مرز ابتذال میرسد و این خود برای سینمای کمدی ما قصه ای برای روایت ندارند و سراسر ابتذال هستند، نکته مثبتی است.
فیلم با همه ی نکات مثبت و منفی اش بیشتر در سطح یک تله فیلم است و هرگز به شاهکارهایی که کارگردان از آنها وام گرفته نمیرسد اما در روزگار سینمای ما که فیلم های مبتذل و بی اساسی چون “دینامیت ” پر فروش ترین فیلم های ما هستند “شادروان ” یک طنز موقعیتِ متوسط اما تمیز به حساب می آید.