از خطوط قرمز در سریال «مرهم» عبور کردهایم/ مخاطب خیلی جلوتر از تلویزیون است
محمدرضا آهنج:

مینا پیروزیان؛ محمدرضا آهنج، کارگردان درباره برعهده گرفتن کارگردانی سریال «مرهم» که به نویسندگی محسن جسور و حسین سلیمانی و تهیهکنندگی سیدسجاد قافله باشی و پرویز امیری است، در قالب سریال نوروزی از ۱۲ اسفند ۱۴۰۳ از شبکه دو سیما در حال پخش است، گفت. در ادامه گفتوگوی ما را با این کارگردان میخوانید.
از چگونگی آغاز سریال «مرهم» بگویید؟
آقای امیری به عنوان تهیهکننده تماسی با من داشتند و من از ایشان خواستم متن را برایم بفرستند. هفده قسمت از متن نوشته شده بود که متن را خواندم و با نویسنده جلسهای گذاشتم. به نظرم خلاء جدی در متن وجود داشت و داستان خوب پرداخت نشده بود. بعد از مدتی چند قسمت از فیلمنامه آماده شد و نوزده خرداد کار را کلید زدیم.
کار مناسبتی تا چه اندازه سخت و دشوار است؟
کارمناسبتی با غیر مناسبتی هیچ تفاوتی با هم ندارند ولی اگر منظورتان ماه مبارک رمضان است که این غبطه برانگیز است. چون تریبونی در اختیار شما قرار میگیرد که اثرتان بیشتر از زمانهای دیگر سال مورد توجه قرار میگیرد و این توجه مسئولیت را بیشتر میکند و باید در این زمان تلاش دو چندان داشته باشیم.
فکر می کنید این سوژه به تنهایی قابلیت کشش و جذب مخاطب را دارد یا بخاطر ایجاد فضای روحانی ماه مبارک رمضان جذابیت دارد؟
بحث عدالت خواهی و حق جویی و مردمداری چیزی نیست که فقط برای ماه رمضان تعریف شده باشد و معتقدم این کار میتواند در زمانهای غیر از ماه رمضان قابل پخش باشد و البته این که داستان با ماه مبارک رمضان هماهنگ شده فضا را بروزتر و دلچسبتر میکند.
انتخاب سه بازیگر مونا کرمی، سپند و کمند امیر سلیمانی از یک خانواده بر اساس توانمندی و نزدیکی شان به کاراکترها بوده یا در روند قصه و رئال بودن در نوع بازیگیری به شما کمک کرده است؟
تقریبا با هر بازیگری که صحبت کردیم اگر شرایطش را داشتند برای همکاری به پروژه پیوستند. درباره خانواده سلیمانی هم همینطور بود. البته خانم کرمی برای نقش دیگری مد نظر بود ولی وقتی فیلمنامه کامل شد دیدیم برای نقش نرگس مناسبتر هستند که واقعا هم خیلی زحمت کشیدند. در مورد بازیگران دیگر هم بخصوص کمند و سپند امیرسلیمانی شناخت از تواناییهایشان داشتم که برای این کار انتخاب شدند. البته با کمد امیرسلیمانی در سریال «ملکوت» همکاری داشتیم و ایشان هم انصافا از پس این نقش خیلی خوب بر آمدند.
فکر میکنید این سریالتان هم مانند بقیه آثارتان مخاطب خودش را خواهد داشت؟
باید منتظر باشیم ببینیم زمان به ما چه چیزی نشان میدهد. مخاطب امسال با سال پیش خیلی تفاوت دارد. امروزه فیلم ساختن برای بینندهای که با آثار روز دنیا آشناست به مراتب دشوارتر شده است ولی معتقدم قصههای این سریال آنقدر از جذابیت برخوردار هستند که هر دل روشن و آگاهی به دیدن سریال بنشیند بعید میدانم آن را تا انتها دنبال نکند.
به نظرم این نوع داستانها حاشیههایی در پشت پرده دارند، نظرتان چیست؟
بله در دو سال اخیر این قصهها خاص شده و رمز و رازهایی که در زندگی و خانوادههای افرادی که در سریال به تصویر کشیده شده میتواند برای مخاطب جذاب باشد. تا به حال دوربین داخل زندگی خانوادگی این افراد نشده و شاید تلویزیون اجازه این را نداده است که دوربین وارد حریم این خانوادهها شود. از این جهت ممکن است ما خطوط قرمز را جابجا کرده باشیم منتها سعی کردیم با لطافت و البته عدالت خواهانه پیش برویم. و این کار را متفاوت و دیدنی میکند.
سورپرایز «مرهم» برای مخاطبانش چیست؟
قصه سالم و بی تکلفی تصویر کردیم و به نظرم باید مخاطب را به صبر دعوت کرد تا قصه را ببیند و نقدش کند. با این دیدگاه دنبال سورپرایز نباید بود و اساسا شاید تلویزیون این شرایط را فراهم نمیکند که سورپرایزی برای بینندگان داشته باشیم. در این کار از یک جایی به بعد خیلی عالمانه و طراحی شده از خطوط قرمز عبور کردهایم و از نقاط مثبت این سریال این است که این مدل داستان را در هیچ فیلم و سریالی نداشتهایم.
حرف پایانی.
باید شرایط طوری شود که مردم با تلویزیون آشتی کنند و آن را برای خود بدانند و گرنه بازنده بزرگی خواهیم بود بخصوص در بخش آثار نمایشی غافل هستیم و خودمان را مکرر تکرار میکنیم. مخاطب امروز رسانه را خوب میشناسد و نمیتوانی سرش کلاه بگذاری. مخاطب خیلی جلو است و اگر تلویزیون از مخاطب جلو نزند دستش از مخاطب کاملا خالی میشود. امیدوارم این نکته را جدی بگیرند که با توجه به توانایی رسانه در این عصر و زمانه از مخاطبشناسی غافل نشوند.
منبع: صبا