«هفت سر اژدها» و آقازادههایی در پوسته پوپولیستی و باطن فاسد
فروردین 18, 1403
0 44 خواندن این مطلب 2 دقیقه زمان میبرد
نقد اشرافیت و رانتخواری خواست مردم است و «هفت سر اژدها» میتواند نقطه آغازینی برای ساخت سریالهایی با این مضمون باشد و رسانه ملی و نهادهای مسئول باید همکاری کنند تا بیشتر شاهد پرداختن به این موضوعات آن هم در قاب تلویزیون باشیم.
رسانه ملی باید بازتاب واقعیتهای جامعه باشد و همسو با مردم آن چیزی را مطرح کند که خواسته عموم است. مشکلات اقتصادی این روزها گریبانگیر مردم شده و در این میان انتشار اخبار اختلاسها و فسادها هم خشم عمومی را برمیانگیزد و افکار عمومی انتظار دارند که دغدغههایشان را در قاب تلویزیون ببینند. کماینکه رهبری هم بارها به این نکته تاکید که کردهاند همه ارکان باید علیه مبارزه با فساد برخیزند و از همه ابزارها برای این کار استفاده شود. سینما و شبکه خانگی در این سالها تلاشهایی در ساخت فیلمها و سریالهایی با محور فساد اقتصادی داشتهاند اما جای خالی آثاری از این دست در تلویزیون که مهمترین رسانه کشور است، به چشم میخورد. به نظر میرسد رسانه ملی اخیرا تصمیم گرفته از حاشیه امن خود و ساخت درامهای عاشقانه و احساسی فاصله بگیرد و سراغ سوژههای جنجالیتری برود که شاید حواشی سیاسی هم داشته باشند.
تازهترین اثر ابوالقاسم طالبی که با نام «هفت سر اژدها» این روزها از شبکه سه سیما پخش میشود، نگاهی داشته به پرونده فسادهای کلان اقتصادی که پیش از این کمتر در قاب تلویزیون دیدهایم و امیدواریم که این سریال فتح بابی برای ورود کارگردانها به سوژههایی از این دست باشد. طالبی دراین درام اجتماعی و سیاسی سعی کرده وارد مقوله آقازادگی و کجروی چهرههای سیاسی شود، در همین راستا شخصیتپردازی کاراکترها شباهتهایی با چهرههای نامآشنای عرصه سیاست دارد که فارغ از نحوه پرداخت سوژه و فضای سریال، حرکتی جسورانه است. میدان دادن به بازیگران با سابقه تئاتر در کنار چهرههای نام آشنا هم از دیگر جسارتهایی است که این کارگردان به خرج داده و فارغ از هر چیز، اینکه شاهد چهرههای جدید در سریالها باشیم و دیگر بازیگران هم فرصت حضور در رسانه ملی را داشته باشند، اتفاق خوبی است کمک میکند تا سریالها از حالت یکنواختی خارج شوند.
به نظر میرسد انتخاب مجید واشقانی برای نقش اصلی هوشمندانه بوده چراکه توانسته کاراکتری را به نمایش بگذارد که در پوسته پوپولیستی و عوامگرایانه، خود را همراه با مردم نشان میدهد و در مقابل رویکرد دیگری دارد و در خلوت کار دیگر میکند، مشابه آنچه از چهرههای سیاسی که بعدها فسادشان افشا شد، دیدهایم. باید دید طالبی در ادامه میتواند جسورانه به دل فساد بزند یا نه! البته تا به اینجای کار و لحنی که او در بیان موضوعات و داستان داشته، نشان از آن دارد که حقایق دیگری را نیز شاهد خواهیم بود.«هفت سر اژدها»ی طالبی از این جهت اثری پیشرو برای آغاز نزدیک شدن به خط قرمزها و پرداختن به سوژههای حساس سیاسی و اقتصادی است که ریشههای فساد را در ارگانهای مختلف ردیابی میکند و از نمایش آن هراس ندارد و این دقیقا همان چیزی است که رهبری در بیانات متعدد بر آن تاکید داشتهاند که جسورانه به دل فساد بزنیم چراکه اژدهای فساد هفت سر دارد و اگر یک سر آن را ببریم، با ۶ سر دیگر به حیات خود ادامه میدهد و در لایههای جامعه ریشه میدواند. نقد اشرافیت و رانتخواری خواست مردم است و نباید «هفت سر اژدها» نقطه پایان ساخت سریالهایی با این مضمون باشد بلکه باید هم رسانه ملی و هم نهادهای مسئول همکاری کنند تا بیشتر شاهد پرداختن به این موضوعات آن هم در قاب تلویزیون باشیم.