«زنم که همنفس نور و قدر و یاسینم»/ترجمه اینشعرها به فلسطین برسد
محفل شعر ندای هبه؛
محفل شعرخوانی ندای هبه با محوریت مادران مقاومت و حضور بانوان شاعر حوزه شعر مقاومت در خبرگزاری مهر برگزار شد.
محفل شعر ندای هبه با محوریت مادران مقاومت عصر یکشنبه ۱۴ مرداد در سالن اجتماعات خبرگزاری مهر برگزار شد. اینمراسم با حضور بانوان شاعر مقاومت همراه بود که به خواندن اشعاری با موضوع مقاومت، شهادت و فلسطین و غزه و شهادت اسماعیل هنیه پرداختند.
در ابتدای جلسه و پس از پخش قرآن و سرود ملی، کلیپهایی از شعرخوانی یککودک فلسطینی درباره شهدای خانوادهاش که بسیاری از آنها کودک بودند پخش شد.
سپس سمانه خلف زاده مجری برنامه از فاطمه نانیزاد دعوت کرد اشعار خود را بخواند. شعری که نانیزاد خواند به اینترتیب بود:
آنها که پیام صلح و موشک دارند
یک روز به نام روز کودک دارند
دیدند که دختران غزه هر روز
تشییع جنازه عروسک دارند
و در رباعی دیگری، به مهمان شهید، اسماعیل هنیه اشاره کرد:
داغ تو میان سینهها مهمان است
مهمان ما را عزیزتر از جان است
ای ذبح عظیم قدس ای اسماعیل،
خون خواهی تو وظیفه ایران است!
سپس سارا طالبی مدیر مرکز راهبری و هماهنگی بانوان سازمان تبلیغات اسلامی سخنرانی خود را با سوره والعصر آغاز کرد و در ابتدا از هبه کمال ابو ندا بانوی ادیب شهید اهل غزه نام برد که نام این مجلس به ایشان اشاره دارد.
وی گفت: برای بانوانی که امروز در نهضت تبیین اسلام ناب پیشروی حرکت تبلیغی هستند، هم زمان شد با داغی که از مساله غزه دیدیم؛ به نحوی که همه شاهدش هستیم. و تلاش کردیم روحمان را وسعت بدیم و اون حس مادری که برای بچههایمان داریم را سعی کنیم توسعه بدهیم. ما دائم این دغدغه را داشتیم که چه کنیم، که در برابر این حماسه عظیم به نحوی مسئولیت خودمان را به نحو احسن انجام بدهیم. خب، همه ما به نحوی برای اسماعیلها و ابراهیمهای این روزها دلتنگیم، این منجر شد تا کنار هم جمع بشویم و آن ندای و ما رایت الا جمیلا را امروز با همدیگر مجدد مرور بکنیم.
اینشاعر در ادامه افزود: قرآن میفرماید وَأَن لَوِ استَقاموا عَلَی الطَّریقَةِ لَأَسقَیناهُم ماءً غَدَقًا (اگر آنها استقامت ورزند، با آب فراوان سیرابشان میکنیم) ما باید تمرین کنیم، شاید نوشیدن این آب گوارا طهارت دیگری میخواهد. در این زمانه که خدای متعال ما را مکرر آزمایش میکند، و آزمونهای سختی هم دارد از ما میگیرد؛ ما در عین حال که از جهات مختلف حس سنگینی غم را داریم، لمس میکنیم، زمانهای که این سختیها را داریم میبینیم، روایت میفرماید وقتی سختیها به اوج میرسد، فرج فرا میرسد. شاید فلسفه این همه فشاری که داریم تحمل میکنیم، این است که آخرالزمان، زمانهای هست که اوج حق و اوج باطل در برابر هم قرار میگیرند. میبینیم که این اتفاقات به ظاهر تلخ، منجر به این شده که یک بیداری شکل بگیرد و همه به ذات اسرائیل و ذات آمریکا پی بردند. قطعاً وظیفه سنگین ما روایت کردن این حماسه عظیم است. این حرکت نه در یک نقطه جغرافیایی به نام غزه، بلکه در همه نقاط جهان شکل گرفته و همه کفر و همه باطل را با هم در برابر ما قرارداده است.
طالبی در بخش دیگری از سخنانش گفت: ما در سازمان تبلیغات موظف هستیم در امر بانوان، آن هویت متعالی و آن هویت انقلابی را گفتمان سازی کنیم. به نظر میاد زن امروز غزه یک نمونه عالی و متدین از همان مفهومی است که رهبر انقلاب از آن به عنوان الگوی سوم یاد میکنند؛ و قطعاً ما نیازمند این هستیم که عزیزان هنرمند مثل شما، کمک کنید تا این گفتمان را دقیق بفهمیم. در عین حال مفتخریم که انقلاب اسلامی به لطف خدا پشتیبان این حرکت بزرگ است. همه دیدیم چند روز پیش نتانیاهو در مجلس آمریکا گفت: هر کشوری ما را بزند در حقیقت ایران دارد میزند. یمن بزند یعنی ایران زده، لبنان بزند یعنی ایران زده، عراق بزند یعنی ایران زده. دشمن در حقیقت این نقطه استراتژیک و جایگاه محوری ایران این را فهمیده است. امیدواریم که ما به عنوان وامداران حرکت تدینی که حضرت امام فرمود: قرآن امروز انسان ساز است و زنان هم انسان ساز. انشاالله بتوانیم عظمت حماسه را نشان بدهیم، اینکه دختران توی دانشگاههای آمریکا الان متوجه عظمت ماجرا شدند، با وجود هزینههای سنگینی که میدهند مقاومت دارند میکنند و امروز پیگیری حق میکنند در این قضیه و کوتاه نمیایند. چرا که یک حرکت بیداری جهانی ایجاد شده که امیدواریم بتوانیم به کمک شما این بیداری جهانی را به سرمنزل مقصود برسانیم.
سیده فرشته حسینی دبیر محتوایی این محفل شعر هم توضیحاتی درباره روند کار و اجرای این مراسم داد و دلیل انتخاب شعر و هنر را برای انتقال این مفهوم متعالی بیان کرد.
اینشاعر ضمن اینکه زنان را به عنوان پرچمداران مقاومت و حرکات عظیم اجتماعی ستود درخواست کرد این اشعار ترجمه شده و به دست زنان و فلسطینی که منشأ الهام این اشعارند برسد.
حسینی پس از پایان سخنانش، اینشعر از سرودههایش را خواند:
زنم که همنفس نور و قدر و یاسینم
زنم که مادر اسطوره های دیرینم
مرا که فاطمه الگوی زندگیست ببین
که غیر عشق علی در جهان نمی بینم
منم که مادر عباس های دوران م
شبیه ام بنین سربلند آیینم
اگر به داغ برادر صبور مانده دلم
بدان که زینب کبری است اسوهی دین م
گهی مبارزه گاهی به علم و گاه به شعر
زنم! سمیه و بانو امین و پروین م
و عرصه هر چه که باشد علم به دوش من است
ببین که پر شده این عالم از عناوینم
نبین دروغ نوبل سهم این و آن شده است
نماد صلح و صلابت زن فلسطین م
شکوه خانه منم خانواده سنگر من
و پر شده است جهان از جهاد تبیینم
***
بخش بعدی اینبرنامه به شعرخوانی شاعران اختصاص داشت. یکی از اینشاعران خانم حسینجانی بود که علیرغم کسالت خود را به این محفل رسانده بود و این شعر را خواند:
تو سورهی نسایی؛ روح تلاوت از توست
ام السّلام دوران، سِّر سلامت از توست
در آیههای قرآن از تو نشان گرفتم
ای مریم هماره! اصل و اصالت از توست
یک چله همچو هاجر، تسلیم یار بودی
سر تا به پای، طاعت؛ فهم اطاعت از توست
یک عمر با ابوالعبد تا نور پرگشودی
رمز صلابت از اوست؛ راز سعادت ازتوست
بر سفرهی کریمان، نان و نمک نهادی
آه ای کریمهی حسن! عطر کرامت از توست
ای کوه صبر و ایمان! ای مادر دلیران
ای عشق بی نهایت! این بی نهایت از توست
در خیمه گاه آتش، زینب تویی تو بانو
انگیزهی قیامی؛ شور و حرارت از توست
امروز، باز امروز، شد موسم رسالت
فردا، دوباره فردا، شرح قیامت از توست
***
منصوره محمدی مزینان شاعر بعدی بود که ایناشعار را خواند:
جانی که تن تو چاک چاک افتاده
هر گوشهی دشتت گل پاک افتاده
انقدر که یاس از تنت روییده
یک تکه بهشت روی خاک افتاده
گل از نفس افتاده ولی جان دارد
درخاک بقا ریشهی پنهان دارد
گل کن گل من که آسمان ایران
ابریست…هوای بوسه باران دارد
با رود عطش همیشه جاری شدهای
درد است دچار بیقراری شدهای
ای دشت که لاله از تنت روییده
با خون شهید آبیاری شدهای
کشتند ولی زندهتر و زنده تریم
در موج بلا چشم به راه خطریم
این بار غلط کرده کسی فکر کند
از خون شما به راحتی میگذریم
از قدرت سرخ نام تو میترسند
از پرچم سبز بام تو میترسند
اینها که به فکر کشتن ما هستند
هر لحظه از انتقام تو میترسند
این موجِ رها که در پی مقصود است
جاری شده از کوه صلابت… رود است
دریاب که ملت حسینی یک عمر
در آرزوی همین شهادت بوده است
یک روز ورق دوباره برمی گردد
موعود به یک اشاره بر میگردد
خورشید که پشت ابر پنهان شده است
با لشکری از ستاره برمی گردد
***
خانم جبهداری هم با ترکیببند بلندی به مرور تاریخ زنانه پرداخت و اینشعر را خواند:
تاریخ نا نوشته ی وصل و فراقها
جغرافیای خوب و بد اتفاقها
او علت وجودی هر هفت آسمان
احساس افتخار زمین، زینت زمان
گاهی مسیر گم شدن از راه مستقیم
آتش بیار معرکه، هیزم کش جحیم
تاریخ را ورق بزن و خط به خط بخوان
زن مادر است! مادر خوب و بد جهان
هم قدرتی نهفته به بازوی آرش است
هم باعث عبور سیاوش از آتش است
سودابه است و اهل دروغ و فریبها
رودابه است و مادر نسل نجیب ها
از مهربانی اش همه ی قصهها پر است
از مکر او روایت آفاق، دلخور است
تاریخ را ورق بزن و خط به خط بخوان
زن مادرست، مادر خوب و بد جهان
آن لشگری که ابن زیاد انتخاب کرد
زن بود! روی ترس زنان هم حساب کرد
در هم شکست لشکر مسلم به دست زن
درگیر شد به غربت یک جنگ تن به تن
تنها و بی پناه! رقیبش فریب بود
مسلم میان کوفه اگرچه غریب بود
یک زن سلام غربت او را جواب شد
یک زن امید ماندن یک انقلاب شد
تاریخ را ورق بزن و خط به خط بخوان
زن مادرست! مادر خوب و بد جهان
لالایی اش بهشتِ پر آوازه میشود
مکاری اش نفاقِ بی اندازه میشود
رخت عزا که بر تن شهر و دیار کرد
خون دلی که بر جگر روزگار کرد
باید شکست هیبت خط نفاق را
پوشالیِ خیالیِ پر طمطراق را
آن خط شکن که تا خط پایان رسیده بود
با دست لای لای زنی قد کشیده بود
هی کاسه کاسه پشت سر مرد، آب ریخت
در کوله بار غربت او آفتاب ریخت
وقتی شناخت در شب تیره، سراب را
تابانده بود مادر او آفتاب را
تاریخ را ورق بزن و خط به خط بخوان
زن مادر است! مادر خوب و بد جهان
***
بخش بعدی مراسم به خوانش غزلی از لیلا علیزاده اختصاص داشت:
گرچه ویرانه است اما دوست دارد خانهاش را
آب و جارو میکند با اشک خود کاشانهاش را
شاخههای خشک زیتون را دوباره میدهد آب
میبرد سمت کبوتر ظرف آب و دانهاش را
مینشیند روی مویش گرد و خاک خانه هر وقت
در خیالش میبرد بالا و پایین شانهاش را
آه از وقتی که موشک در میان آسمانها
مینوازد در سرش لالایی ریحانهاش را
از عروسکهای زخمی از لباس خاکی او
باز میگیرد سراغ دختر دردانهاش را
زندگی خوب است، اینجا یک زن تنها و خسته
باز هم دارد به جا میآورد شکرانهاش را
***
در بخش بعدی اینبرنامه مهدیه نژاد ابراهیم این شعر را خواند:
هل اتا را بنویسید قرار امدهاست
گل و لبخند بپاشید بهار امده است
قوت قلب من از حادثهها برگشته
او که بود اسوهای از مهرو وفا برگشته
گرچه از داغ غمت چلچلهها میسوزند
چشمشان را به امید هدفت میدوزند
تو به مردان و زنان درس تداوم دادی
تو به مرداب وطن روح تلاطم دادی
گرچه پرپر شدنت در وطن و خانه نبود
شادم از اینکه وداع تو غریبانه نبود
راه با روشنی چشم توهموارتر است
خون تو منشأ نابودی بیدادگر است
گریه است عاقبت خندهی پوچ وکمشان
نقش قدس است به والله روی پرچمشان
***
شعری که الهام صفالو در اینمراسم خواند به اینترتیب بود:
از پنجره، از سقف از دیوار می جوشد
از مدرسه، از کوچه و بازار می جوشد
خون دل غزه ز قلب زخمی تهران
تا مرگ صهیون، محو استکبار می جوشد
از حنجر خونین فرزندان ابراهیم
فریاد «قوموا شیعه الکرار» می جوشد
رویای نسل ابرهه کابوس خواهد شد
از خاک ما سجیل پرتکرار می جوشد
منصورها هرگز نمی میرند ، می بالند
بانگ «انا الحق» از گلوی دار می جوشد
مرزی ندارد عشق ، خون پاک اسماعیل
از خاک ما این گونه معنادار می جوشد
چشم جهان می بارد و با سوره انسان
صدها جوانه از دل آوار می جوشد
هر روز عاشورا و هر جا کربلا برپاست
خون خدا در سینه ی اعصار میجوشد
***
در ادامه تعدادی دیگر از بانوان شاعر به شعرخوانی پرداختند.
در حاشیه این محفل خانم امیرحسینی به نقاشی طرحی از ترکیب قدس با چهره بانوان و کودکان غزه مشغول بودند که در پایان از ایشان تقدیر شد.
انوشه میرمرعشی نویسنده و پژوهشگر در حوزه تاریخ نیز، بخش پرده خوانی چهار زن را اجرا کرد که به زندگی چهار زن مقاوم در طول تاریخ اشاره کرده بود: فاطمه بنت حسن، دختر امام حسن (ع) و مادر امام باقر و همسر امام سجاد علیهما سلام؛ بانو مجلسی، دختر علامه مجلسی اول؛ خانم اقدس بی همتایی که بانو قصری معروف است؛ و حنادی، ششمین بانوی استشهادی که با حرکتی شهادت طلبانه صهیونیستها را به هلاکت رساند.
وی در پایان مجلس از زنانی که تصویرشان در پوستر مادران مقاومت بود نیز نام برد و داستان زندگی آنها را روایت کرد.
این مراسم با اهدای هدایا و گرفتن عکس دسته جمعی به پایان رسید.