از محل برگزاری «بی‌کیفیت» تا آثاری که در روز اول چنگی به دل نزدند/ «نهادهای انقلابی» کارکرد خود را گم کرده‌اند؟!

خاطرات درون خانوادگی جشنواره فیلم‌ کوتاه چهل و یکم

«چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران» در حالی فعالیت رسمی خود را در روز جمعه بیست و هفتم آبان ماه و در محل «پردیس سینمایی ملت» آغاز نمود که نه تنها از ابعاد بی‌کیفیتی این مکان به عنوان «محل برگزاری یک جشنواره بین‌المللی» کاسته نشده بود؛ بلکه حالا معضلات چشمگیر آن تقریبا تمامی مدعوین و به طور کل تمامی مرتبطین با این جشنواره را درگیر و دار خود ساخته است.

محمدرضا مهدوی پور/ «چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران» در حالی فعالیت رسمی خود را در روز جمعه بیست و هفتم آبان ماه و در محل «پردیس سینمایی ملت» آغاز نمود که نه تنها از ابعاد بی‌کیفیتی این مکان به عنوان «محل برگزاری یک جشنواره بین‌المللی» کاسته نشده بود؛ بلکه حالا معضلات چشمگیر آن تقریبا تمامی مدعوین و به طور کل تمامی مرتبطین با این جشنواره را درگیر و دار خود ساخته است. معضلاتی البته بسیار ابتدایی که شاید حل نشدن آن توسط «شهرداری تهران» در طی یک دهه گذشته موضوعی قابل فهم باشد و با چرخه سودآوری و زایش پول پروژه‌های نیمه‌کاره برای مدیران و … مورد توجیه قرار گیرد؛ اما در این میان اصرار زیر مجموعه‌های «سازمان سینمایی» ‌برای برگزاری «جشنواره‌های سینمایی» آن هم در «گرید بین‌المللی» و در چنین «مکان بی‌کیفیتی» را حقیقتا نمی‌توان فهمید و با هیچ منطقی مورد توجیه قرار داد!

 

بی‌تردید برخورداری «محل برگزاری یک جشنواره» از دسترسی آسان به وسایل نقلیه عمومی و همچنین امکانات مناسب پارکینگ و … حداقل توقعی است که متاسفانه «پردیس سینمایی ملت» در یک دهه گذشته قادر به تامین آن نبوده است و برخلاف وعده مدیران مختلف شهرداری در طی این سال‌ها، فقط بر ابعاد بحران‌گونه آن افزوده شده و تا آنجایی پیش رفته که عملا هیچ مکان اجتماع و گفتگو آرام و مناسبی در این مجموعه یافت نمی‌شود و نه تنها «نمازخانه محقر» و زشت آن در طبقه تحتانی، بدون تهویه مناسب و پر از دود سیگار و … است؛ بلکه «سالن‌های غیر استاندارد» آن با ورودی و بالاخص خروجی‌های نامناسب‌اش چهره‌ای زشت به این مکان می‌بخشد. چهره‌ای زشت که به حضور چند «غرفه غذافروشی» در سالنی به شدت نامناسب با عنوان «فودکورت» ختم می‌شود. غرفه‌هایی که بدون هر گونه نظارتی اقدام به فروش غذاهای کم‌کیفیت خود با قیمت‌هایی بعضا سه‌برابر معمول نموده و مراجعان بیچاره و محصور شده در وسط اتوبان‌های تهران را ناچار به سیرشدن و پذیرش قیمت‌های نجومی خود می‌سازند!


از محل برگزاری بی‌کیفیت تا آثاری که چنگی به دل نمی‌زند/ وقتی نهادهای انقلابی کارکرد خود را گم کرده‌اند!


سوای نظر از محیط نامناسب برگزاری «چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران» که به سبب تدبیر مسئولان برگزاری این جشنواره، هرساله فقط یادآوری آن برای مخاطبان این جشنواره و بالاخص اهالی رسانه صورت می‌پذیرد و …؛ اما مراسم افتتاحیه امسال این جشنواره با یک تحول ویژه در برنامه‌ریزی همراه گردید و آن هم انتخاب زمان «برگزاری مراسم افتتاحیه» در تقارن با زمان و ساعت «برگزاری نماز جمعه» بود! اتفاقی غیرمتعارف و شاید بی‌نظیر که با فقدان حضور نمادین و عدم استفاده از حداقل تصویرسازی‌های بصری ممکن از کشتار ملت مظلوم فلسطین و لبنان در محیط عمومی جشنواره همراه بود و چرایی دریغ «چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران» از حتی یک پوستر هویتی مناسب و با محتوای انزجار این جشنواره بین‌المللی از جنایت رژیم سفاک صهیونیستی و جایابی آن در محیط رسانه‌ای جشنواره را به یک سوال بدون پاسخ مبدل ساخته بود و این همه در حالی بود که «ولنگاری متولیان برگزاری» نسبت به حضور دختران و پسران با هر پوششی در محیط جشنواره و رستوران و … فضای عمومی روز نخست از جشنوار امسال را بیش از هر دوره‌ای «دون شان نظام جمهوری اسلامی ایران» نموده بود!


از محل برگزاری بی‌کیفیت تا آثاری که چنگی به دل نمی‌زند/ وقتی نهادهای انقلابی کارکرد خود را گم کرده‌اند!


اما علی رغم تمامی کاستی‌های ظاهری؛ فرایند نمایش آثار در «چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران» با اکران ۲ گروه از ۱۰ گروه حاضر در «بخش مسابقه داستانی» آغاز شد. شروعی که در کنار خود با نمایش نخستین گروه از آثار راه‌یافته به سه بخش «پویانمایی» و «بین‌الملل» و «استعدادنو» همراه گردید. البته این همه در حالی بود که تصور می‌شد به سبب شرایط موجود، اکران افتتاحیه این دوره از جشنواره با نمایش آثار راه‌یافته به گروه «شاخه زیتون» همراه باشد، اما چنین نشد و شاید هم کیفیت نازل تولیدات حاضر در این بخش موجب شد تا سئانس پایانی از سالن ۱۰ به این بخش اختصاص پیدا نماید.


از محل برگزاری «بی‌کیفیت» تا آثاری که چنگی به دل نمی‌زند/ «نهادهای انقلابی» کارکرد خود را گم کرده‌اند؟!


جایابی حداقل یک فیلم کوتاه قابل قبول در هر باکس تنظیم شده از جمله اتفاقات خوب و تدابیر مناسبی بود که سبب شد تا با وجود کیفیت بسیار پایین برخی از آثار به نمایش گذاشته شده در بخش‌های مختلف، اما در مجموع تمام ۳۱ سئانس‌ روز نخست از قابلیت دیدن برخوردار باشد. رویکردی که مشخصا در باکس ۱۰ از مجموعه آثار حاضر در «بخش مسابقه داستانی» و در جمع ۶ اثر به نمایش گذاشته شده در این باکس، توجه‌ها را به فیلم کوتاه «جوجه رنگی» جلب نمود. اثری برخودار از فرمی نسبتا راضی کننده که در حد بضاعت خود به اثرات مخرب طلاق و تاثیر نوع رابطه بین والدین بر روی کودکان می‌پرداخت.


از محل برگزاری «بی‌کیفیت» تا آثاری که چنگی به دل نمی‌زند/ «نهادهای انقلابی» کارکرد خود را گم کرده‌اند؟!


همین رویکرد بود که موجب درخشش فیلم کوتاه «پس از پدر» در باکس ۲ از مجموعه آثار حاضر در «بخش مسابقه داستانی» گردید و در میان ۶ اثر حاضر در این باکس رضایت مخاطبان را فراهم ساخت و بالاخص توانست از طعم تلخ این باکس و فرصت سوزی نهادهای فرهنگی از برای تولید فیلم کوتاه در مورد «قهرمانان ملی» بکاهد و کمتر اجازه دهد تا مخاطب به عمق بی‌تعهدی برخی افراد پُرسروصدا و سوء استفاده گسترده ایشان از پول‌پاشی بی‌ضابطه برای تولید آثار ضعیفی نظیر فیلم کوتاه «سیزده‌سالگی» بیاندیشد و اندوه بخورد!


از محل برگزاری بی‌کیفیت تا آثاری که چنگی به دل نمی‌زند/ وقتی نهادهای انقلابی کارکرد خود را گم کرده‌اند!


البته ترسم عمق فاجعه و نمایش حضور بی‌برنامه نهادها در عرصه تولیدات فرهنگی کشور، آن هم در نخستین روز از برگزاری «چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران»، تنها محصول دیدن فیلم کوتاه «سیزده‌سالگی» و ترسیم چهره‌ای ناقص از «سپهبد شهید قسم سلیمانی» نبود و ایجاد چنین تصویری در این روز بیش از هر چیز با نمایش عموم تولیدات راه‌یافته «سازمان هنری رسانه‌ای اوج» در این دوره از جشنواره حاصل گردید؛ نهادی که ظاهرا موظف به تولید محصولات فرهنگی مناسب و در راستای «پاسداری از آرمان‌های انقلاب اسلامی ایران» می‌باشد، اما متاسفانه حالا به وادی انحرافی و تولید آثاری همچون فیلم کوتاه «جشن هنر» افتاده است. تولیداتی که در لایه‌های آشکار و پنهان خود نه تنها به تطهیر چهره کریه و پلید رژیم منحوس پهلوی مبادرت می‌ورزد؛ بلکه با تیکه پرانی‌های خود از پیام‌های قابل تامیم و باب میل جریان «اپوزیسیون نظام جمهوری اسلامی» به شرایط امروز جامعه برخوردار است و …


از محل برگزاری بی‌کیفیت تا آثاری که چنگی به دل نمی‌زند/ وقتی نهادهای انقلابی کارکرد خود را گم کرده‌اند!


البته محصولات فیلم کوتاه «سازمان هنری رسانه‌ای اوج» در این دوره از جشنواره به همین‌جا ختم نشد و فیلم‌های کوتاه «شازده کوچولو» و «آپاترید» از دیگر محصولات این سازمان در باکس نخست و در «اکران افتتاحیه» سالن‌های ۱ و ۳ بود. آثاری که هر کدام سوای نظر از محتوای الکن و فرم ناقص و پرایراد خود، بیش از هر چیز از کارکرد تخریب و هجمه به «ضرورت فعالیت فرهنگی نهادهای انقلاب اسلامی» برخوردار می‌شدند. نهادهایی برآمده از اهداف متعالی انقلاب اسلامی که نه تنها هرگونه تردید در ضرورت و اصل وجودی آنها یک «خیانت فرهنگی» است؛ بلکه به همان نسبت، گماردن مدیران نالایق و طیف بچه‌های نابالغ و بعضا عاشق سلبریتی‌شدن در هرم مدیریتی آنها یک «خیانت» به مراتب بزرگتر در بن‌مایه و پیکره «جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» محسوب می‌شود. خیانت‌هایی که در برون ریز خود منجر به تولید آثاری می‌گردند که بیش از هر چیز خوراک تبلیغاتی لازم را برای «معارضان نظام جمهوری اسلامی» فراهم ساخته و به عنوان مصادیقی در جهت تخریب و هجمه به ضرورت تولید «آثار سفارشی‌ فرهنگی» و در راستای «اهداف انقلاب اسلامی» مورد استفاده واقع می‌شوند.


از محل برگزاری بی‌کیفیت تا آثاری که چنگی به دل نمی‌زند/ وقتی نهادهای انقلابی کارکرد خود را گم کرده‌اند!


همچنین حضور ۲۹ دقیقه‌ای فیلم کوتاه «زیر سایه بلوط» آن هم با تصویربرداری ویژه و قاب‌بندی‌های زیبای برفی را می‌توان یکی از آثار تماشایی روز نخست از «جشنواره چهل و یکم» معرفی نمود. فیلم کوتاهی که در باکس ۳ از مجموعه آثار حاضر در «بخش مسابقه داستانی» به نمایش گذاشته شده بود و سوای نظر از محتوای مجعول و تصویرسازی اشتباه خود از انسان ایرانی، توانست فرمی مورد توجه از برای علاقمندان به «سینمای کوتاه» به نمایش بگذارد و در همین ابتدا به سبب محتوای غرب پسند و فرم هنری مناسب، حضور موفق و پرجایزه خود را در «جشنواره‌های غربی» قابل پیش‌بینی سازد.


از محل برگزاری بی‌کیفیت تا آثاری که چنگی به دل نمی‌زند/ وقتی نهادهای انقلابی کارکرد خود را گم کرده‌اند!


همچنین در نخستین روز از برگزاری «چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران» یک سئانس به مجموعه تولیدات «هوش مصنوعی» اختصاص داده شده بود. اتفاقی که سوای نظر از درست یا غلط بودن پذیرش چنین آثاری و یا ارایه تحلیل درباره تاثیرات احتمالی چنین اقدامی بر «گرید بین‌المللی» یک جشنواره معتبر سینمایی و …؛ برای نخستین بار صورت پذیرفت و با حضور ۱۲ اثر به شدت ضعیف و با کیفیت بسیار نازل مواجه بود. به طوری که عموما از «فرمت تیزر» برخودار و بعضا هم بجای «فیلم داستانی» به یک «فیلم مستند» تبدیل شده بودند. اما با این همه شاید تنها اثر نسبتا قابل قبول حاضر در این بخش را بتوان فیلم کوتاه «فلسطین در چشم های من» معرفی نمود. اثری تولید شده توسط فردی ایرانی به نام «سروش البخشی نائینی» که توانسته بود از حداقل‌های لازم برای خوانده شدن به عنوان «فیلم کوتاه» برخوردار شود و با وجود ضعف‌های بسیار، یک فرمت داستانی قابل دیدن پیدا کند.

از محل برگزاری بی‌کیفیت تا آثاری که چنگی به دل نمی‌زند/ وقتی نهادهای انقلابی کارکرد خود را گم کرده‌اند!


فیلم کوتاه «فلسطین در چشم های من» یک اثر تولید شده در «مکتب فزون‌واقع‌نمایانه» یا «هایپر رئالیسم» (Hyperrealism) بود که با موضوع محوری «فلسطین» تولید شده بود. اثری که توسط تکنولوژی «هوش مصنوعی» (Artificial intelligence) ساخته شده بود و تا حدی توانست خلاء حضور اثر قابل قبول و کیفیت پایین تولیدات گزینش شده برای حضور در این بخش را پوشش دهد. اثری که در همین ابتدا جشنواره، قطعا می‌تواند جایزه این بخش را بدور از هر گونه گمانه‌زنی و احتمالی در «چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران» از آن خود سازد.


از محل برگزاری بی‌کیفیت تا آثاری که چنگی به دل نمی‌زند/ وقتی نهادهای انقلابی کارکرد خود را گم کرده‌اند!

منبع: سینماپرس

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهار × سه =

دکمه بازگشت به بالا