داستان یک نفرت تاریخی و روزی که قهرمانی پرید!/ فرقی ندارد جمهوری اسلامی باشد یا پهلوی!
مسابقه بین تیم تاج ایران و تیم هاپوئل اسرائیل در امجدیه در جریان است؛ اتفاقات روی سکو و قبل و بعد بازی نشان میدهد نفرت از رژیم صهونیستی ریشهای عمیقتر از شرایط سیاسی دارد.
10 آوریل 1970 یا 21 فروردین ماه 1349
هوای مطبوع فروردینی آمیخته با عطر گلهای بهاری صورت هرکسی را نوازش میدهد. تعطیلات نوروز به تازگی تمام شده و هنوز خیلیها طعم شیرینیهای عید را زیر دندان احساس میکنند. تهران نه به اندازه این روزها شلوغ است و نه خبری از دود و آلودگی. کافی است کمی سر بچرخانید و جغرافیایتان خوب باشد تا کوههای دماوند را مستقیم و بدون واسطه به دور از ساختمانهای سر به آسمان ساییده ببینید.
تهران، ورزشگاه امجدیه
بخش مهمی از خاطرات مردان ایرانی دهه چهلی در همین ورزشگاه رقم خورده و هنوز هم خیلی از پیشکسوتان فوتبالی که آسمان را به زمین ترجیح میدهند، آخرین دور افتخارشان را در همین ورزشگاه تجربه میکنند. این روزها اسمش به شهید شیرودی تغییر پیدا کرده اما اگر کمی خوش شانس باشید و سوار یک تاکسی با سن راننده حدودا 70 ساله بشوید زمانی که از مقابل این ورزشگاه در خیابان مفتح کمی پایینتر از میدان هفت تیر عبور میکند ناخودآگاه سر چرخانده و با حسرتی در صدا اسم «امجدیه» را به کار میبرند. از علی پروین، حسن روشن، ناصر حجازی، محمدحسین مظلومی و منصور پورحیدری یاد میکند. روزگاری که آبی و قرمز حرف اول را در پایتخت میزدند و تیم تاج ایران برای نخستین بار در یک رقابت مهم آسیایی شرکت کرد؛ مسابقات باشگاهی قهرمانی آسیا 1970.
این تورنمنت به قدری برای آبیها خوش یمن بود که آنها با بردن چند تیم از لبنان و مالزی و اندونزی خود را به فینال مسابقات برسانند. موضوعی که بعدها (یعنی در همین دهه) سوژه کریهای فوتبالی بین آبی و قرمز شده و البته مورد بحث این نوشتار نیست. اما فینال این مسابقات متفاوت از هر مسابقه دیگری بود. شاید متفاوتترین بازی سال و یکی از 10 بازی خاطرهانگیز قرن برای تمام ایرانیها. مسابقه بین تیم تاج ایران و هاپوئل اسرائیل است؛ همان قدر سیاسی و متشنج؛ همان قدر خاطرهانگیز و نوستالژی.
قدیمیها خوب میدانند که ظرفیت امجدیه از 25 هزار نفر تجاوز نمیکند، اما اگر تماشاگران کمی مهربانتر بنشینند و لاغرتر هم باشند، شاید بتوان تا 35 هزار نفر را هم در همین ورزشگاه جا داد! باور نمیکنید؟! سری به تاریخ و 21 فروردین 1347 بزنید. 35 هزار جفت چشم ایرانی مسابقه فینال باشگاهی قهرمانی آسیا در همین ورزشگاه تماشا کردند. مسابقهای که به دلیل حضور یک تیم اسراییلی در آن به شدت حاشیه ساز شد تا بتوان لقب «دوئل امجدیه» را به آن نسبت داد.
مستند «دوئل امجدیه» به کارگردانی محمدرضا یوسفی روایتی متفاوت از همین مسابقه اتفاقات و حواشی آن است. این مستندساز درباره این فیلم میگوید: «موضوع اصلی مستند درباره یک اتفاق تاریخی و دیپلماسی ورزشی ایران و اسرائیل است. البته این مستند به اصل بازی و حواشی آن میپردازد. یکی از ویژگیهای مستند در این است که نشان میدهد معارضه ما با رژیم صهیونسیتی صرفا مختص و متوقف به انقلاب اسلامی و سال 57 نیست بلکه مردم ما حتی زمان حکومت پهلوی هم نسبت به اسرائیل نفرت داشتند.»
اتفاقات قابل تاملی در آن بازی در ورزشگاه رخ میدهد که بیانگر عمق نفرت ایرانیها نسبت به رژیم غاصب صهیونیستی است. روز بازی بیش از 35 هزار هوادار فوتبال به امجدیه میروند و علاوه بر اینکه تیم تاج را به شدت تشویق میکنند نفرت خود را علنا در شعارهایشان از تیم اسراییلی ابراز میکنند تا جایی که مربی تیم فوتبال هاپوئل تلآویو پس از شکست میگوید: «از اینکه همه به خانه برگشتیم راحت و خوشحال هستم، زیرا به جز یهودیان، همه نفرت آشکاری نسبت به ما نشان دادند.»
روزنامه اسراییلی نیز 3 روز بعد از این شکست نکات قابل تاملی را منتشر میکند و مینویسد: «از دست دادن این قهرمانی در نتیجه حقارت اسرائیلیها نبود بلکه سه دلیل اصلی برای از دست دادن قهرمانی اسرائیل برای اولین بار در سه سال گذشته وجود دارد و هر سه دلیل به جنبه حرفهای ارتباطی ندارند. دلیل اول مربوط به جو ایجاد شده در پیرامون نمایشهای قهرمان اسرائیل در تهران است. از همان بازی اول خصومت جمعیت محلی با اسرائیلیها آشکار شد و مشخص بود که برای حفظ جام در کشور میزبان تمام تلاشها -نه لزوماً ورزشی- انجام خواهد شد. در پشت بازی هاپوئل تل آویو در شهر، یهودیان در تهران شناسایی شده بودند و مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و پرچم اسرائیل در یکی از بازیها پایین آمد. دانشجویان ایرانی با سلام اورشلیم کنار نمیآیند و کابوس با شکست نهایی به اوج خود رسید، چوبهایی که بر روی آنها صلیب شکسته نازیها رنگآمیزی شدهبود، همراه با شعارهای تحقیرآمیز در استادیومهای ورزشی برای یک مبارزه محتوایی کافی بود.»
یوسفی کارگردان مستند «دوئل امجدیه» معتقد است که اتفاقات آن روز نشان میدهد که مقابله و مواجهه مردم ایران با رژیم صهیونسیتی ریشه در تظلم خواهی آنها دارد نه صرفا در آنچه جمهوری اسلامی برای آنها تبیین کرده است.
او میگوید که فیلمش پیام روشنی برای همه مردم دنیا دارد: «پیام مستند در این است که در بازی با تیمهای رژیم صهیونسیتی اگر ما آنها را بایکوت کنیم یک امر بیهودهای نیست، چراکه آنها در تعامل ورزشی با سایر کشورها میخواهند چنین وانمود کنند اسرائیل تنها نیست و بسیاری از مردم دنیا به هویت و موجودیت اسراییل مقبولیت و مشروعیت میدهند. این مستند می تواند بازی نکردن یا تیم های رژیم صهیونسیتی را تقویت کرده و تکثر دهد.»
فینال مسابقات باشگاهی آسیا در سال 1970 به شکل دراماتیکی به نفع تیم ایرانی رقم میخورد. تیم اسراییلی تا دقیقه 83 از تاج ایران یک بر صفر جلو است اما گل غلام وفاخواه کار را به تساوی کشانده و مسابقه به وقتهای اضافی میرود. مسعود معینی در دقیقه 92 گل پیروزیبخش تیم تاج را به ثمر میرساند تا تیم اسراییلی این مسابقه را با شکست پشت سر بگذارد و جام قهرمانی به ایرانیان برسد.
اتفاقات این بازی در آن روزها که نظام پهلوی در ایران حاکم بود نشان میدهد که مردم ایران هیچ علاقهای به رژیم غاصب صهیونیستی نداشتند و حساسیت بسیار بالایی نسبت به آنها در بطن مردم وجود داشته است. مستند دوئل امجدیه تصویری روشن و واضح از اتفاقات آن روز و عمق نفرت ایرانیها از رژیم غاصب است.
منبع: تسنیم