سعید تشکری، خادم امام غریب
سعید تشکری نمایشنامه نویس، فیلمنامه نویس و داستان نویس موفق معاصر، پرکارترین نویسنده در نوشتن از مشهد و ماجراهای تاریخی و مذهبی آن بوده است. او متولد قوچان و فارغ التحصیل ادبیات نمایشی بود و به دلیل ابتلا به کرونا در 19 بهمن 1400 درگذشت. داستان های او که برخی در حوزه تاریخ معاصر و برخی دربردارنده سیره معصومین است، محمل مناسبی برای آشنایی با تاریخ انقلاب اسلامی، سرگذشت ائمه بزرگوار و سیر مبارزاتی ایشان است.
🔻برخی از کتاب های او چنین است:
🔹بار باران؛ منتخب کتاب سال رضوی و کتاب سال شهید غنی پور، داستان زندگی گوهرشاد بیگم، عروس تیمور و ماجرای ساخت مسجد گوهر شاد است که توسط انتشارات کتاب نیستان به چاپ رسیده است.
🔹وسنی؛ شامل خاطرات دوران نوجوانی او در قالب داستان است که توسط نشر ستاره ها منتشر شده است.
🔹سبز آبی؛ رمانی تاریخی با محوریت زندگی یکی از سادات رضوی در ایران است که نشر کتاب نیستان آن را منتشر کرده است.
🔹پاریس پاریس، اوسنه گوهرشاد و رژیسور؛ سه رمانی هستند که در هر سه قیام تاریخی مردم مشهد، ماجرای کشف حجاب در زمان رضاخان و کشتار متحصنین مسجد گوهر شاد، محور اصلی داستانی عاشقانه قرار گرفته اند. رژیسور را نشر سوره مهر، پاریس پاریس را انتشارات کتاب نیستان و اوسنه گوهر شاد را به نشر روانه بازار نشر کرده است.
🔹سه گانه ولادت؛ ( کتاب های ولادت، سیمیا و شاه بهار) روایت زندگی امام رضا (ع) و حضرت معصومه (س) با حضور شخصیت های پارسی است که توسط کتاب نیستان منتشر شده است.
🔹چهار فانوس؛ چهار داستان از زندگی نواب اربعه است که چگونگی شبکه ارتباطی شیعیان با رهبر خویش را در خفقان جامعه وقت نشان می دهد و توسط انتشارات جمکران منتشر شده است.
🔹آبی ها؛ سرگذشت پزشکی را با محوریت زندگی امام کاظم (ع) و امام رضا (ع) روایت می کند که دیگر نمی خواهد در بند قدرت راهبان بماند، این کتاب در به نشر منتشر شده است.
🔹مفتون و فیروزه؛ رمان دو جلدی و ارزشمند انتشارات کتاب نیستان است که روایت عاشقانه ای را در بستر مبارزات انقلابی مردم مشهد و قوچان در سال های 55 تا 57 به تصویر می کشد.
🔹هرایی؛ سرنوشت خانم پزشکی را روایت می کند که بسیار متعهد است و نویسنده با این داستان عدم وجود تعهد در جامعه را نشانه گرفته و نقد کرده است، نکته جالب توجه این رمان، گویش دری یکی از شخصیت های داستان است. این کتاب نیز توسط انتشارات کتاب نیستان منتشر شده است.
🔸سعید تشکری گفته بود: “نوشته شدن و نویسنده ماندن همیشه آرزوی من بوده و فرجامی است که از پس هزار تحقیر و نفرت و حتی رها ساختن همه روزهایی که به ظاهر همه امور بر چرخه روزمرگی میچرخید و من رهایش کردم.
رها ساختن میز مدیریت تا رهایی از تولیدهای گلخانهای برای مدیران و تماشاگران خاص را من گذراندم و اکنون انگار اصلا آن جاها نبودهام تا جایی رسیده که برخی اعلام میکنند سعید تشکری از اول هم نویسنده بود و نه کارگردان تئاتر و تلویزیون.
این برای من بر آورده شدن همان آرزوست. من ساده و صمیمانه تا نفس دارم کاتب و نویسنده بارگاهیام که با قلمش و خرده هوش و ذره دانشش خادمی امام غریب را با نوشتن میکند تا حکی از او برای این نام و بام و عاشقانش به یادگار بماند. شاید روزگاری پس از روزگار من اگر نویسندهای خواست خودش و نوشتن و زندگیاش را وقف غریب خراسان کند بسماللهش را من گفته باشم!”
🔻کارنامه او نیز نشان می دهد که او بر همان عهدی که بسته بود باقی ماند، روحش شاد.