انسان کاملی که اضلاع سه گانه «سیاست‌ورزی اسلامی» را برای نخستین بار تبیین نمود

به مناسبت ولادت «امام حسن مجتبی» علیه السلام؛

از وجود مبارک امام مجتبی سلام الله علیه سؤال کردند سیاست چیست؟ و آن حضرت برای نخستین بار اضلاع سه گانه سیاست ورزی اسلامی را معنا و فرمودند: «ان تراعی حقوق الله و حقوق الاحیاء و حقوق الاموات».

اگر چه در تاریخ میلاد خجسته امام مجتبی علیه السلام اندکی اختلاف وجود دارد. اما طبق قول مشهور ولادت ایشان در ۱۵ ماه مبارک رمضان سال سوم هجری، در شهر مدینه منوّره می‌باشد. اما در این میان نکته غیر قابل تردید آن است که ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام به عنوان فرزند ارشد حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها موجب خوشحالی غیر قابل وصف پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و ایجاد شادمانی فوق العاده در خانه وحی گردید.

پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله وسلم و والدین حضرت نه تنها در نامگذاری آن کودک از خدای متعال سبقت نگرفتند که در انتظار نشستند تا اسم آن مولود مبارک را خداوند بی همتا برگزیند. سرانجام وحی الهی نازل شد و به رسولش خبر داد که: «این نوزاد را حسن بنامید.» آنگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم گوسفندی را قربانی کرد و موی سر آن نورسیده را تراشید و به اندازه وزن آن، نقره صدقه داد و با دستان مبارکش نوعی عطر مخلوط، به نام «خَلوق» به سر آن کودک شایسته مالید و آنگاه نافش را برید و…

ابن صبّاغ مالکی در کتاب «الفصول المهمّة» چهره شکوهمند امام مجتبی علیه السلام را این گونه به تصویر کشیده است: «امام ابومحمد الحسن بن علی، رنگی سپید آمیخته با سرخی داشت. دیدگانش درشت و سیاه، گونه هایش هموار، موی وسط سینه اش نازک، موی ریشش انبوه، پشت گوشش پرمُو، بینی اش کشیده و برّاق همچون شمشیری از نقره، مفاصلش درشت و شانه هایش از یکدیگر دور، بود. انسانی متوسّط القامه و ملیح بود. نیکوترین صورت را داشت. با رنگ سیاه خضاب می کرد. مویش پر چین و کوتاه و قامتش رسا بود.»

وقتی امام حسن علیه السلام به دنیا آمد شباهت بسیاری به جد بزرگوارش صلی الله علیه و آله داشت و این شباهت بعدها در چهره، رفتار و گفتار آن حضرت بیشتر نمایان شد. علاوه بر چهره جذاب و نورانی، راه رفتن و صحبت کردن حضرت نیز مانند پیامبر صلی الله علیه و آله بود. حُسنِ خلق، کرامت، جوان مردی، یتیم نوازی و دیگر سجایای اخلاقی را نیز آن حضرت از جدّ گرامی اش به ارث برده بود.
همین امر سبب شد تا پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله وسلم با نظاره جمال و کمال او فرمود: تو از لحاظ آفرینش و خوی (صورت و سیرت) مانند من هستی.» موضوعی که شیخ مفید در کتاب معروف خود «ارشاد» به آن تصریح نموده و آورده است: «و حسن چنان بود که از نظر خلقت و سیرت و سیادت شبیه ترین مردم به رسول خدا بود.» لذا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز علاقه بسیاری به این فرزند داشت و روایت های متعددی در خصوص بیان ویژگی های امام حسن علیه السلام، از سوی رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم وارد شده است.

در همین راستا و برای بررسی ابعاد وجودی و سیره امام مجتبی علیه السلام به سراغ بازخوانی پیام یازده سال پیش حضرت آیت الله جوادی آملی به کنگره بین‌المللی سبط النبی الاکبر امام حسن مجتبی علیه السلام رفتیم. پیامی که در مراسم افتتاحیه این کنگره قرائت شد و متن کامل آن به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی جمیع الانبیاء و المرسلین و الائمة الهداة المهدیین سیّما خاتم الانبیاء و خاتم الاوصیاء علیهما آلاف التحیه و الثناء، بهم نتولی و من اعدائهم نتبرء الی الله.

مقدم شما علما، آیات، حجج، فرهیختگان حوزوی و دانشگاهی را گرامی می‌داریم و از برگزارکنندگان این محفل باشکوه و عظیم حق شناسی می‌کنیم. و میلاد پربرکت سبط اکبر پیغمبر، وجود مبارک امام مجتبی علیهما آلاف التحیه و الثناء را به پیشگاه ولی عصر و عموم و علاقمندان قرآن و عترت و شما بزرگواران و علاقمندان به دودمان «طه» و «یس» تهنیت عرض می‌کنیم. موفقیت همه شما بزرگواران مخصوصا مجمع جهانی اهل‌بیت علیهم السلام را از ذات اقدس اله مسألت می‌کنیم.

امام مجتبی همانند سایر ائمه علیهم السلام، یک انسان کاملی است که از او به عنوان کون جامع یاد م‌ شود. و منظور از کون جامع آن است که؛ مظهر غیب و شهادت ذات اقدس اله باشد. جهان را طرزی می‌بیند و اداره می کند که هم با گذشته هماهنگ باشد، هم با وضع فعلی و هم با آینده، یعنی ابدیت.

دودمان خاندان عصمت و طهارت به ما فهمانده‌اند که انسان مرگ را می‌میراند نه بمیرد. چون انسان برای همیشه به اذن خدا زنده است. از دنیا و برزخ، و از برزخ به صاحره معاد و از صحنه معاد به بهشت ـ ان‌شاء‌الله ـ می‌رود. پس موجودی است دائمی. دوام حیات انسان به ادامه ذات اقدس اله است. آنکه حی لایموت بالذات است خداست. و خدا انسان را طرزی آفرید که هنرمندانه مرگ را می‌میراند و با مردن از پوست به دَرمی آید نه بپوسد. آنکه فکر می‌کند مرگ پایان راه است، او خیال می‌کند انسان با مرگ می‌پوسد ولی آنکه الهی فکر می کند، می‌گوید بیان نورانی حسین بن علی صلوات الله و سلامه علیه این است «صَبْراً بَنِی الْکِرَامِ ما الْمَوْتُ إِلَّا قَنْطَرَةٌ». در روز عاشورا فرمود: بردبار باشید مردم؛ فرزندان کرامت؛ مرگ گودال نیست، مرگ پل است انسان که می میرد از این پل عبور می کند، نه در گودال فرو برود. این تفکر، انسان را الهی بار می‌آورد.

وجود مبارک امام مجتبی سلام الله علیه، با این تفکر الهی، رهبری امت را بعد از امیرمومنان صلوات الله و سلامه علیه به عهده گرفت. در دوران خردسالی و نوجوانی و جوانی و میانسالی، در همه این مراحل با غیب و شهادت همراه بود. در کودکی حرفی می‌زد که بر اساس غیب و شهادت بود. در میانسالی به شرح ایضا، در هنگام وصیت هم به شرح ایضا، کسی از شام آمده مدینه، سؤال‌هایی را از محضر امام مجتبی پرسید، یکی از آن سوالات این بود «کم بین الارض و السماء» بین آسمان و زمین چقدر فاصله است؟ فرمود «مدُّ البصر و دعوة المظلوم» اگر منظورتان آسمان ظاهر است، تا آنجا که قلمرو دید است. اگر منظور آسمان غیب و باطن است، آه مظلوم به آسمان می‌رود و بساط ظالم را بر می‌چیند. این از غُرر روایات ماست. وجود مبارک امام مجتبی در دوران کودکی و یا در دوران نوجوانی و همچنین در دوران جوانی و میانسالی، هم آسمان ظاهر را می‌بیند ـ که کافر و مسلمان می‌توانند پرواز کنند با سفینه های با سرنشین و بی سرنشین مطلع شوند ـ و هم آسمان غیب را می‌بیند، که خدا در قرآن فرمود: درهای آسمان غیب به روی کفار باز نمی‌شود «لا تفتح لهم ابواب السماء». آه مظلوم درِ آسمان را باز می‌کند و به اجابت می‌رسد. این امام مجتبی هم آسمان غیب را می‌بیند هم آسمان شهادت را.

از وجود مبارک امام مجتبی، مرحوم کلینی رضوان الله تعالی علیه نقل کرده است که انسان دو صحنه دارد: یکی اندیشه است یکی انگیزه. با صحنه اندیشه عالِم می شود، دانشمند می‌شود و می‌فهمد. با صحنه انگیزه وارسته می شود و کار خیر انجام می دهد. مرحوم کلینی از وجود مبارک امام مجتبی سلام الله علیه نقل کرد، فرمود: «کونوا اوعیة العلم و مصابیح الهدی» یعنی در بخش اندیشه، ظرف دانش باشید، مغزتان را، جان تان را پایگاه علمی تان را با قصه و خرافات و حرف های باطل و عاطل پر نکنید. یا بفهمید یا گوش کنید تا بفهمید. «کونوا اوعیة العلم» ظرف دانش باشید، این بخش اندیشه. «و مصابیح الهدی» چراغ هدایت باشید تا هم راه خود را ببینید، هم به دیگران راه بدهید. نه بی راهه بروید، نه راه کسی را ببندید. این بخش انگیزه. مستحضرید که راه را خدا مشخص کرد، چراغ را در درون ما روشن کرد. با وحی از بیرون، با فطرت و عقل از درون این چراغ روشن و شفاف را به ما داد تا راه را ببینیم یک. برویم دو. نه راه کسی را ببندیم سه. نه بی راهه برویم این چهار. این بیان نورانی امام مجتبی است که فرمود «کونوا اوعیة العلم و مصابیح الهدی».

از وجود مبارک امام مجتبی سلام الله علیه سؤال کردند سیاست چیست؟ مستحضرید کسی که سیاسی واقعی است و در زیارت جامعهِ امام هادی صلوات الله وسلامه آمده است که به اهل بیت در مزار آنها، در مشاهد مشرفه، عرض می‌کنیم: «السلام علیکم یا ساسة العباد» ای سیاستمدارانِ بندگان الهی. از امام مجتبی سوال کردند سیاست چیست؟ فرمود: «ان تراعی حقوق الله و حقوق الاحیاء و حقوق الاموات». ببینید سیاست را امام مجتبی در اضلاع سه گانه این مثلث بابرکت معنا کرد. فرمود: رابطه خود را با خدا از نظر شناخت خدا، اسماء و اوصاف خدا، افعال و اقوال و آثار خدا، رهنمودهای خدا، عمل به دستورهای خدا، مستحکم کنید یک. رابطه تان را با زنده ها، آنکه که انسان است رابطه انسانی تان را با او حفظ بکنید، به کسی خیانت نکنید، در عهد و پیمان تان وفادار باشید، خیر دیگران را بخواهید، حقوق احیاء را زنده کنید. برخی ها مسلمان اند، برخی ها اهل کتاب اند، بعضی ها کافرند. فرمود: شما به احدی ظلم نکنید، ظلم حرام است و لو نسبت به کافر. مگر آن کافر بخواهد محارب باشد و حمله کند و مسلمان ها را آزار کند.

بخش سوم و ضلع سوم، اموات اند، حقوق اموات را رعایت کنید. آنها که کاری کردند، کتابی نوشتند، مدرسه‌ای ساختند، راهی را احداث کردند، پلی ساختند، خدماتی به جامعه کرده‌اند، حق آنها را رعایت کنید. سیاست آن است که این انسان با خدایش رابطه ناگسستنی داشته باشد اولا. با جوامع بشری در سه بخش. در سه بخش یعنی درسه بخش؛ هم در بخش ملی و محلی، هم بخش منطقه‌ای، هم بخش بین المللی حفظ بکند. بخش مسلمان‌ها بخش ملی و محلی ماست. در بخش با اهل کتاب که خدا را قبول دارند، وحی و نبوت را قبول دارند، بخش منطقه‌ای ماست. بخش سوم؛ بخش بین المللی ماست. زیرا ذات اقدس اله پیغمبر را به عنوان «رحمة للعالمین» فرستاد. کتاب او را «ذکری للبشر» فرستاد. «نذیرا للبشر» فرستاد. «نذیرا للعالمین» فرستاد. «کافة للناس» فرستاد. ما پیغمبری باید فکر بکنیم. یعنی با جهان رابطه حسنه داشته باشیم. مگر آنها بد کنند که ما ناچاریم قیام کنیم. و گرنه اساس بر این است که ما نسبت به تمام مردم روی زمین عادل و عاقل باشیم.

آیه هشت سوره مبارکه ممتحنه این است که: «لَا یَنْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوکُمْ». فرمودند مردم روی زمین چند بخش اند: یک عده را نه شما آنها را می‌شناسید، نه آنها شما را می‌شناسند. از نزدیک رابطه ای ندارید، ولی اگر خواستید رابطه برقرار کنید باید عاقلانه و عادلانه باشد. یک عده هستند با هم اختلاف دارید، یک عده هستند مخالف شما هستند، یک عده هستند محارب شما هستند، یک عده هستند دوستان شما هستند، پنج، یعنی پنج گروه در روی کره زمین زندگی می‌کنند که برای این اقوام پنج گانه، قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام دستوری داد که با این پنج گروه، چگونه زندگی بکنید. فرمود که «ان تراعی حقوق الاحیاء» نه حقوق مسلمان ها را فقط، نه حقوق اهل کتاب را، حقوق زنده ها را. بخش سوم هم «ان تراعی حقوق الاموات». به یاد گذشتگان باشیم به یاد سهمی که در سعادت این مملکت داشتند مخصوصا مراجع ماضی، بالاخص امام راحل رضوان الله تعالی، مخصوصا شهدا، مخصوصا کسانی که پیشگامان شهادت بودند که این کشور را از ذلت به عزت درآوردند همواره باید حقوق اینها را رعایت کنیم. وصیت نامه های اینها را محترم بشماریم، راه اینها را پررهرو قرار بدهیم. این بیان نورانی امام مجتبی است فرمود: سیاست دینی یعنی رعایت حق الله، رعایت حق الناس، رعایت حق الاموات، این معنی سیاست است. ببینید امام مجتبی از غیب و شهادت خبر می‌دهد، مؤمن به غیب است، مؤمن به شهادت است. او هرگز خود را مرده نمی بیند.

حرف بلند حکیم سنائی این است که خیلی ها از مرگ می ترسند، و حق هم با آنهاست که از مرگ می‌ترسند. ولی از این زندگی باید بترسند، چون زندگی اینها مرگ است، مگر اینها زنده اند؟ «از این زندگی ترس که اکنون درآنی» یک بیان نورانی علی بن ابی طالب دارد در جریان محکوم کردن خلافت سومی، فرمود: کارگزاران خلافت سومی اینها دو حد داشتند عده ای بین صفا و مروه زندگی می کنند، عده ای بین مسجد و مرکز علمی زندگی می کنند، عده ای بین تجارتخانه و مسجد به سر می برند، عده ای بین مرکز اداری و مسجد به سر می برند، دو حد دارند. اما کارگزاران خلیفه سوم، دو حد داشتند بین «نَثیلِ» و «مُعْتَلَف». دیدید شتر بیش از دو حد ندارد، مجبوریم این جمله نورانی علی بن ابیطالب را معنی کنیم، فرمود: شتر و حیوانات دیگر ـ منتها نام شتر را می برد ـ فرمود بین بین «نَثیلِ» و «مُعْتَلَف». شتر تمام تلاش و کوشش این است که کجا مرتع است، علف خوب دارد بخورد و بعد از اینکه علف را خورد ـ جسارت است ـ کجا مدفوع اش را دفع کند. آنجا که علف دارد می گویند: «مُعْتَلَف». آنجا که دستشوئی اوست می گویند: «نَثیلِ». بعضی ها تمام زندگی اینها بین آشپزخانه و دستشویی است. به این فکرند از آشپزخانه چه درمی آید. و در دستشوئی چه می ریزد.

حرف حکیم سنائی این است مردن بد است از مردن باید ترسید ولی از این زندگی بترس، مگر تو زنده ای؟ «از این زندگی ترس که اکنون در آنی» برای اینکه این مرگی بیش نیست کسی که تمام همت اش بین «نَثیلِ» و «مُعْتَلَف» است، تمام مقصدش بین آشپزخانه و دستشوئی است، این که زنده نیست. بیان نورانی امام مجتبی در تبیین سیاست، فرمود: حق مرده ها را، حق زنده ها را، حق الله را در رأس رعایت بکنید. این می شود امام مجتبی. هم حکم اندیشه را بیان کرد، هم حکم انگیزه را بیان کرد، هم حکم دنیا را بیان کرد، هم حکم آخرت را بیان کرد و در همه محورها فرمود انسان تو مرگ را می میرانی. برای اینکه وقتی مرگ پیش آمد در مصاف با مرگ یک مقدار آسیب می بینی، ولی مرگ را مچاله می کنی، زیر پایت دفن می کنی، وارد برزخ می شوی، تو هستی و مرگ نیست، وارد صحنه معاد می شوی، تو هستی و مرگ نیست. ان شاء الله وارد بهشت می شوی، تو هستی و مرگ نیست. مرگ هم این طرف است نه آن طرف. انسان است که مرگ را می میراند. انسان است که مظهر حیات ابدیِ ذات اقدس اله است و نمی میرد. آنکه نمرد است و نمیرد خداست و بنده خدا هم در سایه لطف خدا، این آثار را دارد. شما الان می بینید مرحوم ابن بابویه قمی که قبل از هزار سال زندگی می کرد در طی این هزار سال، روزی هزارها بار در حوزه های علمیه گفته می شود: ابن بابویه قمی رضوان الله علیه چنین گفت. یا کلینی رضوان الله علیه چنین گفت، یا محقق یا علامه حلی رضوان الله علیهما چنین گفته اند. افرادی این چنین که عالمانه خدمت کرده اند به دیگران که مثل اینها هستند، همواره زنده اند. «العلماء باقون ما بقی الدهر».

من مجددا ایام خجسته میلاد امام مجتبی سلام الله علیه را به پیشگاه ولی عصر تهنیت عرض می کنیم و حضور همه شما فرهیختگان تبریک عرض می کنیم و عموم علاقمندان؛ برادران و خواهران ایمانی تهنیت عرض می کنیم و از سعی بلیغ شما، حق شناسی می کنیم و از خدای سبحان مسئلت می کنیم همه ما را از کسانی قرار بدهد که از فیض و فوض علمی و عملی امام مجتبی بهره بگیریم.

پروردگارا امر فرج ولیّ ات را تسریع فرما.
نظام ما رهبر ما مراجع ما ملت و مملکت ما را در سایه ولیّ ات حفظ بفرما.
روح مطهر امام راحل و شهدا را با انبیاء محشور بفرما.
خطر بیگانگان مخصوصا استکبار و صهیونیست ها را به خود آنها بازگردان.
مشکلات دولت و ملت، مخصوصا در بخش مسکن و اقتصاد و ازدواج جوان ها را در سایه لطف ولیّ ات، به بهترین وجه حل بفرما.
جوانان ما و فرزندان ما را تا روز قیامت، از بهترین شیعیان علی و اولاد علی علیهم السلام قرار بده.
غفرالله لنا و لکم و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

منبع: سینماپرس

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

5 × چهار =

دکمه بازگشت به بالا