«پاییز آمد»؛ گذر از رنج‌ها و عبور از مرزها

علی‌رغم تأکید رهبر انقلاب بر نهضت ترجمه در عرصه خاطرات دفاع مقدس، همچنان در این زمینه ناکام بوده‌ایم. “پاییز آمد” نمونه موفقی است که می‌تواند در بازارهای جهانی عرضه شود.

گلستان جعفریان در کتاب‌هایش بیش از آنکه بخواهد راوی وقایع باشد، در جست‌وجوی انسان و واکنش‌های آن در مواجهه با بحران‌هاست؛ حال این بحران می‌تواند تحمل سال‌ها اسارت باشد که در “همه سیزده سالگی‌ام” با مهدی طحانیان به آن پرداخت؛ خواه سال‌ها تحمل محنت و دوری در “روزهای بی‌آینه” و روایت مرحوم منیژه لشکری.

همین نگاه جعفریان است که آثارش را از صف بسیاری از خاطرات جنگ جدا می‌کند. اصالت بخشیدن به انسان و نه حوادث، وجه ممیزه کارهای گلستان جعفریان با بسیاری از آثاری است که در این حال و هوا نوشته شده‌اند.

او در “پاییز آمد” وجه دیگری از این توجه را نشان می‌دهد. فخرالسادات موسوی برای او تنها یک راوی نیست، او دختری است از خانواده‌ای مرفه که دوست دارد مسیر زندگی‌اش را با ازدواج با احمد، تغییر دهد؛ انتخابی که انتخاب خانواده نیست. این ازدواج سر می‌گیرد و فخرالسادات پای تمام تلخی‌ها و شیرینی‌هایش می‌ایستد.

نوع نگاه جعفریان به زندگی این زوج دهه شصت، سبب می‌شود تا “پاییز آمد” از یک اثر عاشقانه به اصطلاح صورتی تبدیل به یک عاشقانه متفاوت شود. عاشقانه‌ای که در آن، نگاه واقع‌گرایانه به راوی سبب شده تا مخاطب هم کم‌کم شیرینی این عشق را بچشد و با دردها و اضطراب‌های فخری همراه شود.

هرچند در دو دهه گذشته، زن از حاشیه به متن ادبیات دفاع مقدس وارد و نقشی پررنگ و قابل تأمل یافته است، اما فقدان نگاه واقع‌گرایانه به زندگی زنان در دهه‌های 50 و 60 و غلبه نگاه تبلیغی در بسیاری اط آثار سبب شده تا تعداد قابل توجهی از خاطرات دفاع مقدس فضایی مشابه پیدا کنند. قلم و سبک کار مشابه نیز مزید بر علت شده است.

غلبه نگاه تبلیغی سبب شده تا پس از سه دهه از تاکید رهبر انقلاب بر ترجمه این آثار و ایجاد نهضت ترجمه در عرصه ادبیات دفاع مقدس، دست ما همچنان در بازارهای جهانی خالی باشد. البته دلایل مختلفی را می‌توان ذیل این مسئله مطرح کرد، اما به عقیده کارشناسان، این موضوع از اصلی‌ترین دلایل عدم راه‌یابی آثار به بازارهای جهانی کتاب است. مرتضی سرهنگی در این‌باره به تسنیم گفت:

جنگ دو دستور زبان دارد؛ نخست دستور زبان عصر جنگ است که تبلیغی، شورانگیز و حماسی است؛ چون وظیفه‌اش روحیه‌بخشی به مردم است تا در آن شرایط دوام بیاورند. به این دستور، دستور زبان «تبلیغی» می‌گویند که مخصوص عصر جنگ است. اما ما دستور زبان دیگری هم به نام دستور زبان «تعقلی» نیز داریم که مخصوص دوران پس از جنگ است. تبلیغ با تعلق متفاوت است.

این نویسنده تاکید کرد: ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، تبلیغ با مبالغه توأم است؛ حتی درباره کالای بازرگانی. آنچه در دنیا خریدار ندارد، دستور زبان تبلیغی است که گاه آنها را ترجمه می‌کنیم و گاه نه. اگر ترجمه کنیم،‌ چون دستور زبان تبلیغی است، چندان مورد توجه قرار نمی‌گیرد.

به گفته او؛ اگر برویم به سمت کتاب‌های تعقلی، مخاطب خود را پیدا خواهد کرد. اگر بتوانیم در جهان تعقلی صحبت کنیم، خریدار وجود دارد، اما در غیر این صورت فقط مشتری این آثار خودمان خواهیم بود.

جنگ‌ها عموماً بستری برای خلق بهترین‌ها در هنر بوده‌اند. طی بیش از چهار دهه گذشته کم نبوده‌اند آثاری که با نگاهی جهانی، به جامعه ایران در دل جنگ تحمیلی نگریسته‌اند.

با این حال، به نظر می‌رسد ادبیات این حوزه برای تنفس در فضایی جدید و به‌منظور ارائه محتوایی کاربردی به نسل جدید، نیازمند تغییر مسیر در پرداختن به برخی روایت‌هاست.

منبع: تسنیم

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سه × 3 =

دکمه بازگشت به بالا