فرصتهای طلایی فرهنگ را فدا نکنیم
تاریخ مدیریت فرهنگی و هنری در کشور ما نشان داده است که یک مدیر توانمند و چند بعدی در حوزههای فرهنگی ما همیشه مؤثر و جریان ساز بوده است و یک مدیر ناتوان که عمدتاً به خاطر توافقات جریانهای سیاسی انتخاب میشود، جریان فرهنگ را کند میکند.
با برگزاری مراسم تحلیف رئیس جمهور، دو هفته فرصت باقی است تا فهرست وزاری پیشنهادی به مجلس ارائه شود، از همان روزهای پس از پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری، گزینههایی برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به صورت گمانهزنی مطرح شده است، اگرچه کارگروه فرهنگ که مسئولیت بررسی و پیشنهاد گزینههایی برای وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی را بر عهده داشت، تاکنون فهرست پیشنهادی خود به رئیسجمهور را منتشر نکرده است، اما خبرها حکایت از معرفی حسین انتظامی، احمد مسجد جامعی، سیدمجتبی حسینی، رسول جعفریان و سیدعباس صالحی برای وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی دارد.
علی محمدپور؛ ناشر و دبیر انجمن ناشران دیجیتال در یادداشتی که برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم، قرار داده به بررسی گزینههای مطرح برای وزارت ارشاد و نگاه آنها به حوزه نشر دیجیتال پرداخته است. این یادداشت به شرح ذیل است:
زمانی ما در صنایع فرهنگی و تولیدات فرهنگی در جایگاه منطقه دوم بودیم و قرار بود در افق 1404 اول منطقه باشیم، حال بعد از 10 سال جایگاه ما در خاورمیانه پنجم است. کشوری با پیشینه فرهنگی چند هزار ساله و جمعیتی چند برابری کشورهای منطقه و سابقه دیرین در تولیدات ادبی و هنری، حال چرا به جای پیشرفت عقب افتادهایم؟
دلایل کاهش سرعت رشد فرهنگی ما و جلو افتادن رقبا و کمرنگ شدن نقش فرهنگی ما در معادلات اقتصادی و سیاسی متعدد است. بخشی از این دلایل به شرح ذیل است:
– ممیزیهای سلیقهای و به روز نشده در کنار عدم وجود سیاستهای رشد فرهنگی
– کاهش بودجههای فرهنگی در کنار عدم تخصیص درست بودجهها به فعالیتهای مؤثر
– بحران اقتصادی کشور که قدرت توسعه فرهنگی را هم کاهش داده است. و توجه سیاستگذار را از حوزههای فرهنگی برداشته است.
– سرمایهگذاری گسترده رقبای منطقهای در این حوزه در کنار عدم سرمایهگذاری مناسب در کشور ما و البته افزایش ریسک سرمایهگذاری خصوصی در این حوزه به خاطر سیاستگذاریهای نامناسب.
– فرار مغزها، این فرار یا با مهاجرت اتفاق افتاده است یا با عدم فعالیت و یا تغییر فعالیت هنرمندان و خروجشان از بازار فرهنگ و هنر
تجربه شخصی بنده از زیست بوم فرهنگ از حوزه رسانه گرفته تا حوزه نشر و حوزه فناوریهای نوین نشان میدهد که مهمترین عامل “نبود مدیر توانمند” و نبود “وزیر توانمند” است.
تاریخ مدیریت فرهنگی و هنری در کشور ما نشان داده است که یک مدیر توانمند و چند بعدی در حوزههای فرهنگی ما همیشه مؤثر و جریان ساز بوده است. و یک مدیر ناتوان که عمدتاً به خاطر توافقات جریانهای سیاسی انتخاب میشود، جریان فرهنگ را کند کرده و چالشها را بیشتر میکند.
مدیر و وزیر توانمند کسی است که عرصههای مختلف فرهنگ را مثل کف دستش بشناسد. آدمهای مؤثر این حوزه را بشناسد و فرصتها را تشخیص دهد و تواناییهای کشورمان را دوباره وارد چرخه فرهنگ و هنر کند. مدیری که بتواند بحرانها را مدیریت کرده و آنها را تبدیل به فرصت کند. مدیری که مورد توافق گروههای مختلف جامعهی فرهنگی و هنری کشورمان باشد، مدیری که با کمترین بودجهها بتواند بیشتری کارایی را خلق کند. افراد توانمند را به کار بگیرد. تجربه زیسته کافی در حوزه فرهنگ و هنر داشته باشد. توان ساختارسازی داشته باشد و شاکلههای وزارت ارشاد را بروز کند. دانش مدیریت داشته باشد و فناوری را بشناسد. بداند نشر دیجیتال چیست. بداند چرا دیگر آثار فاخر بینالمللی در حوزه فیلم نداریم، بتواند فرصت خلق آثار هنری جدید را ایجاد کند، قوت قلب نویسندگان و فیلمسازان و هنرمندان باشد. فضای امنیتی را از سر فرهنگ و هنر بردارد و این حوزه را عامل ثبات امنیتی کشورمان کند. زبان دنیا را بلد باشد و بتواند روابط فرهنگی ما را با دنیا تقویت کند.
حال بعد از مدتها رایزنی گزینههای مختلفی برای وزارت ارشاد مطرح شده است. گزینههایی چون حسین اننتظامی، احمد مسجد جامعی، سیدمجتبی حسینی و …
کشور ما و فرهنگ ما 4 سال طلایی را پیش رو دارد. چهار سال خطیر که یا فرصتهای ما را برای توسعه فرهنگی و حل چالشهای فرهنگی میسازد و یا 4 سال طلایی و فرصتهای آن را میسوزاند.
کسی که عمر فرهنگی کشور ما را میسوزاند و به دنبال آن عمر هنرمندان و اهالی فرهنگ و رسانه را میسوزاند یک مدیر کم توان یا ناتوان است. مدیری که نتواند فرصتهای جدید را از وضعیت رخوتزده جریان فرهنگی ما بیرون بکشد.
فضای وزارت ارشاد فضای برجسته کردن سن و سال افراد نیست. فضای گفتگو و ایده و برنامه و جریانسازی و ساختار سازی و مدیریت قوی است. یک وزیر توانمند فرهنگی میتواند چالشهای پیش روی سیاست و اقتصاد را هم حل کند. میتواند زبان ارتباط ما با دنیا باشد. میتواند گرههای در هم تنیده فعلی را باز کند.
واقعاً فرصت چندانی نداریم. پنجم منطقه هستیم. آیا چهار سال دیگر میشویم شش و هفتم منطقه؟ یا دوم و سوم منطقه؟ نباید فرصتهای طلایی فرهنگ را در گروکشیهای سیاسی فدا کنیم. باید اجازه دهیم یک مدیر توانمند این مسئولیت را قبول کند.
منبع: تسنیم