هیاهوی تو خالی بازار و آموزشگاه‌های هنر

مرتضی گودرزی دیباج نقاش و پژوهشگر هنری معتقد است هنرهای تجسمی از نظر کمی رشد کرده اما نبود نقد در هنر، بازار شبه هنرمندان را داغ کرده است.
مرتضی گودرزی دیباج هنرمند نقاش و پژوهشگر هنری با اشاره به وضعیت مناسب هنرهای تجسمی گفت: هنرهای تجسمی در 40 سال گذشته در تمام عرصه‌ها گسترده‌تر شده است. این گسترش به معنای نوعی توسعه یافتگی است که حاصل جمعیت، سیاست‌گذاری، توسعه آموزش و فرصت دادن به مراکز هنری خصوصی است. به تعبیری برخی توسعه یافتگی‌ها وجود دارد و در بخش‌هایی هم این توسعه یافتگی وجود ندارد.وی ادامه داد: اگر بخواهیم این توسعه یافتگی را به بخش‌های متخلف تقسیم کنیم به این شکل است که از نظر عدد تعداد گالری‌های فعال در تهران افزایش یافته و 30 برابر چهار دهه گذشته است؛ در بخش آموزش رسمی و آکادمیک از نظر تعداد دانشجویان و مراکز آموزشی افزایش پیدا کرده که خبر بسیار خوبی است.
این هنرمند افزود: اما اگر نگاه توسعه‌ای را معطوف به بحث کیفی و تمدن‌سازی و ادعای یک تمدن کهن و فرهنگ‌ساز فرض بگذاریم، تمام این شاخصه‌های توسعه باید مجددا ارزیابی شود. آیا کیفیت در حد کمیت تعریف شده یا خیر؟ اگر فرض کنید 100 گالری در تهران فعال باشد و هر 10 روز یک نمایشگاه برگزار کنند در ماه 300 نمایشگاه برروی دیوار می‌رود. آیا ارزیابی کیفی، میزان تاثیرگذاری این آثار بر روند هنر، تغییر مثبت ذائقه بصری مخاطب، توسعه واقعی و حقیقی تمدن در راستا و ادامه تکمیل همان ساختمان تمدنی ما انجام می‌گیرد یا خیر؟ برای پاسخ به این سوال‌ها باید موارد گفته شده ارزیابی شود.گودرزی دیباج در ادامه اظهار داشت: متاسفانه ما نه پژوهش فعالی داریم و نه بازار نقد؛ اساسا مسئله نقد در کشور به طور کامل تعطیل است. از مسئله پژوهش خطرناک‌تر تعطیلی حوزه نقد هنرهای تجسمی است. اگر درباره نمایشگاه‌ها و فعالیت‌های هنری نقد می‌شنویم لزوما خبری است که فقط تفسیر داده شده است. اگر می‌خواهیم ارزیابی دقیقی بر اساس مولفه‌های گفته شده داشته باشیم باید نقد در کنار پژوهش انجام گرفته شود تا ماحصل آن مشخص شود نسبت به این سیر تمدنی در حال پیشرفت هستیم و یا فقط زمان سپری می‌کنیم.

رشد آموزش هنر از نظر کمی

این استاد دانشگاه با اشاره به آموزش هنر یادآور شد: توسعه آموزش ما رشد کرده و جای تقدیر هم دارد به طوری که حتی در شهرهای دورافتاده هم آموزش رسمی و غیر رسمی هنر وجود دارد. اما باید دید چه نوع آموزشی مدنظر ما است. در بعضی از آموزشگاه‌ها از شدت تنزل، سخفیف بودن و سطح پایین آموزش‌ها انسان متعجب می‌شود، فقط گستردگی در آن وجود دارد. این پژوهشگر در ادامه افزود: در حال حاضر تنها نمایشگاه برگزار می‌شود بدون توجه به این که تابلویی که بر روی دیوار وجود دارد بررسی و نقد شود. چرا برای نقد بهای مادی و اجتماعی داده نمی‌شود. جامعه هنر و مخاطبان هنر خودشان را از نقد بی نیاز می‌دانند در این میان بازار شبه هنرمندان داغ می‌شود. در این بازار هرکسی می‌تواند یک شب هنرمند شود. گودرزی دیباج تصریح کرد: فرض کنید جامعه نقاشان ما 10 هزار نفر هستند، تعدادی از آن‌ها بتوانند آثار خود را بفروشند و نمایشگاه برگزار کنند اما تعدادی از آن‌ها هیچ یک از این کارها را نمی‌توانند بکنند. هزینه فراهم کردن متریال برای هنرمند بسیار افزایش پیدا کرده است. دلیل برگزاری نمایشگاه گروهی مشکلات مالی هنرمندان است. این اتفاقات دست به دست هم می‌دهد و مانع از فعالیت آزاد هنری می‌شود. هنرمند زمانی که اثری خلق می‌کند باید به قدری رها باشد که بتواند تجربه کند؛ اما زمانی که یک پالت رنگ به این میزان گران است و هنرمند به جای تمرکز بر روی اثر فکر تمام شدن متریال خود است با چه کیفیتی می‌تواند کار کند؟ هنرمند باید آزمون خطا کند تا به نتیجه برسد.
وی در پایان گفت: زمانی که مشکلات مالی وجود دارد یک نگرانی ضمنی و نانوشته پشت صحنه ذهنی هنرمند می‌خوابد و او را وادار می‌کند با احتیاط کار کند؛ بنابراین آثار آزادی روانی ندارد که باعث تکراری بودن آن می‌شود و بوم ها کوچکتر می‌شود.

منبع: فارس

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوزده + شش =

دکمه بازگشت به بالا