از «احمد» تا «باغ کیانوش»؛تغییر مسیر حوزه از خرید محصول آماده به مشارکت واقعی
نگاهی به مسیر فعالیت حوزه هنری در جشنواره چهل و دوم نشان میدهد با امسال با وجود مشارکت در فیلمهای «آسمان غرب»، «صبح اعدام» و «آپاراتچی» و «باغ کیانوش»، این فیلمها از ابتدا در سازمان سینمایی سوره تعریف شده و در آنجا ساخته شدهاند و همین نشاندهنده تغییر مسیر حوزه از خرید محصول آماده به مشارکت واقعی در ساخت است.
حوزه هنری سال گذشته با دو فیلم «عطرآلود» و «در آغوش درخت» در جشنواره چهل و یکم فجر حضور داشت و امسال با 3 فیلم «آسمان غرب»، «احمد»، «صبح اعدام» در بخش سودای سیمرغ و با دو فیلم «باغ کیانوش» و «آپاراتچی» در بخش نگاه نو. این خود نشاندهنده افزایش چند برابری کمیت و کیفیت در تولیدات سینمایی حوزه هنریست. روندی که در حوزههای مختلف قابل توجه و ارزیابیاست.
مشارکت به جای خرید!در سالهای گذشته یکی از نقدهای اصلی به مدیریت سینمایی جدید حوزه هنری خرید محصولات پس از ساخت به جای تولید بود. حوزه هنری در جشنواره چهلم فجر در «دسته دختران» پس از پایان تولید مشارکت کرد و فیلم هم در جشنواره و هم در گیشه شکست سنگینی خورد. در همان سال شنیده شد که حوزه در فیلم «شادروان» هم در میانهی تولید مشارکت کرده است. سال گذشته و در جشنواره چهل و یکم نیز فیلم «در آغوش درخت» پس از پایان تولید توسط حوزه هنری خریداری شد و در جشنواره حضور پیدا کرد. در همین سال فیلم «اختالرضا» نیز پس از ساخت توسط حوزه خریداری شد اما موفق به حضور در جشنواره نشد. امسال اما با وجود مشارکت فارابی در سه فیلم «آسمان غرب»، «صبح اعدام» و « آپاراتچی» و همچنین مشارکت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در «باغ کیانوش» و همینطور حضور مدرسه سینمای ماه (متعلق به جشنواره عمار) در تولید «آپاراتچی»، این فیلمها از ابتدا در حوزه هنری تعریف شده و در آنجا ساخته شدهاند و همین نشاندهندهی تغییر مسیر حوزه از خرید محصول آماده به مشارکت واقعی در ساخت است. مشارکتی که طبق آن پروژه ابتدا در حوزه هنری تعریف میشود و سپس از نهادهای دیگر تامین مالی میشود و نه برعکس. در این فرایند این روند تولید محصول است که برای حوزه اهمیت پیدا میکند، و نه صرفا برندینگ مجموعه با زدن لوگوی روی محصولات آماده.
کنترل بر محتوادوره چهلم جشنواره فیلم فجر، که در واقع اولین سال حضور تیم مدیریتی جدید حوزه هنری با تولیدات اختصاصی خود در جشنواره بود، سال پر انتقاد و چالشی به لحاظ محتوایی برای آنها بود. «دسته دختران» فیلمی در بستر دفاع مقدس اما با محتوایی به شدت فمنیستی بود که با انتقادات بسیاری روبهرو شد. قصه چند زن و دختر که دوست دارند در خط مقدم جبهه حضور داشته باشند اما با جزئیات فراوانی که انگار اشاراتی به وضعیت روز جامعه دارد. از دختری که حجاب خود را برای بستن زخم رزمنده مرد باز میکند تا پدر و شوهرانی سختگیر که نهتنها خود در جبهه حضور ندارند، بلکه مانع حضور زنها در جنگ هم هستند و ….. «شادوران» نیز به همین منوال فیلمی کمدی بود که شاید در فضای کلی سینما فیلم خوبی به حساب میآمد اما دلیل محتوایی و داستانی خاصی برای حمایت حوزه هنری از آن نمیشد یافت. گرچه فیلم شوخیهای جنسی و اروتیکی هم داشت که اساسا حمایت حوزه از آن را با اشکالات اساسی هم مواجه میکرد.سال گذشته گرچه تعداد تولیدات حوزه کاهش یافت و به یک تولید اختصاصی و یک خرید پس از تولید رسید اما هر دو فیلم حوزه در جشنواره واجد محتوایی قابل تقدیر بودند. «در آغوش درخت» فیلمی با محوریت خانواده که اساسا یکی از رویکردها و وظایف قدیمی حوزه هنری بوده و هست.
حوزه هنری از سالها قبل با تولیداتی مانند «یه حبه قند»، «حوض نقاشی»، «فرشتهها با هم میآیند» و …. درواقع متولی سینمای خانوادگی سالم در کشور بود، وظیفهای که شاید چندسالی به حاشیه رفت و جایش را صرفا به تولیدات ایدئولوژیک داد. «عطرآلود» نیز فیلمی اخلاقی با محوریت خداباوری و توحید است که از آثار دلچسب سینمای ایران در سال گذشته بود. شبیه به آنچه سالها قبل به آنها عنوان معناگرا را اصلاق میکردند. بنابراین حوزه سال گذشته به ریل درستی بازگشت که سالها از آن دور افتاده بود. امسال و در دورهی اخیر فجر نیز حوزه هنری توانست در محتوای آثار خود مسیر رو به رشدی را در پیش بگیرد. حوزه هنری امسال سه پرتره از سه شخصیت را روانه جشنواره کرد؛ «آسمان غرب» با محوریت شخصیت شهید علیاکبر شیرودی، «احمد» در بستر زلزله بم و درباره شخصیت شهید احمد کاظمی و «صبح اعدام» با محوریت شخصیت طیب حاجرضایی. جز اینها؛ حتی «آپاراتچی» هم با دست گذاشتن روی یک شخصیت واقعی و با محوریت زندگی و خاطرات جلیل طائفی ساخته شد و مورد اقبال بالایی قرار گرفت.بنابراین حوزه هنری با محور قرار دادن قصهها و شخصیتهای واقعی توانست بحران محتوا را در مجموعه سینمایی خود تا حد زیادی تعدیل کند اما همچنان ضعف قصهپردازی و درام در تمام این فیلمها نشاندهندهی این است که مدیران جوان حوزه همچنان تسلط کاملی بر متن اثار تولیدی خود ندارند و از همین زاویه در حال ضربه خوردن هستند.
پروداکشن به جای متندر تکمیل بحث قبل باید اشاره کرد که حوزه هنری برخلاف سال قبل که دو فیلم سبک و ارزانقیمت را در جشنواره داشت امسال گرانترین آثار جشنواره متعلق به حوزه هنری بود. ساخت دو فیلم «آسمان غرب» و «احمد» نشان میدهد که حوزه هنری به درستی جذب مخاطب عام را محور آثار خود قرار داده است. مدیران حوزه فهمیدهاند که فیلمهای تولیدیشان باید بتواند تماشاگر جوان و سختگیر امروزی را در سالن سینما و روی پرده راضی کند و رضایتمند از سالن بیرون بفرستد. پس آنها تلاش کردهاند فیلمهایی برای تماشا روی پرده سینما بسازند.نکته مغفول اما اینجاست که برای رسیدن به این هدف صرفا بزرگ کردن پروداکشن و استفاده انبوه از تجهیزات و جلوههای ویژه را محور کار خود قرار دادهاند و نه جذابیت در داستان را. «آسمان غرب» شاید بزرگترین ساختار تولید و پروداکشن را در میان تمام تولیدات چندسال اخیر سینمای ایران دارد و به همین دلیل تماشای لحظات بسیاری از آن برای مخاطب عام روی پرده سینما جذاب خواهد بود، اما نبود حتی داستان یکخطی جذاب درنهایت باعث شده است این زحمت فراوان در تولید به ثمر ننشیند و با فیلمی تاثیرگذار و ماندگار طرف نباشیم. کمااینکه هم «آسمان غرب» و هم «احمد» با وجود تولید گرانقیمت و پرزحمت در تمام بخشهای اصلی فجر حتی کاندید هم نشدند و دست خالی جشنواره را ترک کردند.
جمعبندیتولیدات 6گانهی امسال حوزه از تنوع ژانری و موضوعی خوبی برخوردار بود که بسیار قابل تقدیر است. از انیمیشن کودکانه تا فیلم نوجوانانه خوشساخت «باغ کیانوش»، تا دفاع مقدس و تاریخ انقلاب و تاریخ معاصر. نکتهی مغفول اما سینمای خانوادگی اختصاصی حوزه است که دو سال قبل با «عطرآلود» و « در آغوش درخت» به آن بازگشت و متاسفانه امسال از آن خبری نبود.در جشنواره اخیر فجر حوزه نشان داد که جسارت و بلندپروازی ساخت آثار بیگپروداکشن را دارد که این برای یک مجموعه با مدیران جوان نکتهی مثبتی است، اما حوزه هنری باید برای سالهای بعد خلا متن و فیلمنامه جذاب و در عین حال دارای محتوا را مرتفع کند، وگرنه در مسیر پیشرفت خود دچار دستاندازهای بسیار جدیتری خواهد بود.
منبع: فارس