«جزیزه لؤلو» یادآور یک تئاتری فقید؛ نمایش ناتمامی که به صحنه رسید
منتخبان تئاتر ۱۴۰۳؛

نمایش «جزیره لؤلؤ» در فضایی فانتزی و با الهام از رمان «جزیره گنج»، روی صحنه رفت و تبدیل به نسخه تکمیل شده اثری شده که مرگ فرصت تکمیل آن را به آتیلا پسیانی نداد.
گروه هنر خبرگزاری مهر قصد دارد در طول ایام نوروز، به سراغ یک چهره تئاتری برجسته که در سال ۱۴۰۳ با اثر نمایشی موفقی روی صحنه رفته است، برود. همچنین در گزارشهای پیش رو به هنرمندان جوانی نیز میپردازیم که در سال گذشته در تئاتر ایران خوش درخشیدند و نمایشهایی را به صحنه بردند که هم مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و هم منتقدان به آن روی خوش نشان دادند.
در این گزارش به سراغ نمایش «جزیره لؤلؤ» به کارگردانی مشترک آتیلا پسیانی و ستاره پسیانی رفتهایم.
دختری که کار ناتمام پدر را تمام کرد
شاید عمده مخاطبان هنگام تهیه بلیت این نمایش از سایتهای مربوطه، هنگام رسیدن به اسم کارگردان به تعجب وا داشته شدند، زیرا نام آتیلا پسیانی و ستاره پسیانی کنار هم در کسوت کارگردان قرار گرفته بود، آن هم دقیقاً در زمانی که در ۱۶ مهر ۱۴۰۲ آتیلا پسیانی برای همیشه چشم از جهان فرو بست. اما این نمایش اثری بود که آتیلا پسیانی به آن علاقه سرشاری داشت و انگار «جزیره لؤلؤ» همان کار ناتمام وی بود که سرانجام توسط دختر او به ثمر رسید و روی صحنه رفت تا این پروژه ناتمام به اتمام برسد. گویا آتیلا پسیانی تمرینات این اثر نمایشی را پیش از مرگ، آغاز کرده بود، اما عجل او را امان نداد که خودش این اثر را به عنوان آخرین کارش در گروه هنری «بازی» روی صحنه ببرد.
حضور روی صحنه ایرانشهر، در ۲ نوبت
«جزیره لؤلؤ» به نویسندگی مشترک آرش نعیمیان و خسرو پسیانی (با اقتباسی آزاد از رمان «جزیره گنج»، نوشته رابرت لویی استیونسن) و کارگردانی مشترک آتیلا پسیانی (آغاز کار) و ستاره پسیانی (پایان کار) در ۲ نوبت در سالن حمید سمندریان تماشاخانه ایرانشهر از ۱۳ مهر تا ۱۶ آبان و سپس از ۱۷ بهمن تا ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ روی صحنه رفت که با اقبال مخاطبان نیز مواجه شد. گروه بازیگران این اثر نمایشی را ملودی آرامنیا، خسرو پسیانی، نوید جهانزاده، الناز حبیبی، مهدی حسینینیا، روحالله حقگویلسان، پویا سعیدی، کاظم سیاحی، ناز شادمان، مهدی صدر و فاطمه نقوی تشکیل دادند.
قابل لمس بودن ردپای آتیلا پسیانی
در برخورد با این نمایش نکتهای که در ابتدا برای اهالی تئاتر قابل لمس است، قابل درک بودن رد پای آتیلا پسیانی است که در گام نخست از روایت اثر و سپس در کارگردانی نیز ملموس است و انگار که ستاره پسیانی از خط مشی کارگردانی پدر پیش از فوت وی بهره گرفته است و روی همان مدار پیش رفته است که این مدار برای مخاطبان تئاتری که تجربه برخورد با آثار آتیلا پسیانی را داشتند، کاملاً قابل درک است.
این شاید ادای احترامی از جانب دختر به پدر بود، اما بدین معنا نیست که ستاره پسیانی هیچ خلاقیتی از خود در این نمایش، بروز نداده است، بلکه وی در حفظ توازن میان شیوه کارگردانی پدر و خلاقیتهای فردی خود، موفق عمل کرده است و نمیتوان این نمایش را فاقد هویت و اهمیت دانست.
«جزیره لؤلؤ» در روایت
در زمینه روایت، نمایش در فضایی فانتزی شکل میگیرد و با الگوی سفر قهرمان پیش میرود. این روایت خطی و ساده است و ذهن مخاطب را گمراه نمیکند. شخصیتهای نمایش عمدتاً در قالب تیپ باقی میمانند، چرا که در این نوع روایتها، کاراکتر چندان موضوعیت ندارد و توجه مخاطب بیشتر به خلق موقعیتهای مختلف معطوف میشود.
اهمیت کنترل قوه خلاقه در کارگردانی
در کارگردانی نیز ما با میزانسنهای غیرخطی مواجه هستیم که سیال بودن زمان و مکان را به شکلی بهتر ترسیم میکند و این نوع میزانسندهی درخور روایت اثر است. نکته مهم در این بخش این است که ستاره پسیانی در کنترل خلاقیت خود موفق عمل کرده و مجذوب تمام ایدههای خود نشده است، چون این مساله حتی از کارگردانان باتجربه نیز سر میزند که به علت فانتزی بودن فضا، در راستای خلق میزانسن به شکلی عمل میکنند که مخاطب متوجه ردپای کارگردانی در تک به تک حرکات بازیگران میشود و این همان خطری است که هر لحظه امکان دلزدگی مخاطب را به همراه دارد.
یکدستی گروه بازیگران و یک سیاحی توانمند
در گروه بازیگران این نمایش، یکدستی مطلوبی حس میشود و مخاطب توجه صد در صدی خود را تنها جلب یک نفر از بازیگران نمیکند که این مورد هم از اهمیت نسبی برخوردار است، زیرا در این دسته از آثار که نمایشنامه در مسیر خلق کاراکتر پیش نمیرود، نباید توجه به یک نفر معطوف شود. چون این توجه بیش از حد، مخاطب را از مسیر روایت منحرف میکند. از طرف دیگر کاظم سیاحی در سطح دیگری از فهم نقش در صحنه حاضر است. او با بهرهگیری حداکثری از بیان و بدن خود میکوشد تا موقعیتها را به بهترین شکل ممکن روی صحنه ایجاد کند. بازی غلو شده وی که ویژگیهای تیپیکال نقش را به خوبی نشان میدهد، از نکات برجسته این اثر است.
یک کمدی فانتزی موفق
در نهایت «جزیره لؤلؤ» یک اثر کمدی هجو است که با ایجاد موقعیتهای دراماتیک به یک روایت منجسم ختم میشود. میتوان این اثر را در دسته کمدیهای فانتزی موفق قرار داد که به اصول کمدی موقعیت نیز وفادار میماند.
منبع: مهر