رفیعی‌پور نویسنده این کتاب  درباره چاپ این‌کتاب گفت: رمان «همسایه ون گوگ» با محوریت سایه‌های درونی چند شخصیت نوشته شده است.

وی افزود: راوی در این رمان، سرگذشت سه نفر به نام‌های ون‌گوگ، شیدا و شکوفه را روایت می‌کند. شخصیت ون‌گوگ از هنرمند و نقاش معاصر عراقی‌تبار باسم الرسام الهام گرفته شده و دیالوگ‌های فلسفی از زبان ون‌گوگ در این رمان، به طور مستند از باسم الرسام است. ون‌گوگ با نگرشی فلسفی که به هستی دارد سعی می‌کند دنیای کودکانه و رمانتیکِ شیدا راوی اصلی رمان را دچار تحول کند. و شیدا آنچنان در خیالش با جملات و رؤیای همسایگی با ون‌گوگ روزگار می‌گذراند که گاهی در مرز خیال و واقعیت نیمه‌شیدا می‌شود.

رفیعی‌پور با اشاره به تفاوت این اثر نسبت به آثار پیشین‌اش یعنی «کاغذهای باروتی»، «سونامی آشپزخانه» و «سودای ناممکن» گفت: دفاع از نیازهای عاطفی زنان چه در عرصه حقوق و وکالت و چه در ادبیات همیشه دغدغه من بوده است. در رمان «همسایه ون‌گوگ» هم حریم خصوصی و خلوت زنان و در واقع سخن گفتن از زوایای پنهان زندگی درونی زنان که اغلبِ مردها کمتر می‌دانند اساسی‌ترین دغدغه ام بود.

این نویسنده در ادامه گفت: چرا که در سال‌های اخیر همین مسئله دادگاه‌های خانواده را تبدیل به غمگین‌ترین مکان ممکن کرده است و من شخصاً شاهد تلاش سال به سال و لحظه به لحظه زن ایرانی بوده‌ام برای مستقل بودن و داشتن حریم خصوصی و خلوت، چه آنهایی که شاغل و در اجتماع مشغول به کار و زندگی‌اند و چه آنها که در خانه مشغول به کارند.

در بخشی از رمان «همسایه ون‌گوگ» می‌خوانیم:

نوزده ساله بودم؛ روزی که مرا از اتاق اعدام به دادگاه فرستادند؛ این بار، حکم هفت سال به من خورده بود. در واقع وارد بهشت زندگان شدم. این موضوع را شاید خیلی‌ها بدانند، اما جزئیات لحظه به لحظه‌اش را کسی نمی‌داند. من عادت به حرافی و توضیح ندارم. دوست دارم مثل بقیه حرف بزنم و رفتار کنم اما تلاش بیهوده‌ای است. در همه این سال‌ها، سکوتم عصای دست من بوده. گفتم که نوزده ساله بودم و چقدر اهمیت دارد که کسی بداند، وقتی در آن سن دوبار به اتاق اعدام برده شدم، چه حسی داشتم؟ عکس‌العملم چه بود؟ نمردم! همین.
رفیعی‌پور این رمان را به «مرد ساکت و کامل خاورمیانه، باسم الرسام» تقدیم کرده است.

«همسایه ون‌گوگ» با ۱۸۴ صفحه و قیمت ۱۵۰ هزار تومان به زودی عرضه می‌شود.