نگاهی به مستند «شرور»/ زندگی واقعی یک «اشقیاخوان» در گذر زمان

یک فعال رسانه‌ای در یادداشتی به ویژگی‌های مستند «شرور» که در جشنواره فیلم کوتاه تهران حضور دارد، پرداخته است.

محمد تقی‌زاده فعال رسانه‌ای در قالب یک یادداشت به مستند «شرور» ساخته پارسا انصاری پرداخت. این مستند در بخش مسابقه ایران چهل‌ویکمین جشنواره فیلم کوتاه تهران به نمایش درآمده است.

متن این یادداشت به شرح زیر است:

«مستند «شرور» مستند ساده و روانی است و مشابه بسیاری از مستندهای سینمای ایران با یافتن سوژه‌ای بدیع به روایت زندگی آن پرداخته است. مستندساز به سراغ یک پیرمرد تنها رفته که همسر و فرزندانش او را ترک کردند و او هر سال همزمان با ایام محرم در تعزیه امام حسین (ع) نقش عمر بن سعد را بازی می‌کند. گویی اخلاق و رفتار این کاراکتر نمایشی در جلد این پیرمرد فرو رفته یا برعکس، اخلاق و رفتار ناخوشایند او باعث نزدیکی او به این نقش و ایفای قابل قبول آن در سالیان متمادی شده است.

مستند، طبق الگوی رایج در مستندسازی از طریق مصاحبه با خود سوژه، روایتگری خود را شروع و ادامه می‌دهد اما نکته حائز اهمیت این بوده که پارسا انصاری و گروه سازنده «شرور» توانسته، خوب از این پیرمرد تنها حرف بکشد و لحظات مهمی را ثبت کرده که با در کنار هم قرار دادن پازل گونه آن، روایت دراماتیک جذابی ساخته است و نکته تمایز و افتراق این مستند با برخی مستندهای این چنینی همین توانمندی فیلمساز در دراماتیک کردن ایده اولیه است.

هر چه پیش می‌رویم، دنبال کردن قصه این کاراکتر جذاب‌تر می‌شود. هدایت مسیر گفتگوها از سوی فیلمساز با آگاهی و تسلط انجام شده و کنار هم قرار دادن این بخش‌ها در کنار هم، ساختار دراماتیک مستند را شکل می‌دهد برای نمونه شاهد رفتار سرد، خشن و حتی غیرانسانی و بی رحمانه پیرمرد با همسر و آشنایان هستیم. او دست به دعوای خوبی دارد و زود عصبانی می‌شود اما فیلمساز توانسته در میان این همه تاریکی و سیاهی، بخش های سفیدی نیز به شخصیت او اضافه کند تا در نهایت با یک چهره خاکستری و باورپذیر طرف باشیم که با وجود سنگ‌دلی‌های ظاهری، دل نازکی نیز دارد. ورود پرنده کوچک به خانه پیرمرد چه سهوی و چه عمدی، باعث تطهیر چهره خشن او شده است. برخورد عطوفت آمیز او با پرنده توانسته وجوه دیگر شخصیتی پیرمرد را عیان کند و این به طور قطع از هنرمندی های گروه نویسندگی و کارگردانی بوده که قادر بوده از یک چهره به ظاهر سیاه و خشن، تصویری خاکستری با بارقه‌هایی از انسانیت به نمایش درآورد.

مدل گفتگوها، تدوین و روند داستانی شکلی شیرین و فانتزی پیدا کرده هر چند اصلاً با بی‌مزگی و لودگی همراه نیست. این اندازه نگه داشتن انصاری در مقام فیلمساز از دیگر مزیت‌های فیلم است که سبب همراهی بیشتر مخاطب و باورپذیری کار شده است. تماشاگر به تدریج داستان بازیگری پیرمرد در نقش عمر سعد و زندگی شخصی او را از طریق تصاویر نزدیک و گفتگو با او می‌بیند و فراز و فرودهای زندگی او از جدایی از همسر تا برخورد بد مادر به مخاطب معرفی می‌شود. گزیده این گفتگوها و کنار هم قرار دادن آنها کنار هم باعث شده زندگی یک فرد به ظاهر عادی و معمولی برای مخاطب مهم شود و این هنرمندی فیلمساز در پرداخت سوژه و پردازش شخصیت را نشان می‌دهد.

در نهایت، می‌توان اولین ساخته فیلمساز ۲۵ ساله تهرانی را که پیش از این، یک فیلم کوتاه داستانی با عنوان «عروس کشون» از او به نمایش درآمده است، فیلمی قابل قبول و پارسا احمدی را از چهره‌های مستعد در عرصه مستند و داستانی دانست که به فراز و فرودهای دراماتیک و تعلیق داستانی آگاه است و آثار بعدی او با همین روال، می‌تواند کنجکاوبرانگیز باشد.»

منبع: مهر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دو × سه =

دکمه بازگشت به بالا