بازنشر «خدای چیزهای کوچک»
به نقل از ایبنا، آرونداتی روی، نخستین نویسنده زن هندی است که توانست با این اثر که رمانش به شمار میرود، در کنار نویسندههای بزرگی از جمله دیکنز، جویس، فاکنر، کنراد، پروست و مارکز قرار بگیرد.
این رمان از زمان انتشارش تا به امروز موفقیتهای چشمگیری کسب کرده و برنده جایزه بوکر و نیز کتاب سال مجله تایم در سال 1997، یکی از رمانهای بزرگ قرن بیستم به انتخاب خوانندگان گاردین، یکی از چهل کتاب خواندنی به انتخاب ایندیپندنت، یکی از صد رمان خانوادگی و پاپیولار به انتخاب بوکریوت، هشتمین کتاب الهامبخش جهان در فهرست صدتایی«کتابهایی که جهان را شکل دادند» و دومین رمان بزرگ جهان به انتخاب روزنامه آرمان ملی شده است.
«خدای چیزهای کوچک» اثرِ هنری هوشمندانهای است که زبان خاص و ویژه خود را ابداع کرده و سرشار از قدرت جادویی و تاریخی است. این رمان داستان خواهر و برادر دوقلویی به نام راحل و استاست که مدام در زمان به گذشته و حال کشیده میشوند.
این رمان در حین روایت داستان، مفاهیم عمیق انسانی از جمله عشق، فقدان و خیانت را در بستر تاریخ و اسطوره میکاود.
نویسنده اثر تاکید کرده است: «برای من چیزی که نوشتن خدای چیزهای کوچک را به تجربهای ارزشمند تبدیل کرد این است که مردم در سراسر دنیا با این کتاب ارتباط برقرار کردهاند؛ اینکه این کتاب بهنوعی برنقطهای عمیق در وجود انسان دست میگذارد.»
در بخشی از کتاب میخوانیم: «گرچه زن زمین تاثیر ماندگاری بر دوقولوها گذاشت، اما این خانه تاریخ بود که بسیار نزدیک و در دسترس بود و حسابی مجذوبشان کرد.
دوقولوها اغلب درباره آن فکر میکردند. خانه آن سوی رودخانه. خانهای که در دل تاریکی خودنمایی میکرد. خانهای که نمیتوانستند واردش شوند. خانهای پر از نجواهایی که نمیتوانستند بفهمندش. در آن زمان دوقولوها نمیدانستند بهزودی وارد آن خانه خواهند شد. نمیدانستند که از رودخانه عبور خواهند کرد و در جایی خواهند بود که نباید باشند و با مردی در آنجا خواهند بود که قرار نبوده دوستش بدارند. دوقولوها نمیدانستند بهزودی با چشمهایی که از فرط وحشت به بزرگی بشقاب غذاخوری میشد، در ایوان پشتی همان خانه، تاریخ را که چهره خود را بر آنها آشکار میکرد تماشا خواهند کرد. دورهای که بچههای همسنوسال استا و راحل چیزهای دیگری میآموختند، آنها یاد میگرفتند که تاریخ چگونه دوره خود را طی میکند و انتقام خود را از آنها که قانونشکنی میکنند، میگیرد. آنها صدای ملالتبار و خفه و آهسته آن را میشنیدند. بوی آن را استنشاق میکردند و هرگز از یاد نمیبردند. بوی تاریخ! چون بوی گلهای سرخ پلاسیده در بالهای نسیم. تاریخ تا ابد در کمین چیزهای معمولی مینشست تا آنها را به دام بیاندازد، در چوبلباسیها، گوجهفرنگیها، قیر جادهها، رنگهای خاص، در بشقاب غذای رستورانها، در غیاب کلمات و در تهیبودن چشمها.»
نشر «نقش جهان» اخیرا کتاب «خدای چیزهای کوچک» را با ترجمه سیروس نورآبادی در 462 صفحه و قیمت 220 هزار تومان عرضه کرده است.