«در آغوش درخت»؛ اجرایی واقع گرایانه در ارائه کلیشه‌های آشنا

وب سایت ورایتی در توصیف فیلم سینمایی «در آغوش درخت» مطلبی را منتشر کرده و این اثر را فیلمی سرشار از صداقت و احساس دانسته است.

مانوئل بتانکورت نویسنده وبسایت ورایتی در توصیف فیلم سینمایی «در آغوش درخت» ساخته بابک خواجه پاشا و نماینده سینمای ایران در اسکار ۲۰۲۵ یادداشتی را منتشر کرد.

وی درباره این فیلم سینمایی نوشته است:

«خانواده، یک اکوسیستم حساس و اغلب شکننده است. برخی خانواده‌ها قادر به تحمل طوفان‌های شدید هستند، در حالی که برخی دیگر حتی در برابر نسیمی ملایم نیز فرو می‌پاشند. در فیلم «در آغوش درخت» ساخته بابک خواجه‌پاشا، یک زوج که بیش از یک دهه است کنار هم زندگی می‌کنند، باید با پیامدهای تصمیم جدایی خود دست‌وپنجه نرم کنند. پیامدهایی که نه‌تنها بر زندگی آن‌ها بلکه بر جهان کوچک و هماهنگی که دو پسر خردسالشان برای یکدیگر ساخته‌اند، تأثیر می‌گذارد. این فیلم، با وجود روایتی ساده و محدود به خانواده‌ای در روستایی دورافتاده در ایران، سرشار از صداقت و احساس است.

کیمیا و فرید (با بازی مارال بنی‌آدم و جواد قامتی) تصمیم به جدایی گرفته‌اند. این دو پیش از این نیز زندگی مستقلی داشته‌اند و زمان خود را میان مشاغل مختلفی که طی سال‌های ازدواجشان ساخته‌اند تقسیم کرده‌اند. اما آنچه هنوز آن‌ها را به هم پیوند می‌دهد، دو فرزندشان، طاها و علیسان (با بازی اهورا لطفی و رایان لطفی) است. این دو برادر عملا به عنوان یک واحد عمل می‌کنند و طاها با خوشحالی نقش برادر بزرگ‌تر را برای علیسان کوچکتر ایفا می‌کند. آن‌ها از آن دست برادرهایی هستند که انگار به هم متصل‌اند؛ بازی‌هایشان در دشت‌ها، خوابیدن کنار هم و انجام کارهای روزانه، همگی گویی بر اساس نیازهای مشترک انجام می‌شود.

با جدی‌تر شدن تصمیم کیمیا برای جدایی از فرید، روشن می‌شود که این دو برادر نیز مجبور به جدایی از یکدیگر خواهند شد. اما هیچ‌کدام از والدین نمی‌توانند خبر را به پسران بگویند. به جای آن، روزهایشان در کنار دایی رضا (روح‌الله زمانی)، یک جوان عاشق‌پیشه و شاید نه چندان مسئول، سپری می‌شود. رضا، که شیفته دنیای بی‌آلایش و معصومانه پسران است، گاه از آن‌ها سوءاستفاده می‌کند تا کمی درآمد کسب کند. او یک روز، از پسرها می‌خواهد که دیگر بچه‌ها را برای شرط‌بندی روی یک بازی خطرناک متقاعد کنند: اینکه چه کسی بیشتر روی ریل قطار می‌ماند، در حالی که قطار به سمت آن‌ها حرکت می‌کند.

همچون بسیاری از صحنه‌های «در آغوش درخت»، این لحظه نیز بر پایه خطری پنهان شکل گرفته است؛ این حس که اگر پسرها و اطرافیانشان دقت کافی نداشته باشند، اتفاقی فاجعه‌آمیز رخ خواهد داد. طلاق و جدایی پیش‌رو خود تهدیدی جدی به شمار می‌آیند، اما فیلمنامه خواجه‌پاشا تلاش دارد تا آن را به یک خطر ملموس تبدیل کند. ترس از فروپاشی دنیای طاها و علیسان و احتمال نابودی زندگی آن‌ها، نهایتاً بخش پایانی فیلم را فرا می‌گیرد. فاجعه‌ای رخ می‌دهد و پیامدهای آن، بستری برای خواجه‌پاشا فراهم می‌کند تا دعوتی انسان‌دوستانه به امید، ارائه دهد؛ با استفاده از دو برادر کوچک، ارزش والدینی که به فرزندانشان اهمیت می‌دهند و برای حفظ امنیت آن‌ها هر کاری می‌کنند، مورد تأکید قرار می‌گیرد.

فیلم که عمدتا در فضای باز فیلمبرداری شده است، از مزارع ماهی گرفته تا مزارع گل، خیابان‌های شلوغ و بازارهای پرجمعیت، و اغلب در حوالی درختانی که عنوان فیلم به آن‌ها اشاره دارد، غرق در طبیعت است. برداشت‌های بلند با نور خورشید که فضای درونی و معصومانه طاها و علی‌سان را به نمایش می‌گذارد، این حس معصومیت ناب را تقویت می‌کند. اما این معصومیت دل‌نشین زمانی که فیلم به سمت ملودرامی شتابان پیش می‌رود و راز کیمیا (علتی که به نظر می‌رسد ریشه ترس‌های او و فاصله گرفتنش از فرید است) فاش می‌شود، دچار اختلال می‌شود.

لطافت فیلم، هرچند آرامش‌بخش به نظر می رسد اما می توان گفت کمی بیش از حد خنثی است. نه بیش از حد احساساتی، بلکه به وضوح به گونه ای طراحی‌شده تا هیچ‌کس را آزرده نکند. چه کسی، در نهایت، خواستار آسیبی برای این پسرها، این خانواده یا این جامعه است؟ با تأکید بر مرکزیت یک خانواده شکسته (و شاید دوباره ترمیم‌شده)، «در آغوش درخت» تا حدی احساساتی است.

در چهل‌ویکمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در تهران، خواجه‌پاشا که پیش‌تر بازیگر بوده، جوایز بهترین فیلمنامه، بهترین کارگردانی و بهترین فیلم اول را از آن خود کرد؛ جوایزی که این درام کوچک خانوادگی را به عنوان نماینده ایران در رقابت بهترین فیلم بین‌المللی اسکار امسال معرفی کرده است.

در این فیلم زیبایی‌هایی وجود دارد و نگاه خواجه‌پاشا به اجراهای واقع‌گرایانه (نه فقط بازی کودکان؛ بنی‌آدم نیز در نقش مادری که از ترس‌های درونی خود رنج می‌برد، می‌درخشد) ستودنی است و در نهایت این داستان خانوادگی ایرانی چیزی فراتر از کلیشه‌های آشنا ارائه نمی‌دهد.»

منبع: مهر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوزده + 7 =

دکمه بازگشت به بالا