آلن دلون نماد مرموز فرانسه در چند شات/ سخت‌ترین کار رفتن است!

وداع با یکی از غول‌های سینمای فرانسه و جهان؛

آلن دلون بازیگر مشهور سینمای فرانسه که با صفت «انجل فیس» شناخته می‌شد، ساعتی پیش درگذشت از این رو مروری اجمالی بر پرونده او از زبان رسانه‌های کشورش، یادی است از این نماد یک دوران.

آلن دلون، بازیگر مشهور فرانسوی، پس از یک حرفه طولانی که طرفداران زیادی برای او به ارمغان آورد با میراثی غنی شامل شماری از آثار کلاسیک بزرگ سینمای جهان، از دنیا رفت.

آلن دلون با سبک بازیگری تیره خود در حالی که با لقب «صورت فرشته» شناخته می‌شد، یادآور مجموعه‌ای از آثار ماندگار است؛ هرچند شهرت وی گاهی به دلیل زندگی خصوصی اغلب پرفراز و نشیبش خدشه‌دار شد.

در این گزارش نگاهی به یکی از غول‌های سینمای فرانسه و جهان شده است؛ از ظهور خیره کننده دلون به عنوان یک ستاره تا سرخوردگی برخی از طرفدارانش برای برخی حاشیه‌ها …

دلون مدت کوتاهی پس از به دست آوردن شهرت با نقش‌های اولیه خود با توجه شماری از بزرگ‌ترین مولفان سینمای اروپا روبه رو و برای بازی در برخی از معتبرترین آثار تاریخ سینما انتخاب شد.

آلن دلون نماد مرموز فرانسه در چند شات/ سخت‌ترین کار رفتن است
آلن دلون با هنرپیشه آلمانی-فرانسوی رومی اشنایدر در سال ۱۹۵۹ در فرودگاه اورلی نزدیک پاریس

در سال ۱۹۶۰، لوکینو ویسکونتی، فیلمساز ایتالیایی او را برای فیلم «روکو و برادرانش» انتخاب کرد؛ اثری اجتماعی و عمیقا واقع گرایانه درباره زندگی سخت خانواده‌ای از روستاهای جنوب ایتالیا که تلاش دارند در بخش صنعتی شمال کشور به حیات خود ادامه دهند. فیلم جایزه بزرگ هیات داوران جشنواره فیلم ونیز را کسب کرد. ۲ سال بعد، یک کارگردان مشهور دیگر ایتالیایی یعنی میکل آنجلو آنتونیونی، دلون را در فیلم «کسوف» کارگردانی کرد و فیلم برنده جایزه بزرگ دیگر هیات داوران شد، این بار از جشنواره فیلم کن.

سال ۱۹۶۳ دلون در «پلنگ» اقتباس ویسکونتی از شاهکار جوزپه توماسی دی لامپدوزا، در نقش برادرزاده محبوب و کاریزماتیک شاهزاده سالینا تانکدی بازی کرد. این فیلم برنده نخل طلا شد.

در همان سال، دلون برای اولین بار با ژان گابن در فیلم «هر شماره‌ای می‌تواند برنده باشد» در برابر دوربین رفت؛ یک ستاره در حال ظهور در کنار نماد تثبیت شده پرده نمایش در نقش ۲ جنایتکار که قصد سرقت از یک کازینو در کن را دارند، بازی کردند. فیلم نه تنها تحسین منتقدان را به دست آورد، بلکه موفقیت تجاری نیز کسب کرد و ۳.۵ میلیون قطعه بلیت فروخت.

با همه اینها وقتی دلون تلاش کرد تا گیشه خودش در آمریکا را بسازد با بازی در ۳ فیلم هالیوودی و علیرغم حضور چهره‌های مانند دین مارتین، با شکست تجاری مواجه شد. بدون توجه به پروژه‌های بعدی، ستاره فرانسوی به خانه‌اش بازگشت.

آلن دلون نماد مرموز فرانسه در چند شات/ سخت‌ترین کار رفتن است
دلون در کنار بازیگران فرانسوی ژان پل بلموندو و ژان گابن

دلون در فرانسه دوباره به سراغ آشناهای قدیمی رفت و سال ۱۹۶۹، او و رومی اشنایدر هنرپیشه آلمانی-فرانسوی – که از سال ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۳ زندگی مشترک داشتند- در فیلم «استخر» نقش زن و شوهری را بازی کردند که غرق در حسادت بودند. در آن سال او همچنین با گابن و هانری ورنوی، کارگردان فیلم «هر شماره‌ای می‌تواند برنده شود» در فیلم گانگستری «دسته سیسیلی‌ها» همراه شد.

اما آغاز همکاری او با ژان پی‌یر ملویل چشمگیرترین فیلم دوران حرفه‌ای دلون را ساخت: شاهکار نئونوآری به نام «سامورایی» که در آن نگاه «فرشته وار» بازیگر تضاد قدرتمندی با نقش ایجاد کرد و یک قاتل منفرد و روش‌مند خلق شد. دلون و ملویل ۲ فیلم دیگر «دایره سرخ» و «یک پلیس» را با هم کار کردند که هر ۲ به طور مشخص حال و هوایی مهیج داشتند.

در همان زمان، دلون به تولید فیلم روی آورد و در طول دوران کاری‌اش ۴۰ فیلم تولید کرد و سال ۱۹۸۱ هم کارگردانی و بازی در فیلم جنایی «برای پنهان کردن یک پلیس» را انجام داد و یک بار دیگر فیلمی به نام «ضارب» را سال ۱۹۸۳ کارگردانی کرد.

اما علیرغم موفقیت غیرقابل انکار حرفه‌ای دلون، از سال ۱۹۶۸ به بعد ابری از سوء‌ظن دور او را احاطه کرد. آن سال جسد محافظ او استوان مارکوویچ در یک زباله دانی پیدا شد و نامه‌ای از مارکوویچ به برادرش پیدا شد که در آن نوشته شده بود: «اگر من کشته شوم، ۱۰۰ درصد تقصیر دلون و پدرخوانده‌اش فرانسوا مارکانتونی است» که دومی اشاره به یک گانگستر اهل کورسک دارد. اگرچه پلیس مدتها به دست داشتن آنها در قتل مارکوویچ مشکوک بود، اما دلون و همسرش ناتالی هرگز تحت پیگرد قانونی قرار نگرفتند.

تمجیدها و جنجال‌های شغلی دیرهنگام

در پایان دهه ۱۹۸۰، دلون ۳۰ سال کار حرفه‌ای را پشت سر داشت و با وجود همه تحسین‌های حاصل از این مجموعه کار، در حالی که به مراحل پایانی حرفه‌اش نزدیک می‌شد، در شماری از فیلم‌های ضعیف ایفای نقش کرد.

در دهه ۱۹۹۰ او در چندین فیلم تجاری مانند «ماشین رقص» و «بازگشت کازانووا» بازی کرد و پس از چندین شکست از جمله «روز و شب» به کارگردانی فیلسوف فرانسوی برنارد-هانری لوی، دلون سال ۱۹۹۷ بازنشستگی خود را از سینما اعلام کرد، هرچند نقش‌های گاه و بی‌گاهی را برعهده گرفت.

آلن دلون نماد مرموز فرانسه در چند شات/ سخت‌ترین کار رفتن است

با همه اینها در همین دوره بود که دلون برخی از معتبرترین جوایز موسسه‌های سیاسی و فرهنگی را دریافت کرد. سال ۱۹۹۱، فرانسوا میتران رئیس جمهوری وقت فرانسه، او را به عنوان قهرمان لژیون افتخار معرفی کرد و ۱۴ سال بعد، جانشین میتران یعنی ژاک شیراک، او را به دلیل «کمک به هنر سینمای جهان» به درجه فرماندهی رساند.

این فقط دولت فرانسه نبود که از او تجلیل کرد. سال ۱۹۹۵، جشنواره فیلم برلین به او خرس طلایی افتخاری یک عمر دستاورد هنری را اهدا کرد و سال ۲۰۱۹ جشنواره فیلم کن با نخل افتخاری از وی تجلیل کرد. اما آداب اجتماعی در فاصله این ۲ جایزه بسیار تغییر کرده بود و تصمیم کن برای تجلیل از او، از سوی سازمان‌های فمینیستی برای اظهارات «نژادپرستانه، زن‌ستیزانه و همجنس‌گرا هراسی» وی با انتقاد روبه رو شد.

در واقع شایعه ارتباط او با دنیای تبهکارها، دوستی ادعایی با ژان ماری لوپن رهبر سابق جبهه ملی و نظرات او درباره زنان بر شهرت او تاثیر گذاشت.

در سال ۲۰۰۸، آلن دلون برای آخرین بار روی پرده بزرگ ظاهر شد و با کمدی فانتزی «آستریکس در بازی‌های المپیک» دیده شد و در نقش ژولیوس سزار بازی کرد.

نماد سینمای جهانی

دلون علیرغم اینکه شخصیتی بحث‌برانگیز بود، همچنان به عنوان یک نماد در محافل هنری باقی ماند و چهره‌های برجسته از سوفیا کاپولا و کوئنتین تارانتینو تا مدونا به ادای احترام به او پرداختند.

در فرهنگ عامه فرانسه، او هنوز یکی از غول‌های سینمای جهان است و زیبایی معمایی چهره‌اش و بازی‌های هیپنوتیزم کننده‌اش فراموش نشدنی مانده است. همین ویژگی‌ها موجب تجاری شدن تصویر وی نیز شده است و هنوز دیور از تصویر او در تبلیغات ادکلن استفاده می‌کند و یکی از مارک های سیگار کامبوج سال‌هاست با نام او به فروش می‌رسد.

آلن دلون نماد مرموز فرانسه در چند شات/ سخت‌ترین کار رفتن است

دلون وقتی نخل افتخاری کن را پذیرفت، در حالی که اشک می‌ریخت، در نگاهی به دوران حرفه‌ای خود گفت: وقتی کارم را شروع کردم، می‌دانستم سخت‌ترین کار دوام آوردن است و ۶۲ سال دوام آوردم. اکنون می‌دانم سخت‌ترین کار رفتن است، زیرا می‌دانم این کار را خواهم کرد.

منبع: مهر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفده + 5 =

دکمه بازگشت به بالا