«چاه ارمنی» چاپ شد
توسط انتشارات هیلا؛
مجموعهداستان «چاه ارمنی» نوشته افسانه آقائی توسط انتشارات هیلا منتشر و راهی بازار نشر شد.
مجموعهداستان «چاه ارمنی» نوشته افسانه آقائی بهتازگی توسط انتشارات هیلا منتشر و راهی بازار نشر شده است.
افسانه آقائی نویسنده اینکتاب، متولد ۱۳۶۴ است و به نوشتن داستان کوتاه اشتغال دارد. «چاه ارمنی» نیز مجموعهای از ۸ داستان کوتاه اینداستاننویس است که موضوعات اجتماعی دارند و درباره آدمهای کمتردیده شده اجتماع هستند. ۸ داستان اینکتاب درباره درد و رنج زندگی اینآدمهاست.
«اطراف خُلازیر»، «چهاردهمی»، «چاه ارمنی»، «تیتیپی زن بود»، «لِپرُسی»، «مار بوآ»، «ایمیلی از روسیه» و «زمینخالیهای ته مرتضیگرد» عناوین داستانهایی هستند که در اینکتاب چاپ شدهاند.
در قسمتی از داستان «لِپرُسی» از اینکتاب میخوانیم:
اینجا بوی آش دوغ میدهد، بوی خاک نمخورده. باد که میپیچد زیر ساقههای گندمها و موج میاندازد بینشان، نمیدانم باید از دیدنشان خوشحال بشوم یا ناراحت. اصلا به اینموقعیتی که درش هستم حس تعلق داشته باشم یا نه. دیروز تا رسیدم اردبیل بدون معطلی تاکسی گرفتم سمت شهر نیر. همان اول شیشه را دادم پایین و تمام آن مسیرِ یکساعته را زل زدم به پیچ و خم جاده و به زمینها و دار و درختهای اطراف آن. بوی سبلان را عمیق نفس کشیدم و خودم را به خنکی هوای بهاری سپردم. شانس یارم بود که راننده هیچ حرفی نمیزد. شاید هم فهمیده بود نباید مزاحم نگاه کنجکاوم باشد. همان اول راه فقط یکبار صدایش را شنیدم که گفت: «باجی دقیقا کجا پیاده میشین؟»
داشت از آینه جلو نگاهم میکرد. گفتم: «دور میدون اصلی.»
ماشین را که نگه داشت، پیاده شده نشده زنگ زدم به پسرعمو یاشار. خیلی مطمئن نبودم کدام راه فرعی و خاکی از شهر نیر به روستای قرهشیران میرسد. بایست آدرس دقیق را میپرسیدم. گفتم: «میخواهم هماهنگ کنم با همین راننده تاکسیای که گرفتهم بیام دنبالت و با هم برگردیم دوباره اینجا.»
اینکتاب با ۸۸ صفحه، شمارگان ۲۷۵ نسخه و قیمت ۸۵ هزار تومان منتشر شده است.
منبع: مهر