خصلتی که کافران یهود را به خونخواری و جنگافروزی کشاند
کافران از یهود با سه ویژگی پستی که دارند، خون ملتها را در هر دورهای در شیشه کردهاند. امروزه آنها با طرحهایی مثل «دهکده جهانی»، ««نظم نوین جهانی» و «جهانی شدن» سعی دارند، ایدههای فسادانگیز خود را در جهان حکفرما کنند.
منطق چالشبرانگیزی که خداوند در قرآن درباره کافران و فاسقان از یهود (نه آیین یهودیت) از قتل و فساد و قساوت و فسق و امثالهم دارد، نمونهاش را در تاریخ معاصرمان جهانیان به وضوح دیدند، همچنان که طوفانالأقصی و نبرد غزه فصل نوینی از نمایان شدن خباثت ذاتی یهودیان صهیونیست را نمایان کرد؛ زیرا آنها وقتی در طوفانالأقصی همینه خود را از دست دادند، برای جبران این آبروریزی، دست به اقدامات وحشیانه زدند و بیشتر در منجلاب ساختگی خود فرو رفتند تا به این ترتیب تمام دنیا از ماهیت شیطانی آن قوم آتشافروز آگاه شوند.
اما این سبوعیت و وحشیگری آن رژیم خبیث، ریشه در تاریخ تمدن آنها دارد؛ همان زمان که موسای نبی را بارها آزردند، نسبت به دستورات ایشان سرپیچی کردند، احکام خدا را به بازیچه گرفتند، عهد و پیمان خدا را بارها شکستند، به پیامبران و خوبان درگاه الهی نسبتهای ناروا دادند، آنها را از دم تیغ گذراندند و حتی به کارهای خداوند اشکال گرفتند. به این ترتیب به تعبیر خداوند مهر مذلت و پستی و قساوت بر قلب آنها زده شد تا دیگر نور حقیقت را نبینند و به مرور در سپاه ابلیس قرار گیرند و در قالب انجمنهای مخفی از جمله فراماسونری و ایلومیناتی و نیز در پوشش کمپانیهای بزرگِ اقتصادی و ورزشی و دارویی و بهداشتی همان اهداف ددمنشانه خود را پیگیری کنند.
در هر صورت وقتی سرشاخههای ارزشهای منفی این قوم را در قرآن جستجو میکنیم، به افکار و اندیشههایی میرسیم که با وجود آنها حق میدهیم که چنین گروههای سرکشی در جامعه بشری ریشه بدوانند و همچون زالویی خونآشام، خون مظلومان را آنچنان بنوشند که هیچ حیوان وحشی را یارای رقابت با خود نبینند.
به عنوان نمونه از اندیشههای خطرناک یهود این بود که میگفتند دست خدا بسته است؛ به این معنا که او دیگر مدیریتی در دنیا ندارد. خداوند میفرماید «وَ قَالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ ۚ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ…»؛ و یهود گفتند: دست [قدرت] خدا [نسبت به تصرّف در امور آفرینش، تشریع قوانین و عطا کردنِ روزی] بسته است. دست هاشان بسته باد…» امام صادق علیهالسلام درباره این آیه میفرماید «لم یَعنُوا أنّه هکذا و لکنّهُم قالوا: قَد فَرغ مِنَ الأمرِ فَلا یَزیدُ وَ لا یَنقَصَ…» یعنی منظور آنها از این سخن، آن نیست که خدا هم مانند ما انسانها دست بسته باشد، بلکه منظورشان این است که خدا امر خلقت را به پایان برده است، در آن نه چیزى مىافزاید و نه چیزى کم مىکند.
این نوع محدودیت قائل شدن به خداوندی که خالق تمام اشیای عالم است و در تمام زمانها و مکانها امور عالم را تدبیر میکند، به اضافه اینکه اعتقاد دارند قوم برگزیدهاند و باید عالم را مدیریت کنند و همهگان برده آنها باشند، زمینه را برای ابراز هرگونه فساد و وحشیگری در هر قوم و فردی فراهم میکند. از این جهت است که خداوند در ادامه این آیه، آنان را لعنت میکند و هر طغیان و کفر و فسادی را تبعه همین تفکر معرفی کرده، میفرماید «… وَ لُعِنُوا بِمَا قَالُوا ۘ بَلْ یَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ یُنْفِقُ کَیْفَ یَشَاءُ ۚ وَ لَیَزِیدَنَّ کَثِیرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ طُغْیَانًا وَ کُفْرًا وَ أَلْقَیْنَا بَیْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَ الْبَغْضَاءَ إِلَىٰ یَوْمِ الْقِیَامَةِ ۚ کُلَّمَا أَوْقَدُوا نَارًا لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ ۚ وَ یَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَادًا ۚ وَ اللَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ.» یعنی «و به کیفر گفتار باطلشان بر آنان لعنت باد؛ بلکه هر دو دست خدا همواره گشوده و باز است [به هر چیز و به هر کس] هر گونه بخواهد، روزی می دهد. و مسلماً آنچه از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده است، بر سرکشی و کفر بسیاری از آنان می افزاید. و ما میان [یهود، نصاری و گروه های دیگر] آنان تا روز قیامت کینه و دشمنی انداختیم. هر زمان آتشی را برای جنگ [با اهل ایمان] افروختند خدا آن را خاموش کرد، و همواره در زمین برای فساد می کوشند، و خدا مفسدان را دوست ندارد.»
نتیجه آنکه منطق و تفکر یهود در عبارت «وَ قَالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ» محدودیت قائل شدن به سلطه خداوند نسبت به امور عالم است که این تفکر تبعاتی را برای آنها و جامعه بشری به همراه دارد که عبارتند از:
1. طغیان و کفر نسبت به نازلههای خدا بر پیامبر؛ این نازلهها همان قرآن و نیز ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام و فرزندان مطهر ایشان است. وقتی کافران یهود با این نازلهها برخورد کردند، همان مسیر کفر و طغیان خود را پیش گرفتند و برای اینکه اثری از این آثار باقی نماند، بارها با مشرکین پیمان بستند و عهد خود را با پیامبر اسلام شکستند و هر بار هم منکوب شدند؛ هرچند در سالهای پس از رحلت پیامبر دست از خباثت خود نکشیدند بلکه با ارسال افرادی نفوذی به بدنه امت اسلام، سعی کردند پروژه تحریف کتاب و تخریب عترت را پیش بگیرند تا جایی که عامل قتل برخی از ائمه معصومین علیهمالسلام شدند.
2. جنگافروزی و آتشافروزی. خداوند میفرماید هرگاه آنان «أَوْقَدُوا نَارًا لِلْحَرْبِ»، آتشی را برای جنگ افروختند، خداوند آن را خاموش کرد. امروزه این آتشافروزی را در قالب صهیونیستهای یهودی یا اسرائیل به عیان مشاهده میکنیم و نیازی به توضیح و تفسیر نیست.
3. سعی در ایجاد فساد در زمین. این فساد که در جاهای مختلف قرآن و با تعابیر مختلف آمده است، در عرصههای مختلف فرهنگی، اقتصادی، مجازی، بهداشتی و درمان دیده میشود. آنان با تصرف هالیوود توانستند مرکزیت فسادشان را در آمریکا به تثبیت برسانند و به مرور زمان، مضامین فیلمها را به سمت فیلمهای پورن سوق دادند. به همین ترتیب در شبکههای اجتماعیِ پر بازدید حضور یافتند و زمینه را برای فساد بیش از پیش در جوامع فراهم کردند. خانواده «راکفلرها» از جمله خاندانهای منسوب به یهودند که دهههاست در عرصههای سیاست، تجارت، رسانه، ارتباطات، بهداشت و تغذیه به مرکزیت آمریکا ورود دارند و به گونهای در این کشور ریشه دواندند که در آنجا معروف است که «هرکسی حمایت راکفلرها را داشته باشد رأی میآورد.» سیاستهایی مثل کنترل جمعیت یا بهتر است بگوییم «عقیمسازی» و «ناباروری» از طریق واکسیناسیون و … و همچنین مداخله در محصولات کشاورزی و تغذیه از جمله سناریوی «تراریخته» محصول این بنیاد مرموز است که البته با انجمنهای مخفی مثل فراماسونری و ایلومیناتیها ارتباط وثیقی دارند. مغز متفکر آنان «هنری کسینجر» است که همو بنیانگذار نظریهای بود که جمعیتزدایی از کشورهای دیگر را سیاست ملی آمریکا برای آینده معرفی میکرد. صحبت در این باره به درازا میکشد و علاقهمندان میتوانند مطالعات آزادی در شناخت بیشتر ابعاد این ماجرا داشته باشند.
بنابراین این سه گزاره، سه ویژگی پست کافران یهود است که با همین خصلتها خون ملتها را در هر دورهای در شیشه کردهاند. امروزه آنها با طرحهایی مثل «دهکده جهانی»، ««نظم نوین جهانی» و «جهانی شدن» سعی دارند، ایدههای فسادانگیز خود را در جهان حاکم کنند؛ همان ایدهای که کشوری مثل آمریکا را به مرحلهای از فساد رسانده که طبق دادههای به دست آمده از جامعه آمریکا، نشان میدهد از 1950 میلادی تا کنون، نسبت نوزادان نامشروع 10 برابر شده و اکنون بیش از 40% از نوزادان آمریکایی از پدر و مادرهایی متولد می شوند که ازدواج نکردهاند. نسبت فرزندان نامشروع در میان سفیدپوستان آمریکا از 2% به 29% و در میان سیاه پوستان از 17% به 72% رسیده است (پژوهشکده مطالعات آمریکا) و از دیگر سو اروپای مسیحی را با آیینی مواجه کرده که بوی خدا و معنویت در آن نیست بلکه محصولش همان است که خودشان با عنوان «غرب وحشی» ( Wild West) از آن یاد میکنند. علاوه بر این، نمیتوان نقش صهیونیستهای یهودی در گداختن آتش جنگهای جهانی را نادیده گرفت.
منبع: تسنیم