نمایشگاه کتاب؛ غیبت جمعی در بزرگترین رویداد فرهنگی کشور

عزت منتظری
نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در سال ۱۴۰۴ با همه اهمیت و پیشینهاش، امسال در سکوتی عجیب در فضای مجازی برگزار شد. این رویداد که سالها بهعنوان مهمترین مناسبت فرهنگی ایران شناخته میشود، نهتنها از سوی سیاستورزان و جریانهای فکری جدی گرفته نشد، بلکه حتی در میان کاربران معمولی، بلاگرها، اینفلوئنسرها و دغدغهمندان فرهنگ نیز بازتابی نداشت.
در روزهای برگزاری نمایشگاه، تنها چند توییت محدود از خلوتی سالنها منتشر شد. برخی کاربران به خلوت بودن فضاها اشاره کردند و برخی دیگر به حاشیههایی چون تذکرهای حجاب پرداختند. در یکی از توییتهای پربازدید، کاربری نوشته بود: «بهخاطر موی بلندم از پشت سر تذکر حجاب دادند، اما وقتی فهمیدند مرد هستم، کوتاه آمدند.» چنین روایتهایی بیشتر از خود کتاب و غرفهها در معرض توجه قرار گرفتند.
آنچه بیش از همه جلب توجه کرد، غیبت روایتسازان اصلی فضای مجازی در این رویداد بود. با اینکه اصولگرایان معمولاً در موضوعات مختلف کمپینهای هماهنگ دارند، در مورد نمایشگاه کتاب هیچ پست، برنامه یا روایتسازی خاصی از آنها منتشر نشد. در اینستاگرام نیز نه معرفی کتابی، نه گزارشی از بازدید، و نه حتی اشارهای کوتاه دیده نمیشد.
در مقابل، اصلاحطلبان که دولت را در اختیار دارند و معمولاً خود را به فرهنگ نزدیکتر میدانند، هیچ برنامهای برای بهرهبرداری از این فرصت فرهنگی نداشتند. چهرههای این جریان، چه در توییتر و چه اینستاگرام، در سکوت از کنار نمایشگاه عبور کردند. حتی بلاگرهایی که در سالهای گذشته با استوری یا پست به کتابخوانی اشاره میکردند، اینبار کاملاً ساکت بودند.
در میان همه این سکوتها، تنها چند تصویر و روایت بهطور گسترده بازنشر شد: امضای کتابهای سیمین دانشور توسط دو بازیگر، صف طولانی برای امضای کتاب فاضل نظری، و در روزهای پایانی، ازدحام مقابل غرفه علیاکبر رائفیپور.
این حضورها، در کنار خلأ جریانهای رسمیتر، نوعی دوقطبی ناخواسته در نمایشگاه ایجاد کرد؛ در حالیکه ادبیات ایران، ریشهای غنی دارد که باید فرصت دیدهشدن پیدا کند. تکرار چهرههایی مانند فاضل نظری، چه در تولید و چه در معرفی کتاب، بیشتر سطحیسازی و بازاریسازی ادبیات را نشان میدهد تا رشد واقعی آن.
دلایل این وضعیت را باید در مجموعهای از عوامل جستوجو کرد: افزایش قیمت کتابها، کاهش قدرت خرید، مشکلات اقتصادی، و همزمانی نمایشگاه با سالگرد درگذشت رئیسجمهور. همه اینها تمرکز کاربران، بهویژه اکانتهای سازمانیافته، را بیشتر به مسائل سیاسی معطوف کرد.
با این حال، یک مسئله برجسته است: کتاب و فرهنگ مکتوب دیگر حتی برای کاربران فرهنگی هم اولویت نیست. کسانی که همیشه دغدغه فرهنگ داشتند، این بار حتی یک کتاب هم معرفی نکردند. این خلأ، زنگ خطریست برای جایگاه فرهنگ مطالعه در جامعهای که بیش از همیشه نیاز به گفتمانسازی فرهنگی، امیدبخشی و بازگشت به ریشههای هویتی دارد.
نباید از فضای فیزیکی نمایشگاه نیز چشمپوشی کرد. طراحی نامناسب سالنها، چیدمان ناکارآمد غرفهها، تهویه ضعیف، نبود امکانات رفاهی مانند محل استراحت، و سردرگمی مسیرها گوشهای از رویکرد مدیران بود. فضایی که بیشتر به فروشگاهی شلوغ شبیه بود تا رویدادی فرهنگی و الهامبخش. این ضعفها که حاصل مدیریت سنتی و بیبرنامه است، موجب شد حتی حامیان کتاب نیز با حس نارضایتی محل را ترک کنند.
نمایشگاه کتاب ۱۴۰۴ نهتنها تصویری از وضعیت نشر و کتاب، بلکه آینهای از وضعیت فرهنگی کشور بود؛ فرهنگی که بیش از هر زمان دیگری نیازمند بازنگری در روشها، چهرهها، روایتسازی و سیاستگذاری فرهنگیست.