رسم و رسوم حاجت‌خواهی از حضرت زهرا(س) و دفع چشم‌زخم در فرهنگ عامه ایرانیان

ولادت حضرت فاطمه (س) در ایران به عنوان روز زن و روز مادر در تقویم نامگذاری شده است. اما این تنها اتفاق مهمی نیست که به واسطه ایشان باعث شکل‌گیری یک مناسبت و فرهنگ خاص شده است. بخش مهمی از فرهنگ عامه مردم ایران تحت تاثیر حضرت فاطمه (س) شکل گرفته است و این امر سبب شده است تا آداب و رسومی خاص برای ولادت یا شهادت ایشان در میان افراد، به‌ویژه زنان فراگیر شود و یا برای حاجت گرفتن به شکل و شمایل خاصی به ایشان توسل جویند.

یکی از مناسک مرتبط با حضرت فاطمه (س) که در فرهنگ عامه مردم رسوخ کرده است، انداختن سفره‌های نذری است. مناسک گستردن سفره و چیدش خوراک‌های مخصوص در آن، در فرهنگ ایران پیشینه بسیار طولانی دارد و به دوران زندگی ایرانیان پیش از دوره اسلامی بازمی‌گردد. در دوره اسلامی هم از دیرباز در میان شیعیان مراسم انداختن سفره‌های نذری به نام برخی از ائمه و معصومین به‌ منظور حاجت‌روایی معمول بوده است. برخی از این سفره‌های نذری به نام «سفره حضرت فاطمه» یا «حضرت زهرا» و یا «دیگچه حضرت زهرا» معروف‌اند. مراسم این سفره‌های نذری به جامعه زنان اختصاص دارد و در محافل زنانه برپا می‌شود. صاحبان سفره با گستردن سفره و چیدن برخی خوراک‌های نذری روی آن و گفتن قصه و خواندن روضه و دعا بر سر سفره، حضرت فاطمه (س) را واسطه برآورده کردن حاجات خود می‌کنند.

در فرهنگ عامه افراد این باور شکل گرفته است که در صورت قبول شدن نذرشان حضرت فاطمه (س) با گذاشتن نشانه‌ای از خود بر روی یکی از خوراک‌های مخصوص، مانند حلوا، آش یا سمنو، حضورش در ضیافت و ادای نذر آنها را اعلام می‌کند.

پختن سمنوی نذری به نام حضرت فاطمه (س) نیز یکی دیگر از مراسم مخصوص جامعه زنان است که آدابی خاص و پرشور دارد. در مراسم سمنوپزان به‌ جز صاحب نذر، گروهی از زنان که نذر یا قصد تبرک‌جویی دارند با صاحب نذر در آماده‌کردن و پختن سمنو مشارکت می‌کنند. پختن سمنو مراحلی دارد که از سبزکردن گندم، خردکردن ساقه‌های جوانه‌زده نورسته آن، کوبیدن و گرفتن شیره جوانه‌های سبز تا مراسم پختن و به‌ عمل‌ آوردن آن را در بر می‌گیرد. زنانی که نذر دارند، معمولاً در نذری‌های خود از خلال مغز پسته و بادام گرفته تا چیزهای دیگر را در دیگ سمنو روی آتش می‌ریزند و هریک به نیت حاجتی که دارند، سمنو را هم می‌زنند.

حاجت‌خواهی به واسطه پختن خوراکی‌هایی به نیت حضرت زهرا (س)

توسل به حضرت زهرا (س) برای حاجت‌خواهی به جز انداختن سفره نیز امری مرسوم است. گاهی به جای انداختن سفره؛ آش، حلوا یا کاچی می‌پزند. مردم سیرجان هنگامی که معالجه مرض طولانی شود، یکی از کارهایی که می‌کنند پختن «آش فاطمه» یا «آش هفت‌جنس» است. برای این کار مقداری از مواد لازم آن را از ۷ زن به نام فاطمه‌ می‌گیرند و معتقدند هرکس از این آش بخورد، سلامتش را باز می‌یابد و اطرافیان او نیز بیمار نمی‌شوند.

در برخی مناطق برای نجات زندانی بی‌گناه نیز حلوای حضرت فاطمه(س) می‌پزند. این حلوا را در ۳ جمعه متوالی می‌پزند، با این امید که در جمعه نخست، زندانی از بند رها شود. در ظهر جمعه، نخست دو رکعت نماز جماعت و توسل به حضرت فاطمه (س) به جا می‌آورند و سپس ۱۰۰ صلوات می‌فرستند و شروع به پختن حلوا می‌کنند. ضمن پخت و هم‌زدن حلوا نیز سوره اخلاص را می‌خوانند. پس از آماده‌شدن حلوا، یک قرص نان را به ۴۱ قطعه تقسیم می‌کنند و روی تکه‌های نان کمی حلوا می‌گذارند و برای هر لقمه یک بار همان سوره را می‌خوانند. هنگام شب، این ۴۱ قطعه را در مسجد میان مردم تقسیم می‌کنند.

گاه نیز برای انجام کاری یا دوری‌جستن از آن به نام حضرت فاطمه (س) تفأل می‌زدند. در سیرجان، فال حضرت فاطمه (س) به این صورت است که با دست راست از انگشت وسط دست چپ به طرف پشت آرنج وجب می‌کردند و یک دور که تمام می‌شد، دوباره برعکس، با وجب‌کردن به همان انگشت می‌رسیدند. اگر سر انگشت کوچک دست راست به سر انگشت وسط دست چپ می‌رسید، فالْ خوب و در غیر این صورت بد بود.

در گذشته در برخی مناطق، اگر زنی دیر زایمان می‌کرد، دختری به نام فاطمه‌ به پشت‌بام می‌رفت و ۷ عدد گردو را از روزنه نورگیر سقف به پایین می‌انداخت. در خور و بیابانک برای این کار، ۴ زن به نام فاطمه‌ در کنار زائو می‌نشستند.

وقتی تعزیه‌ها از حضرت فاطمه (س) می‌گویند

تعزیه‌خوانی به بهانه حضرت زهرا (س) کار دیگری است که وارد فرهنگ عامه مردم شده است. روایـات تاریخی ـ دینی درباره تولد و ازدواج حضرت فاطمه (س) و رویدادهای دیگر زندگی او سبب شد تا تعزیه‌نویسان درباره ایشان، سبک و شیوه زندگی، منش و رفتار و اخلاق و شهامت و جسارت ایشان بنویسند. البته ذکر این نکته ضروری است که بیشتر تعزیه‌هایی که حضرت فاطمه (س) در آنها نقش ایفا می‌کند، به‌ویژه تعزیه «عروسی‌رفتن حضرت فاطمه(س)» جنبه شاد دارند و چون داستان‌هایی از زندگی معمول این بانو را نقل می‌کنند، در آنها کمتر زمینه غم‌انگیز مانند تعزیه‌های شهادت و مصائب ائمه یا تعزیه وفات حضرت دیده می‌شود. تعزیه «نزول زهره یا ستاره» یا «عروسی حضرت فاطمه زهرا (س)»، در شرح بستن عقد ازدواج فاطمه (س) با حضرت علی (ع)، تعزیه «واقعه غصب باغ فدک» و… از جمله این تغزیه‌ها است.

چشم حسود چگونه درمی‌افتد؟!

یکی از باورهای رایج در بسیاری از جوامع از جمله ایران، کارهایی برای دفع چشم‌زخم است. کاری که در برخی نقاط با توسل به حضرت زهرا (س) انجام می‌دهند به عنوان مثال در گذشته در خور و بیابانک (شهری از استان اصفهان) زنی با روی پوشیده، کاسه‌ای به دست می‌گیرد و از ۷ خانه که فردی به نام فاطمه درآن زندگی کند، مقداری آرد تهیه می‌کند. این آرد را که «آردِ فاطمه» می‌نامند، با روغن مَنداب خمیر می‌کنند و سپس خمیر را به‌صورت گلوله‌هایی درمی‌آورند و در آتش می‌اندازند. با انداختن هر گلوله، نام یکی از اشخاصی را که به گمان آنها شورچشم است، بر زبان می‌آورند؛ هر گلوله‌ای که در آتش با صدا بترکد می‌گویند: «چشم حسود درافتاده است».

احترام به گیاهان و میوه‌های آنها از دیرباز در میان جوامع مختلف رایج بوده است. این احترام گاه به تقدیس برخی درختان نیز می‌انجامید؛ برای نمونه در برخی مناطق مازندران بر این باور هستند که چون حضرت فاطمه (س) پس از درگذشت پیامبر (ص)، زیر درخت سپیدار نوحه خواند و زاری کرد، برگ‌های این درخت همیشه در حال ریزش است. مردم برزُک کاشان نیز عقیده دارند چون حضرت فاطمه (س) به درخت سنجد تکیه کرده است، این درخت نیز به احترام آن حضرت کج می‌روید. مردم ایزدخواست فارس بر این باورند که میوه سنجد نُقل حضرت فاطمه (س) بوده است به همین دلیل برای تبرک در خوانچه مراسم عقد و سفره نوروزی سنجد می‌گذارند. از سوی دیگر در فرهنگ مردم ایران این باور وجود دارد که انار میوه‌ای بهشتی است. در میان مردم برخی مناطق از جمله میبد یزد این باور وجود دارد که حضرت فاطمه (س) به انار علاقه ویژه‌ای داشته است، قصه‌ای رایج که باور به بهشتی‌بودن انار را توجیه می‌کند.

پی‌نوشت: در بخش‌هایی از این گزارش از اطلاعات مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی استفاده شده است.

منبع: ایسنا

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شش − 2 =

دکمه بازگشت به بالا