۸ سال با دست خالی «مقاومت» کردیم و از این «جنگ» سربلند بیرون آمدیم/ فراموش کردن گذشته نشانه «بی‌هویتی جامعه» است

تهیه کننده «تانک‌خورها»؛

ایرج محمدی با اشاره به اینکه سریال «تانک‌خورها» نسبت به دیگر آثار دفاع مقدسی سینما و تلویزیون اثر متفاوتی به حساب می‌آید، تأکید کرد که در این سریال روایتی مردمی از دفاع مقدس دنبال شده است.

مجموعه تلویزیونی «تانک‌خورها» به کارگردانی پرویز شیخ‌طادی و تهیه‌کنندگی ایرج محمدی این روزها از شبکه سه سیما در حال پخش است. داستان این مجموعه تلویزیونی برگرفته از تاریخ شفاهی رزمندگان دفاع مقدس است و سعی دارد قصه‌هایی از دوران دفاع مقدس را روایت کند که کمتر مورد توجه قرار گرفته و نگاهی از جنبه‌های مختلف به جنگ تحمیلی دارد.

«تانک‌خورها» با وجود اینکه به دوران جنگ تحمیلی می‌پردازد در بسیاری موارد فضایی طنازانه دارد و همچنین می‌تواند برای کسانی که آن دوران را تجربه کرده‌اند، تجربه‌ای نوستالژیک به همراه داشته باشد که گویا روایت جنبه‌های مغفول‌مانده دفاع مقدس، روایتی شیرین از زندگی در دوران جنگ تحمیلی و همچنین ارائه تجربه‌ای نوستالژیک به مخاطبان از رویکردهای این سریال تلویزیونی است.

با ایرج محمدی درباره «تانک‌خورها» گفتگویی داشتیم که در ادامه مشروح آن را می‌خوانید:

«تانک‌خورها» در کارنامه شما اثر متفاوتی به حساب می‌آید. این سریال چگونه شکل گرفت و چه ویژگی‌هایی در آن شما را به تهیه‌کنندگی این اثر ترغیب کرد؟

کارنامه هر تهیه‌کننده می‌تواند متشکل از آثاری متنوع باشد که در کارنامه من هم سریال‌هایی با موضوعات و ژانرهای متنوع از جمله ژانر ملودرام، درام، کمدی و… دیده می‌شود. در طول این سال‌ها چند بار برای ساخت یک اثر در ژانر دفاع مقدس اقدام کردم اما فرصت ساخت چنین اثری فراهم نشد و هر چند که در برخی سریال‌ها مثل «دلدادگان» بخش‌هایی مربوط به دوران دفاع مقدس و جنگ تحمیلی داشتیم اما تا امروز هیچ‌گاه اثری صرفاً درباره جنگ تحمیلی نساختم تا اینکه طرح «تانک‌خورها» به دستم رسید که نظرم را جلب کرد و از آنجا که همیشه علاقه داشتم سریالی دفاع مقدسی بسازم ساخت این اثر را برعهده گرفتم.

«تانک‌خورها» ‌ در کارنامه پرویز شیخ‌طادی هم اثر متفاوتی به حساب می‌آید. چگونه به انتخاب این کارگردان برای ساخت این اثر رسیدید؟

سریال «تانک‌خورها» در برخی صحنه‌ها به لحاظ ژانری در ژانر دفاع مقدس تعریف می‌شود و در بخش‌هایی در ژانر ملودرام و درام قرار می‌گیرد و برای ساخت این سریال به کارگردانی نیاز داشتیم که توانایی ساخت فیلم در هر دو ژانر را داشته باشد و بتواند تلفیق قابل قبولی از این دو ژانر در کنار هم ایجاد کند.

با چند کارگردان صحبت کردم و در نهایت احساس کردم باید کارگردان این فیلم کسی باشد که خودش هم تجربه حضور در دفاع مقدس را داشته باشد تا در پرداختن به جزئیات آن دوران و ساخت سریال دچار مشکل نشویم و چون آقای شیخ‌طادی چنین تجربه‌ای داشت به نظرم بهترین گزینه برای ساخت این سریال بود.

همکاری نهادهای نظامی کشور با شما چگونه بود؟

خوشبختانه مشکلی در این زمینه وجود نداشت، نهادها و سازمان‌ها و به خصوص سپاه پاسداران و همچنین بنیاد روایت فتح با ما همکاری خوبی داشت ولی اگر قرار است سطح تولیدات نمایشی خود را بالاتر ببریم بهتر است همکاری‌ها و هم‌افزایی‌ها بین نهادها بیشتر شود. همچنان موضوعات و قصه‌های بسیاری درباره دفاع مقدس وجود دارد که می‌توانیم در آثار نمایشی‌مان به آن‌ها بپردازیم و اگر فیلم یا سریالی بخواهد به ابعاد مختلف دفاع مقدس بپردازد از آنجا که نهادهای مربوطه در موارد مختلف به نبرد زمینی، شهری، هوایی و… متفاوت هستند تیم تولید اثر باید با نهادهای بسیاری رایزنی کند که این اتفاق می‌تواند انرژی زیادی از تیم تولید بگیرد و به همین دلیل معتقدم که این هم‌افزایی بین نهادها یک ضرورت به حساب می‌آید.

البته با پدیده ویژوال افکت‌های کامپیوتری که امروز در اختیار ما قرار دارد سینماگران و سریال‌سازها می‌توانند از این بخش بهره بیشتری ببرند و خیلی از کارها را بدون اینکه بخواهند در فضایی واقعی انجام دهند، می‌توانند توسط کامپیوتر بازسازی کنند که ما در «تانک‌خورها» از این امکانات نیز استفاده کردیم.

در چند درصد تصاویر «تانک‌خورها» ویژوال افکت استفاده شده است؟

ما جوانان بسیار با استعدادی داریم که می‌توانند در این زمینه به خوبی نقش‌آفرینی کنند و این تکنولوژی کمک بسیاری به سینما می‌کند. در کنار آن امروز شاهد هستیم که هوش مصنوعی نیز کم‌کم به عرصه تولید فیلم‌های سینمایی ورود کرده و ما باید از این امکان هم استفاده کنیم و اگر آن را جدی نگیریم از دنیا عقب می‌مانیم.

در ساخت فیلم‌های تاریخی و دفاع مقدس استفاده از ویژوال افکت می‌تواند بسیار کمک‌کننده باشد. ما در ساخت شهر تهران سال ۱۳۵۹ از ویژوال افکت استفاده کردیم چرا که تهران امروز تفاوت بسیاری با تهران ۴۴ سال پیش دارد و علاوه بر آن در بسیاری از صحنه‌های جنگ و نشان دادن پل اهواز از این ابزار استفاده کردیم. به همه تولیدکنندگان آثار سینمایی چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی پیشنهاد می‌کنم که ابزارهای امروزی برای طراحی جلوه‌های ویژه کامپیوتری را جدی بگیرند و از آن استفاده کنند و فکر می‌کنم دولت هم باید حمایت ویژه‌ای برای استفاده از این تکنولوژی در نظر بگیرد.

چه ویژگی‌هایی در «تانک‌خورها» این اثر را از دیگر آثار دفاع مقدسی جدا می‌کند که شما آن را سریالی متفاوت می‌دانید؟

ذوق و سلیقه هر فیلمساز یا سریال‌سازی مختص خود او و متفاوت از دیگران است. من به عنوان یک ایرانی وقتی به پشت سرم نگاه می‌کنم به نظرم می‌آید که اتفاقات مهم و بزرگی در تاریخ معاصر ما رخ داده است. برهه‌ای از این تاریخ دوران دفاع مقدس بود که ما با گوشت و پوست و استخوانمان این دوران را لمس کردیم. من خوزستانی هستم و به یادماندنی‌ترین خاطرات را از آن دوران دارم. نقش مردم در دفاع از کشور و جنگیدن با دشمن چه در خط مقدم و چه پشت جبهه‌ها بسیار پر رنگ بود، در واقع مردم بودند که از این خاک دفاع کردند و دفاع مقدس در زندگی همه ما جریان داشت. مردم جانبازان و شهدای بسیاری تقدیم این کشور کردند و ما سعی داشتیم در «تانک‌خورها» به نقش مردم بپردازیم و روایتی مردمی از دوران جنگ تحمیلی داشته باشیم.

در این سریال ما از یک خانواده که فرزندشان به جبهه رفته قصه‌مان را شروع کردیم و نقش خانواده‌ها را دنبال کردیم. از طرفی کسانی که آن دوران را تجربه کرده‌اند و هم سن و سال‌های من با دیدن این سریال حسی نوستالژیک را تجربه می‌کنند که این هم یکی از نکات جالب توجه «تانک‌خورها» است.

در این سریال ما روزهای ابتدای جنگ تحمیلی را داریم و من همواره گفته‌ام که ما با یک جنگ دارا و ندار روبرو بودیم، ما با کمترین امکانات و کمترین تجربه در مقابل دشمنی ایستادیم که تا دندان مسلح بود و در این ایستادگی و مقاومت خلاقیت و همراهی افرادی با ما بود که از مردم بودند و ما سعی کردیم این خلاقیت‌ها و همراهی‌ها را در این سریال به تصویر بکشیم و علاوه بر این «تانک‌خورها» روایتگر روابطی انسانی است که در آن زمان جریان داشت و همه این مسائل در کنار هم در یک سریال به نظر من آن را به اثر متفاوتی تبدیل کرده است.

لحن سریال «تانک‌خورها» ‌ بر خلاف بسیاری از آثار دفاع مقدس، لحنی شیرین و طنازانه است که این مورد در آثار شما معمولاً به چشم می‌خورد. چرا «تانک‌خورها» را در چنین فضایی روایت کردید؟

من سعی دارم از واژه جنگ استفاده نکنم چرا که ما نمی‌خواستیم بجنگیم و آغازکننده جنگ هم نبودیم. به همین دلیل من اسمش را جنگ نمی‌گذارم و از دفاع استفاده می‌کنم چرا که ما از کشورمان دفاع و در مقابل دشمن مقاومت کردیم.

در این سال‌ها آثار سینمایی را می‌توانیم نام ببریم که پرداختی کمدی به این دوران داشتند اما سریال «تانک‌خورها» به هیچ‌وجه یک سریال کمدی نیست. این سریال زندگی واقعی و رئالیستی مردم را به تصویر می‌کشد و در زندگی واقعی ما شاهد لحظاتی تلخ، غمگین و در عین حال شاد و شیرین داریم و ما سعی کردیم برای حفظ جذابیت اثر کمی طنازی هم در سریال داشته باشیم.

آن دوران اتفاقات تلخ و غمناک بسیاری رخ داده ولی من به شخصه خیلی علاقه دارم که زندگی را همانطور که هست نشان دهم و در زندگی واقعی حتی در تلخ‌ترین موقعیت‌ها ما می‌تواند شوخی و خنده هم وجود داشته باشد و هیچ‌گاه روند زندگی را نمی‌توان یکسان دید. ما غم و شادی را در کنار هم دیدیم و از همان ابتدا که نگارش این اثر آغاز شد سعی کردیم چند شخصیت را با حالت‌هایی شیرین و طنازانه طراحی کنیم که این فضای شیرین کاملاً فکر شده به سریال اضافه شده است.

در روایت «تانک‌خورها» چقدر به واقعیت وفادار بودید؟

نویسندگان این اثر حدود دو تا سه سال پژوهش داشتند و کتاب‌های مختلفی خوانده شد و مصاحبه‌های مختلفی گرفتند که در نهایت از خاطرات و کتب مختلف در نگارش این اثر استفاده شد. بسیاری از اتفاقات روایت شده در این سریال رخ داده و واقعی است اما ما به کدگذاری مشخص و خاصی تمایل نداشتیم که بخواهیم تأکید کنیم که چه قصه‌هایی واقعی است و چه قصه‌هایی از خلاقیت نویسنده آمده است.

پرداختن به دوران دفاع مقدس از منظری کاملاً مردمی چه پیامی می‌تواند داشته باشد که برای جامعه امروز ما می‌توان آن را لازم دانست؟

شاید برخی بر این عقیده باشند که اصلاً ساخت فیلم و سریال درباره دوران دفاع مقدس چه فایده‌ای دارد. من با این عقیده که ما در سینما و تلویزیونمان ژانرهای مختلف را نداریم و آثار محدود به چند ژانر شده‌اند موافق هستم اما این موضوع یک بحث طولانی است و طبیعتاً بهتر است تمهیدی اندیشیده شود که ما بتوانیم ژانرهای مختلف را در سینما و تلویزیونمان داشته باشیم اما کمبود ژانرهای مختلف نباید منجر به شکل‌گیری این نگرش شود که ما نیازی به ساخت فیلم‌های دفاع مقدسی نداریم و باید ساخت این آثار را متوقف کرده و به سراغ ژانرهای دیگر برویم.

از تاریخ استنباط‌های بسیاری می‌توان داشت و درس‌های بزرگی در آن وجود دارد، حتی می‌توان پرداختی نوستالژیک به تاریخ داشت اما به هر حال موقعیت کنونی ما وابسته به گذشته ما است و ما اگر در جنگ تحمیلی یک وجب از خاکمان را از دست می‌دادیم امروز این غرور ملی را نداشتیم و حسمان نسبت به کشورمان بسیار متفاوت‌تر بود. امروز عده‌ای مدعی مالکیت سه جزیره در جنوب کشورمان هستند، اگر ما این سه جزیره را به آن‌ها تقدیم کنیم نمی‌توانیم دم از وطن‌دوستی بزنیم و با نگاهی به گذشته‌مان می‌توانیم ببینیم برای حفظ این کشور چه هزینه‌های زیادی پرداخت شده است.

اینکه ما ۸ سال با دست خالی مقاومت کردیم و از این جنگ سربلند بیرون آمدیم واقعاً اتفاق بزرگ و عجیبی است و درس بزرگی در تاریخ ما به حساب می‌آید و به ما یادآور می‌شود که در دنیا همیشه زورگو وجود داشته ولی ما همانطور که در جنگ تحمیلی با مظلومیت از کشورمان دفاع کردیم باز هم می‌توانیم با همبستگی این حماسه را تکرار کنیم. فراموش کردن گذشته نشانه بی‌هویتی جامعه است.

انتقاداتی را فرزند مرحوم محمدابراهیم شریف‌زاده نسبت به موسیقی تیتراژ پایانی سریال «تانک‌خورها» مطرح کرده بودند. آیا اقدامی در جهت رسیدگی به درخواست صورت گرفته داشتید؟

ایشان معترض بودند که چرا یادی از پدرشان نشده است. موسیقی نواحی و قومیتی در دستگاه دشتی موسیقی فولکلوریک است و شعری که در تیتراژ خوانده می‌شود هم متعلق به مولانا است و خواننده‌های زیادی این شعر را خوانده‌اند.

برخی اشعار که توسط شعرای بزرگ ما سروده شده‌اند بارها توسط خوانندگان مختلف به سبک‌های مدرن، سنتی و… خوانده شده‌اند و این آثار متعلق به شخص خاصی نیستند. ما برای احترام به مرحوم محمدابراهیم شریف‌زاده از سازمان صداوسیما درخواست کردیم که در تیتراژ نام ایشان را مطرح کنیم و اگر جواب مثبتی به درخواست ما صادر شود قطعاً از ایشان یاد خواهیم کرد.

منبع: سینماپرس

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هجده − 7 =

دکمه بازگشت به بالا