شاعران به استقبال روز قدس رفتند
جمعی از شاعران در نشست ادبی «به زودی در قدس» در اولین جمعه ماه مبارک رمضان با سرودههای خود به استقبال روز قدس رفتند.
شامگاه جمعه ۲۵ اسفند ماه نشست ادبی «به زودی در قدس» با حضور جمعی از اهالی ادب و هنر کشورهای حوزه ایران فرهنگی با مدیریت علیرضا قزوه در گروه بینالمللی هندیران به صورت مجازی برگزار شد.
سیدمسعود علویتبار شاعر در ابتدای این مراسم گفت: خداوند در آیات بسیاری از قرآن مجید مژده پیروزی محتوم حق بر باطل را میدهد، من جمله در سوره انبیا آیه ۱۸ میفرمایند: «بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَی الْباطِلِ فَیَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ وَ لَکُمُ الْوَیْلُ مِمَّا تَصِفُونَ»، یعنی ما حق را به جان باطل میاندازیم تا آن را هلاک سازد و اینگونه باطل محو و نابود میشود.
وی ادامه داد: در آیه مذکور میبینیم که طبق فرمایشات حضرت احدیت، پیروزی حق بر باطل، بر خلاف افتراء و پندار کافران یک پیروزی محتوم و جلوهای از هدفمندی نظام خلقت است. خداوند کافران و منکران این حقیقت را به عقوبت و فرجامی سخت هشدار میدهد.
علویتبار تصریح کرد: همچنین رهبر معظم انقلاب نیز بارها تأکید داشتهاند که «پیروزی مردم غزه قطعی است و خداوند متعال این پیروزی را در آینده نه چندان دور به امت اسلامی نشان خواهد داد و دلهای مسلمانان و در رأس آنها مردم فلسطین و غزه خرسند و خوشحال خواهند شد.»
وی گفت: در فرازی از آیه چهلم از سوره حج خداوند میفرماید: و قطعاً خدا به کسانی که دین او را یاری میدهند یاری میرساند، که با توکل بر نصرت الهی و مجاهدتهای مخلصانه رزمندگان جبهه مقاومت در سراسر جهان و استقامت فوقالعاده مردم مظلوم غزه و فروماندگی و استیصال رژیم جنایتکار صهیونیستی و ائتلاف اهریمنان جهانی به زودی شاهد این پیروزی قطعی خواهیم بود.
در این برنامه که خوشنویسانی از هند و ایران همانند مسعود ربانی و آرمان حبیب به بداههنویسی اشعار ارائه شده میپرداختند، شاعران و هنرمندانی نظیر علیرضا قزوه، ایرج قنبری، سیدمسعود علویتبار، سیدحکیم بینش، احمد رفیعی وردنجانی، شعبان کرمدخت، سیدمهدی بنیهاشمی، سیداحمد حسینی توچای، نغمه مستشارنظامی، فرزانه قربانی، فاطمه ناظری، فاطمه نانیزاد، مریم فروزانکیا، خدیجه دیلمی، زهره یوسفی، امالبنین بهرامی، سارا رمضانی، صبا فیروزی، شهلا کلبعلی در این نشست حضور داشتند.
تعدادی از اشعار قرائت شده در این محفل را مرور میکنیم:
علیرضا قزوه:
بار دیگر نیز میگویم
این ستارههای شش پر
در مسیر ماه، چون میناند
ای دریغا نام داوود
ای دریغاتر ستاره
ای دریغا ماه
قدس، خون یحیی در دل تشت است
قصه یوسف درون چاه
سنگها بگذار چون باد فزود آیند
سنگها آبستن ابرند
باران کم نخواهد شد
هر شهید ابری است
جمعهها در سجده خون
از شهیدان کم نخواهد شد
بار دیگر نیز میگویم
سیدی زحمی ست اینک قدس
و خبرها همچنان خون
دردها سنگین
سنگها برّاتر از تیغ صلاح الدین»
***
نغمه مستشارنظامی:
چشمهایت به دنبال نوراند
بالهای تو در خون کبوتر!
در دهان تو آتش گرفته
شاخه سبز زیتون کبوتر
چشمهایت به دنبال نوراند
در هجوم غبار و سیاهی
از حصار قفس، تور، آتش
کی میآیی تو بیرون کبوتر؟
خانه: آوار، آوار، آوار
نخلها: سوخته، زخم خورده
سایه تیره رنگ کلاغان
بر زمین زد شبیخون کبوتر
صبح باید بیاید نباید
بالهای تو در خون بماند
باید آیینه و گل بپاشی
روی این شهر گلگون کبوتر
غرقه در خون دلهایشانند
کودکان، مادران، پیرمردان
پشت دیوار بیتالمقدس
تا سر کوه صهیون کبوتر
بال بر زخمهایم کشیدی
در نگاه غریبم چه دیدی؟
تا صدا میزدم میرسیدی
از نگاه تو، ممنون کبوتر!
غزه در خون خبر منتشر شد!
گر چه در گوشها پنبه باشد
در گلوی تو یک بغض تلخ است،
شاخه سبز زیتون کبوتر!
***
سید مهدی بنی هاشمی:
ما پای دفاع ز این هدف میمیریم
حقیم که با کفر و ستم درگیریم
ما شیعه حیدریم و خیبر شکنیم
ای قدس تورا دوباره پس میگیریم
***
فاطمه عارف نژاد:
زخمها زخمها تازه تازه
سینه کوهها پرگدازه
چشمها چشمها اشکِ جاری
رودها رودها خونِ تازه
هی کبوتر کبوتر پرِ سرخ
هی عروسک عروسک جنازه
هرکجا خانهای ساخت خورشید
ابر شد میهمان بیاجازه
آه… نابود شد هرچه لانه
آه… آوار شد هرچه سازه
آی دنیای غم! شادیات را
میخری از کدامین مغازه؟
میکُشند و از این مرگ خونین
زندهتر میشود انتفاضه
***
سید مسعود علوی تبار:
من دردم و نام غزه را از من پرس
فریاد مدام غزه را از من پرس
من آهم و من سوزم و من شعله غم
اندوه تمام غزه را از من پرس
***
شعبان کرمدخت:
باز هم کودکان خداوندا
خونشان شد روان خداوندا
درد ما را ببین، کم آوردیم
اشک ما را بخوان خداوندا
نا امیدان کوچک ما را
به امیدی رسان خداوندا
آه از این بمبها که میریزد
تار شد آسمان خداوندا
به کجا میرسد، نمیدانم
کار و بار جهان خداوندا
تا به داد جهان ما برسد
کو امام زمان (عج) خداوندا
تو خودت مهربانتر از همهای
گریه کن همچنان خداوندا
***
سارا رمضانی:
ربابها، علی اصغرها
به مَذبَحند کبوترها
در آسمان و زمین پیچید
شمیم پیکر اکبرها
ببین تبلور ایمان را
در استواری مادرها
نه حزن در دلشان دارند
نه ترس نسلِ دلاورها
چگونه چشم فروبندیم؟
به نیزه رفته کنون سَرها
کنون که کرب بلا غزه ست
بدا به سستی باورها
بگو بلند به اسرائیل
بمیرد از غم خیبرها
به صبح روشن پیروزی
خوشا به حال کبوترها!
***
احمد رفیعی وردنجانی:
از آمدنِ سحر پس از شب میگفت
از نیستیِ خیبر و مرحب میگفت
یک طفل بنایِ ظلم را میلرزاند
وقتی به دلِ شکسته یارب میگفت
***
محمد مهدی عبداللهی:
قنوت گریه گرفتم عزای دیگر را
میان روضه که دیده، عروج پیکر را؟
غبار ماتم افلاک با سکوتی تلخ
گذاشت در دل طوفان، غم صنوبر را
محرّم آمده از نو ولی بگو ای دل
چگونه شرح دهم آن غروب آخر را؟
شبیه حرمله اینبار قوم کودککش
نشانه رفته گلوی هزار اصغر را
به اشکهای سحرخیز جانب غزه
ببین به هیئت خون، لالههای پرپر را
به مقتلی که در آن، کودکان به خون خفتند
بخوان عزیز دو عالم، فراز آخر را
سقوط لشکر صهیون چقدر نزدیک است!
و قدس! منتظر است آن طلوع دیگر را
***
فرزانه قربانی:
در قتلگاهت پیکر صدپارهای داری
با داغ خود از روضه جانسوز سرشاری
با ارباً اربای تنت دنیای ما فهمید
در راه مولایت تو یک تن نه، که بسیاری
عباس دوران خودت بودی بدون شک
گفتی که از هرچه امان نامه ست بیزاری
کشورگشایی میکنی با برق چشمانت
شمشیرِ بیرون از نیامِ صبح پیکاری
بیسر شدن را باب کردی بین سرداران
وقتی که سر بر روی نی داری و سرداری
گرچه رها شد آستینت از تعلقها
اما همیشه لشکر حق را علمداری
***
صبا فیروزی:
در تمام لحظههای سخت
ایستاده است
دل به غصهها نداده است
بعد فصل سرد جنگ
سالیان درد و رنج
روزهای بمب و موشک و فشنگ
باز میرسد بهار…!
منبع: سینماپرس