«مجلس آخر»؛ تلفیقی از تعزیه و اثر نمایشی/روایتی از استقامت زنان در دوران جنگ
علی برجی ، کارگردان نمایش «مجلس آخر» گفت: این نمایش روایتی از صبر و استقامت زنان و مردان ایرانی در دوران دفاع مقدس و همینطور ماجرای داعش ، سوریه و جنگ های نیابتی با داعش است.
علی برجی، کارگردان نمایش مجلس آخر در گفت و گو با آنا گفت: من در ژانرهای مختلف نمایش های مذهبی و هم در فضای نمایشهای دفاع مقدس تجربههایی داشتهام، برایم جذابیت داشت که تلفیق آیین تعزیه را با یک درام و اثر نمایشی روی صحنه داشته باشم، وقتی نمایشنامه مجلس آخر به نویسندگی آقای اصغر گروسی را خواندم خیلی خوشحال شدم که این تلفیق در آن وجود دارد و در واقع امکان بسط و گسترش دادن هم داشت.
وی در ادامه افزود: برای بنده دو موضوع در نمایشنامه مجلس آخر جذاب بود که این نمایشنامه را به روی صحنه بردم یکی صبر و استقامتی که مهتاب برای بازگشت همسرش دارد و صبر و چشم انتظاری پدر که منتظر است پسرش برگردد، و در کنارش تلفیق این قصه با فضای آئینی و مراسم آیین تعزیه است، که مرا تشویق کرد تا این اثر را به روی صحنه ببرم.
برجی اظهار داشت: نمایشنامه مجلس آخر در واقع صبر و استقامت زنان و مردان ایرانی در دوران دفاع مقدس و ماجرای داعش و سوریه و جنگهای اخیری که ما به صورت نیابتی با داعش داشتیم را نشان میدهد.
وی افزود: داستان در مورد زنی است به اسم مهتاب که همسرش چندسالی است به جنگ رفته است و مدت زیادی است که از او خبری نیست اما این زن استقامت و پاسداری میکند از ارزشهای خودش به عنوان یک زن و همچنان چشم انتظار همسرش است تا برگردد.
علی برجی داستان نمایشنامه مجلس آخر را اینگونه شرح داد: غلامحسین خان به همراه عروسش مهتاب در خانه ای قدیمی زندگی میکنند و پسر غلامحسین خان که تعزیه خوانی قدیمی است، چند سالی می شود به جنگ رفته و خبری از او نیست، مردم محل میگویند قاسم پسر غلامحسین خان شهید شده و دیگر بر نمیگردد اما غلامحسین خان و عروسش بعد از چندین سال هنوز چشم انتظار بازگشت قاسم هستند. در این میان سیروس پسر برادر غلامحسین خان که سالها پیش خواستگار مهتاب عروس غلامحسین خان بوده مجددا از مهتاب خواستگاری میکند ولی با جواب مخالفت مهتاب مواجه میشود که هنوز دل به عشق قاسم دارد و همچنان در انتظار اوست و به کسی دیگر نمیتواند دل ببندد، و در آخر هم غلامحسین خان نوید این را میدهد که حتما تعزیه حضرت قاسم را در روز عاشورا به همراه پسرش قاسم خواهد خواند، اما در آن روز خبر شهادت قاسم میآید، و نمایش با تعزیه خوانی غلامحسین خان و خبر شهادت قاسم تمام میشود.
وی افزود: در آخر هم باید بگویم که ما همیشه از مسئولین، مدیران و بانیان هنر و فرهنگ کشور یاری خواستیم، حداقل کاری که میتوانند انجام دهند این است که از آوار هنری که در راستای ارزشهای دینی و مذهبی کشورمان هست و به صحنه میآید وبه اشاعه فرهنگ غنی دینی و اسلامی و آیینی مان کمک میکند حمایت کنند، چه مادی، چه معنوی.
برجی تأکید کرد: متاسفانه در نهایت میرسم به این بیت که از طلا بودن پشیمان گشتهایم، مرهمت فرموده ما را مس کنید! هر سال دریغ از پارسال، متاسفانه در یک شعارزدگی قرار گرفتیم، و امیدوارم که صرفا معطوف نشود به یک ارگان، به یک سازمان و به یک مجموعه، و مثل تمام کشورهای بزرگ دنیا که بخش هایی مثل شهرداری ها از فرهنگ و هنرشان حمایت می کنند، ما نیز همینطور باشیم.
وی با بیان اینکه سازنده فرهنگ یک کشور تئاتر و هنرش است، توضیح داد: مطمئن باشید وقتی تئاتر یک کشور قوی باشد، فرهنگ آن کشور هم غنی خواهد بود. امیدوارم که مسئولین کشورمان نگاه بهتری به هنر والای تئاتر داشته باشند و انشالله در آینده ما آثار بهتری از هنرمندان بزرگ کشورمان را روی صحنه تئاتر ببینیم.
منبع: آنا