کمال تبریزی «سه‌جلد» را آگاهی‌بخش می‌داند/ معضل بیزینس بی‌هنری

کمال تبریزی کارگردان سینما که به عنوان مشاور کارگردان در فیلم «سه‌جلد» حضور دارد با اشاره به اینکه چنین فیلمی در راستای آگاهی بخشی به جامعه ساخته شده است درباره انتظارش از مدیران جدید گفت.

آروین موذن‌زاده؛ فیلم سینمایی «سه جلد» به کارگردانی مهدی اسماعیلی و تهیه کنندگی هادی آفریده بعد از نزدیک به ۴ سال که از زمان ساخته شدنش می‌گذرد به تازگی اکران خود را در سینماهای کشور آغاز کرده است. «سه جلد» مضمونی اجتماعی و انسانی دارد و دست روی موضوع مهمی گذاشته که به نوعی حرف زدن درباره آن «تابو» محسوب می‌شود. فیلمساز تلاش کرده در اولین فیلم سینمایی خود خرده داستان‌هایی را در کنار مضمون اصلی فیلمش قرار دهد که هرکدام به نوعی می‌تواند سوژه اصلی یک فیلم سینمایی باشد.

باران کوثری، آتیلا پسیانی، شاهرخ فروتنیان، رؤیا جاویدنیا، یسنا میرطهماسب، سولماز غنی، سارا توکلی، آیناز کرمانی و الهام شعبانی بازیگران این اثر سینمایی هستند که از ۱۶ آبان به سرگروهی پردیس سینمایی آزادی روی پرده رفته است.

در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «مینو ناخواسته با خود رازی را حمل می‌کند که تمام زندگی‌اش را دچار ترس و تردید کرده است، او برای خلاص‌شدن از این راز، تصمیم سختی می‌گیرد.»

کمال تبریزی کارگردان شناخته شده سینما و تلویزیون ایران در این فیلم در مقام مشاور کارگردان در کنار مهدی اسماعیلی حضور داشته است. به همین بهانه گفتگویی با وی داشتیم و درباره پیوستنش به این اثر سینمایی، ویژگی‌هایی فیلم، شرایط این روزهای سینمای ایران و انتظاری که از مدیران جدید وزارت ارشاد می‌رود، صحبت کردیم.

در ادامه گفتگو با کمال تبریزی را مطالعه می‌کنید:

*در شرایطی که این روزها گیشه سینمای ایران بر پایه اکران و تولید فیلم‌های کمدی می‌چرخد و سینمای اجتماعی و فیلم‌هایی با رویکرد انسانی کمتر مخاطب دارند و حتی تولید می‌شوند ساخته شدن فیلمی مانند «سه جلد» برای تهیه کننده و کارگردان ریسک بزرگی به حساب می‌آید. شما به عنوان یک کارگردان با سابقه در مقام مشاور در کنار یک کارگردان فیلم اولی قرار گرفتید. حضورتان در این فیلم بیشتر به چه دلیل بود؛ مضمون اثر یا حضور محمد آفریده به عنوان تهیه کننده یا شناختی که از کارگردان داشتید؟

کمال تبریزی: دوستی من با آقای محمد آفریده به دهه شصت برمی‌گردد و قاعدتاً به دلیل شناختی که از ایشان دارم مسئولیت مشاور کارگردان پروژه را پذیرفتم. خاطرم هست که باهم مدت نسبتاً طولانی روی فیلمنامه کار کردیم و نقاط ضعف بسیاری برطرف شد و در طول تولید پروژه هم تاحد امکان در کنار اکثر عوامل به ویژه آقای آفریده بودم.

«سه جلد» در دورانی ساخته شد که هنوز مجال و رمقی برای تولید فیلم‌های آگاهی بخش جامعه باقی مانده بود و از این رو بود که کارگردان، تهیه کننده و سرمایه گذار توانستند با شجاعت و با یکدیگر روی ساخت این فیلم توافق کنند هرچند که می دانم مسیر بسیار دشوارِ پردست اندازی را در ارشاد طی کردندبه هر حال حضور من بیشتر به قاعده‌ای برمی گردد که از طرف وزارت ارشاد تعیین شده و هر کارگردان اولی برای ساخت فیلم سینمایی بایستی یک کارگردان با سابقه را در کنار خود داشته باشد. در مورد ژانر فیلم هم باید اشاره کنم که متأسفانه در دوره گذشته سازمان سینمایی و اداره نظارت و همین طور فارابی ظاهراً اصل بر این بوده که تا حد امکان مانع تولید فیلم‌های اجتماعی و انتقادی شوند و در عوض تا می‌توانند به موضوعات مبتذل و سرگرم کننده بپردازند!

با این حال فیلم «سه جلد» در دورانی ساخته شد که هنوز مجال و رمقی برای تولید فیلم‌های آگاهی بخش جامعه باقی مانده بود و از این رو بود که کارگردان، تهیه کننده و سرمایه گذار توانستند با شجاعت و با یکدیگر روی ساخت این فیلم توافق کنند هرچند که می دانم مسیر بسیار دشوارِ پردست اندازی را در ارشاد طی کردند.

*فیلم به موضوعی می‌پردازد که چه در عرف جامعه و چه در پرداخت سینمایی به نوعی «تابو» به حساب می‌آید و شاید کمتر کارگردانی به صورت مستقیم به آن پرداخته است. شما به عنوان مشاور کارگردان چقدر در انتقال درست این مضمون در طراحی فضاسازی، بازنویسی فیلمنامه، انتخاب بازیگران یا موارد دیگر به کارگردان مشاوره دادید. لطفاً کمی درباره نقشی که در شکل گیری فیلم داشتید توضیح بفرمائید.

از نظر من مشاور کارگردان نباید در سلیقه و خواست کارگردان دخالت داشته باشد و صرفاً باید از بروز غلط فاحش در ساخت اثر ممانعت کند. به هر حال مسئولیت هنری این فیلم همواره به عهده کرگردان آن است و مشورت باید در جهت هرچه بهتر شدن خواست نهایی کارگردان باشد. حضور من به شکلی که گفتم بیشتر در موارد اصلاح فیلمنامه، انتخاب ساختار مناسب برای نماها و فیلمبرداری، انتخاب لوکیشن، انتخاب بازیگران در نقش‌های اصلی و نهایتاً شیوه تدوین اثر بود. هرچند مهم‌تر از همه اینها کارهایی بود که کارگردان تحت تأثیر فیلم‌های دیگر نباید انجام می‌داد و خوشبختانه از این نظر موفق بود.

*پرداختن به موضوع تجاوز در سال‌های اخیر در فیلم‌هایی مثل «علفزار»، «جاده قدیم»، «فروشنده»، «خانه دختر» و … به شیوه‌های مختلف مطرح شده اما در اکثر این فیلم‌ها قربانیان در پی پنهان کردن اتفاقی بوده اند که برایشان رخ داده چون هنوز بخشی از جامعه پذیرای این مساله و محق دانستن قربانی نیست. این اتفاق به نوعی در فیلم «سه جلد» نیز رخ می‌دهد که با توجه به خاستگاه فرهنگی دختر طبیعی است. به نظر شما سینما تا چه اندازه می‌تواند دراین زمینه و فاصله گرفتن از قربانی نکوهی فرهنگسازی کند تا فرد قربانی قدرت بیان این اتفاق و شکایت از فرد متجاوز را داشته باشد.

طبیعتاً و با توجه به اتفاقات اخیر در جامعه ایران به نظرم تا حد خوبی قربانیان این امر فهمیده اند که چگونه باید رفتار کنند و نسبت به حقوق مترتب بر آنان آگاهی لازم را به دست آورده باشند و شاید فیلم‌هایی از این دست و از این به بعد با مراجعه به تحقیقات میدانی بتوانند اطلاعات دقیق‌تری از این حوادث کسب کنند و آن را در آثار خود لحاظ کنند و قربانیان این وقایع اسفناک را بیشتر حمایت کنند. اما باید این نکته مهم را نیز در نظر داشته باشیم که افراط در هر امری نیز نکوهیده است و باید مراقب سوءاستفاده افرادی هم بود که ظاهر قربانی را به خود می‌گیرند و به مطامع خود می رسند!

*فیلم «سه جلد» با یک امید نسبی به پایان می‌رسد. این پایان بندی از ابتدا مد نظر کارگردان بود یا در مشاوره‌های نهایی به این پایان رسیدید؟

باید بگویم که این نکته در بازنویسی فیلمنامه مورد تاکید قرار گرفت و نهایتاً هنگام فیلمبرداری، نماهایی با صورت‌هایی متفاوت برداشته شد تا تصمیم نهایی و مناسب در هنگام تدوین گرفته شود و نهایتاً به صورتی که می‌بینید، درآمد.

* «سه جلد» فیلم بازیگر محوری است و بخش اعظم بار فیلم بر دوش باران کوثری است که بازی خیلی خوبی هم از خود به نمایش می‌گذارد. شما نقشی در هدایت یا انتخاب بازیگران داشتید یا خیر.

باران یکی از بهترین کاندیداهایی بود که با معرفی من و آقای آفریده و البته کارگردان انتخاب شد. هرچند باید در نظر داشته باشیم و به عقیده من سینمای ایران بازیگران زن ممتازی دارد که باران یکی از بهترین آن هاست و خوشبختانه در آن زمان فرصت آزاد داشت که با این پروژه همکاری کند و به شکلی متفاوت و ایده آل اجرای نقش را به عهده بگیرد.

ضمن اینکه باید اعتراف کنیم معمولاً بازیگرانی در حد و اندازه‌های باران، نیاز به راهنمایی مداوم در اجرای نقش ندارند و مرحله دورخوانی فیلمنامه و تبیین شخصیت از سوی کارگردان برای اجرای تمام و کمال نقش از سوی هنرمندی همچون باران کافی است.

با حضور آقای فریدزاده امیدواری بیشتر می‌شود اما نکته مهم در مدیریت سینما این است که همواره نظر صاحبان این هنر که سینماگران هستند مورد توجه قرار گیرد. مدیر امروز برخلاف گذشته باید از بخشنامه و آئین نامه‌های دستوری جدا پرهیز کند و خود سینماگران را در تصمیم سازی برای آنان مشارکت دهد*با تغییر رویکرد دولت و سازمان سینمایی تا چه اندازه امید دارید که شرایط سینمای ایران نیز تغییر کند و سینمای اجتماعی و مستقل بتواند مانند سال‌های گذشته دوباره قد علم کرده و مخاطب را سینما بکشاند.

وظیفه همیشگی ما این است که همواره امیدوار باشیم! و واقعاً هم با حضور آقای فریدزاده امیدواری بیشتر می‌شود اما نکته مهم در مدیریت سینما این است که همواره نظر صاحبان این هنر که سینماگران هستند مورد توجه قرار گیرد. مدیر امروز برخلاف گذشته باید از بخشنامه و آئین نامه‌های دستوری جدا پرهیز کند و خود سینماگران را در تصمیم سازی برای آنان مشارکت دهد. چاره کار مدیران سازمان سینمایی کشور رفاقت و هم اندیشی با سینماگران و دوری جستن از مدیران و روش‌های کهنه و فسیل شده آنان در اداره امور است که نتیجه اش را می‌بینیم. سینمایی که روزی در دنیا گوی سبقت را از همه کشورها ربوده بود اکنون تبدیل به بیزینس بی‌هنری شده است که از تحمیق مخاطبانش بهره می‌برد و سبد محصولاتش مانند نفت این کشور تک محصولی شده و اگر صرفاً بر این منوال ادامه دهد؛ دودمان هنر سینما را در این خطه به باد خواهد داد!

*اگر تمایل دارید به عنوان سوال آخر درباره سریال «بی عاطفه» و اینکه الان درچه مرحله‌ای قرار دارد و زمان پخشش کی خواهد بود، کمی توضیح دهید.

«بی‌عاطفه» آماده دیده شدن است و امیدوارم به زودی شاهد پخش آن باشیم.

منبع: مهر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

18 − 2 =

دکمه بازگشت به بالا