زندهرودی که در ادبیات و فرهنگ هم زایندگی دارد

نگاهی به نام این رود و تغییرش از زنده رود به زاینده رود، گویای اثر ماندگارش در اقلیم، تاریخ و حیات و فرهنگ حوزه این رود در کویر مرکزی ایران است.
۹۲ سال پیش ملک الشعرای بهار به اصفهان تبعید شد، و تصنیف «به اصفهان رو که تا بنگری بهشت ثانی / به زنده رودش سلامی ز چشم ما رسانی» حاصل روزگار تبعید اوست. این ویژگی هنر است و قدرت فرهنگ، که از دل تاریک ظلمِ رضاخانی، تصنیفی چنین لطیف بیرون بکشد و جان صاحب نظران را روشن کند. همانطور که آب زنده رود، از کوههای بختیاری روانه میشود در دل کویر و جان می بخشد و حیات میآفریند، زنده میکند و زاینده میشود.
بهار، در سال ۱۳۱۲ به اصفهان تبعید شد. این تبعید دوباره به دلیل فعالیتهای سیاسی او علیه حکومت رضاشاه بود. در این دوره، بهار در اصفهان به سرودن شعر پرداخت و از این شهر به عنوان یک منبع الهام استفاده کرد. او در اصفهان به خانه صدرالمحدثین رفت و با حمایت دوستانش زندگی خود را در این شهر ادامه داد. دوره تبعید بهار از پربارترین دورههای زندگی ادبی او بود. او در این زمان آثار ماندگاری مانند «کارنامه زندان» و «شباهنگ» را سرود.
بهار در این دوره با علیاکبر شهنازی همکاری کرد و تصنیف «به اصفهان رو» را خلق کرد. این تصنیف به زیباییهای اصفهان و زندهرود اشاره دارد و به عنوان یک نماد از عشق بهار به این شهر شناخته شده است. بهار در اشعار دیگر خود نیز به عشق و علاقه خود به اصفهان اشاره کرده است.
از زنده رود تا زاینده رود
نام زاینده رود و زنده رود به یک رودخانه در ایران اشاره دارد که در فلات مرکزی این کشور جریان دارد. این نامگذاری به دلیل ویژگیهای خاص این رودخانه است. نگاهی به نام این رود و تغییرش از زنده رود به زاینده رود، گویای اثر ماندگارش در اقلیم، تاریخ و حیات و فرهنگ حوزه این رود در کویر مرکزی ایران است.
زاینده رود نقش مهمی در تاریخ ایران داشته و به عنوان بزرگترین رودخانه فلات مرکزی ایران، از کوههای زاگرس مرکزی سرچشمه میگیرد و به تالاب گاوخونی میریزد. این رودخانه در توسعه کشاورزی، صنعت و تمدن در مناطق اطراف خود، به ویژه در شهر اصفهان، تأثیرگذار بوده است.
زاینده رود در دورههای مختلف تاریخی از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است. از اهمیت آن در شکل گیری حیات در روزگار باستان و همزمان با تمدن ایلام و دوران هخامنشی که بگذریم، جلوه این رود در دوره صفوی و نیم قرن پادشاهی شاه عباس و پایتختی اصفهان در دوران سلسله صفویه بسیار زیاد است؛ این دوره با ساخت پلها، باغها و کاخهای زیبایی همراه بود.
در روزگار ما هم زاینده رود به عنوان یک منبع حیاتی برای کشاورزی، صنعت و گردشگری در منطقه اصفهان شناخته شده است. تلاشهای اخیر برای احیای این رودخانه به عنوان یک میراث ملی و گردشگری گویای اهمیت این رودخانه است.
زاینده رود در فرهنگ و ادبیات
زاینده رود در فرهنگ و ادبیات ایران به عنوان یک نماد زندگی، ثروت و هویت فرهنگی به تصویر کشیده شده است. این رودخانه نه تنها منبع اصلی آب برای کشاورزی و صنعت در اصفهان بوده، بلکه الهامبخش بسیاری از آثار هنری و ادبی نیز بوده است و در چندین داستان ادبی به عنوان یک عنصر مهم و نمادین به تصویر کشیده شده است.
گاوخونی اثر جعفر مدرس صادقی: این رمان کوتاه که سال ۱۳۶۲ منتشر شد، زاینده رود را به عنوان عنصری زندگیبخش و هویتدهنده برای شهر اصفهان به تصویر میکشد. داستان حول محور یک پسر ۲۴ ساله میچرخد که پس از مرگ پدرش، خوابهایش را به عنوان یک راه برای درک معنای زندگی و هویت خود دنبال میکند.
یحیای زایندهرود: این مجموعه شامل هفت داستان کوتاه است، مجموعه داستان یحیای زایندهرود سومین کتاب داستانی کیهان خانجانی است و دومین مجموعه قصهی او. داستانهای این مجموعه اشارات جغرافیایی و عناصر شهری بسیاری دارند؛ مثل اشاره به «زایندهرود» در اصفهان و «گورستان تازهآباد» در رشت و بسیاری جاهای دیگر که تداعیگر نگاهی برآمده از واقعیات بیرونی است.
زاینده رود در داستانهای کوتاه و شعرهای نویسندگان و شاعران ایرانی به عنوان نمادی از زندگی و زیبایی به تصویر کشیده شده است. شاعران با توصیف زیبایی این رودخانه و تأثیر آن بر محیط اطراف، از آن به عنوان یک منبع الهام استفاده کردهاند.
در هنر نقاشی ایرانی، به ویژه در دوره صفویه، زاینده رود به عنوان بخشی از مناظر طبیعی به تصویر کشیده شده است. از منظر معماری پلهای تاریخی مانند سیوسهپل و خواجو که بر روی این رودخانه ساخته شدهاند، به عنوان نمادی از معماری و مهندسی ایرانی به تصویر کشیده شدهاند. از منظر شهری زاینده رود به عنوان بخشی از بافت شهری اصفهان، پلها و باغهای زیبایی را در خود جای داده است. این پلها و باغها نه تنها از نظر معماری بلکه از نظر فرهنگی نیز بسیار مهم هستند و به عنوان نمادی از تاریخ و هویت زندگی شهری مردم اصفهان به شمار میروند. در مینیاتورهای ایرانی، زاینده رود به عنوان بخشی از صحنههای طبیعی و فرهنگی حضور دارد.
تصویر خشکی این رود، خراشی است بر چهره زیبای اصفهان که نصف جهان بود؛ ولی جاری شدن دوباره آب جان تازه ای نه تنها به اصفهان، که به همه ایران میدهد.
منبع: مهر