قصه شمعهای خاموش و عروسکهای شکسته در«باغ وحش شیشهای»

کارگردان «باغ وحش شیشهای» با اشاره به اینکه این نمایش اثری نمادین است درباره تغییراتی که در نمایشنامه تنسی ویلیامز داده است، توضیح داد.
دریا خانی کارگردان نمایش «باغ وحش شیشهای» که این شبها در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه رفته است گفت: این نمایش را تبدیل به اثری پست مدرن کردهام و اجرای ما عملا نوعی اقتباس از نمایشنامه تنسی ویلیامز است. تلاش کردم تصویرهای زیبایی خلق کنم و متن را به شکلی روی صحنه ببرم که متناسب با اندیشه و برخورد امروز جوانان جامعه باشد.
وی بیان کرد: این اولین تجربه کارگردانی من است. قبل از این کار تصور میکردم کارگردانی خیلی سادهتر از اینها باشد، خصوصا که بازیگران نیز اولین تجربه کاریشان است. من و گروهم پیش از انتخاب این متن قصد داشتیم تا با همفکری و ترکیب ایدههای مختلف خودمان به یک متن برسیم که در نهایت پشیمان شدیم و «باغ وحش شیشه ای» را برای اجرا انتخاب کردیم. «باغ وحش شیشهای» نمایشنامه مورد علاقه استادم بود و حدود یک سال با گروه دیگری روی آن کار کرد اما در میانه تمرینها درگذشت و من برای احترام به او و البته علاقه خودم به این نمایشنامه، این متن را انتخاب کردم.
خانی که اولین تجربه کارگردانیاش را پشت سر گذاشته است، درباره تغییراتی که در متن داده است، عنوان کرد: در کاراکتر تام تغییراتی به وجود آوردم و فلشبک را حذف کردم. همینطور برخلاف متن اصلی در پایان داستان جیم و لورا به یکدیگر میرسند. من و همه تیم تنها برای کسب تجربه پیش رفتیم و تماما قید پول را زدیم و از انجام این کار هم خوشحالیم.
این کارگردان جوان تئاتر درباره اهمیت طراحی صحنه توضیح داد: «باغ وحش شیشهای» اثری نمادین است و ما در فرم و طراحی صحنه نیز برای نمادپردازی
دقت زیادی به خرج دادهایم. در یکی از صحنهها پنج شمع وجود دارد اما تنها یکی از آنها روشن میشود که نمادی است از نبود پدر که چراغ خانه است. عروسکهای لورا نیز شکسته و غذاها نصفه خورده شده است.
وی در پایان درباره بازخورد مخاطبان یادآور شد: از بازخوردها راضی هستیم و خدا را شکر میکنیم که توانستیم مخاطبان کارمان را پیدا کنیم.
نمایش «باغ وحش شیشهای» از ۵ تا ۲۴ اسفند در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه است.
عوامل این نمایش عبارتند از کارگردان: دریا خانی، نویسنده: تنسی ویلیامز، بازیگران: ایلیا حسینی، محدثه اکبری، سلین اکبری، بردیا محمودی.
در خلاصه این نمایش آمده است: در یک خانواده سطح پایین آمریکایی، مادری (آماندا) با پسر و دخترش تام و لورا زندگی میکند. پدر این خانواده، که ظاهراً تمایل به فرار از قیود زندگی خانوادگی داشته، مدتی است زن و ۲ فرزند خود را رها کرده و به نقطه نامعلومی رفتهاست. مادر و ۲ فرزندش هریک در خیالات واهی و احساسات خود زندگی میکنند.
این نمایشنامه مشکلات روانی و اجتماعی شخصیتها را نشان میدهد و به نقد جامعه و تأثیرات آن بر زندگی افراد میپردازد. به علاوه، استفاده از نمادها و تصاویر شیشهای در این اثر، زیبایی و شکنندگی رویاها و آرزوهای شخصیتها را به تصویر میکشد.
منبع: مهر