«علمدار لشکر ۱۰» کدام فرمانده بود؟

کلهر در جنگ، چند بار مجروح شد و آخرین جراحتش به اندازه‌ای شدید بود که درمان آن یک سال طول کشید. صلابت، شهامت، صبر و توکل او بر خدا و حضور در میادین مختلف از همان دوران جوانی از او فرماندهی لایق ساخته بود.

حاج یدالله کلهر، سال ۱۳۳۳ در روستای «باباسلمان» شهریار به دنیا آمد. وی پس از گذراندن دوران کودکی و دبستان به دلیل نبود امکانات در روستا، مقطع دبیرستان را در شهریار گذراند. سال ۱۳۵۳ به خدمت سربازی رفت و پس از آن به کار آزاد روی آورد. از ویژگی‌های آشکار وی در دوران جوانی، کمک به هم‌نوعان خود بود.

از وضعیت سخت زندگی در روستا و دیدن فقر و تنگدستی مردم، برافروخته بود. به همین دلیل، به صف انقلابیون پیوست و با گروهی از جوانان در تصرف پادگان «باغشاه» سابق (دانشگاه جنگ فعلی) شرکت کرد. یک بار هم در جریان مبارزات انقلابی علیه شاه، هدف اصابت گلوله قرار گرفت و مجروح شد.

پس از پیروزی انقلاب و ضرورت دفاع در آن اوضاع نابسامان، در تشکیل پایگاه‌های دفاعی و کمیته‌ها در مساجد برای پاسداری از دستاوردهای انقلاب در محل سکونت خود، نقش ویژه‌ای داشت و با آگاهی دادن به مردم، نسبت به رفع نیازهای آنان اقدام می‌کرد.

در شهریور ۱۳۵۸ با تشکیل سپاه کرج به عضویت این نهاد درآمد و به خاطر شایستگی‌هایش به عنوان «جانشین عملیات سپاه کرج» مشغول به خدمت شد. وی در نخستین گروه اعزامی از سپاه کرج به کردستان، سرپرستی یک گروه را بر عهده گرفت و پس از آزادسازی سنندج، با وجود آن‌که نیروهای تحت فرماندهی او به کرج بازگشتند، کلهر در منطقه ماند و به «فرماندهی عملیات شهر تکاب» منصوب شد.

با آغاز جنگ تحمیلی، به کرج بازگشت و پس از سازماندهی تعدادی از نیروهای رسمی و بسیجی، به جنوب رفت و در همان روزهای نخست جنگ، جبهه «فیاضیه» در آبادان را تشکیل داد و مدت‌ها به عنوان «فرمانده محور جبهه فیاضیه» مشغول خدمت شد.

در عملیات «طریق‌القدس» با سمت فرمانده گردان وارد عمل شد که به دلیل نبوغ و رشادت‌ها و خلاقیت‌هایی که از خود نشان داد، به عنوان «جانشین تیپ ‌المهدی» منصوب شد. در عملیات‌های فتح‌المبین، الی بیت‌المقدس و رمضان، به عنوان یکی از فرماندهان لشکر ۲۷، مسئول محور و در عملیات والفجرمقدماتی، «جانشین تیپ نبی‌اکرم(ص)» بود. کلهر در عملیات «کربلای ۵»، «قائم‌مقام لشکر ۱۰سیدالشهدا(ع)» بود که به شهادت رسید.

کلهر در سال ۵۹ ازدواج کرد و ثمره این ازدواج یک فرزند بود که به دلیل وضعیت دوران جنگ و حضور شهید کلهر در جبهه، این فرزند بسیار اندک طعم محبت پدرانه را چشید. کلهر در جنگ، چند بار مجروح شد و آخرین جراحتش به اندازه‌ای شدید بود که درمان آن یک سال طول کشید. صلابت، شهامت، صبر و توکل او بر خدا و حضور در میادین مختلف از همان دوران جوانی از او فرماندهی لایق ساخته بود. شجاعت در ذات او بود. او به عقیده رزمندگان «علمدار رشید لشکر» بود.

در «اردوگاه کوثر» در ۱۰ کیلومتری سوسنگرد و ساعاتی که شهید کلهر را در حسینیه اردوگاه تشییع می‌کردند، برای نخستین و آخرین بار، چادرهای اردوگاه مورد هجوم نزدیک به ۲۵ فروند هواپیمای دشمن قرار گرفت و به برکت خون شهید، باعث شد که هیچ کس در چادر نباشد و گرنه تعداد بسیاری از رزمندگان به شهادت می‌رسیدند.

منبع: ایسنا

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

20 − چهار =

دکمه بازگشت به بالا