از این مدیر چه انتظاری میتوانیم داشته باشیم؟
به بهانه انتخاب مدیر جدید مرکز هنرهای نمایشی

سرانجام بعد از ماهها انتظار، روز چهارشنبه، یازدهم تیر ماه در آستانه تعطیلاتی چند روزه به مناسبت ایام سوگواری تاسوعا و عاشورا، مدیر جدید اداره کل هنرهای نمایشی معرفی شد.
بعد از تعطیلات نوروز و با اتمام دوره قانونی سرپرستی اتابک نادری، جامعه تئاتری در انتظار تمدید حکم مدیریتی او یا معرفی مدیر کل جدید هنرهای نمایشی بود اما این انتخاب مدتی بیش از انتظار آنان، زمان برد تا اینکه در آخرین روز کاری هفته گذشته، رضا مردانی، به عنوان مدیر کل جدید هنرهای نمایشی معرفی شد.
نامی که احتمالا دستکم برای بخشی از جامعه تئاتری چندان آشنا نیست اما در این نوشتار قصد ما درباره چرایی انتخاب این مدیر نیست چراکه ملاک و معیار باید عملکرد افراد باشد نه صرفا شهرت آنان و عملکرد این مدیر نیز باید در طول زمان مورد ارزیابی قرار بگیرد. اما نکته اینجاست که اداره کل هنرهای نمایشی در چه وضعیتی به مردانی سپرده شده و او میراثدار چه شرایطی است.
نکته مهمتر اینکه با توجه به شرایط دشواری که در آن قرار گرفتهایم، طبیعتا این گزارش نمیتواند بخش اعظم مطالبات جامعه تئاتری را منتقل کند و هدف ما بیشتر طرح مواردی است که اجرایی شدن آن در عین اهمیتی که دارد، در این مقطع زمانی، شدنیتر به نظر میرسد.
اگر قرار باشد برای این مدیر جدید با شرایط سختی که پیشرو دارد، یک خوششانسی قائل باشیم، مهمترین خوش اقبالی او تحویل گرفتن ادارهای است که بدهی پیشین ندارد.
در آخرین روزهای سال گذشته با تلاش اتابک نادری، سرپرست پیشین اداره کل هنرهای نمایشی، تمام بدهیهای این اداره پرداخت شد و اداره کل هنرهای نمایشی، سال جاری را بدون بدهکاری آغاز کرد.
اما مردانی به عنوان کسی که مسئولیت تئاتر کشور را بر عهده گرفته، چه نکاتی را باید در اولویت قرار بدهد.
یکی از اصلیترین اولویتهای فعلی تئاتر، تسریع در سر و سامان دادن به فضای پیرامونی مجموعه تئاتر شهر است.
هرچند پروژه ایجاد حریم تئاتر شهر در دست اجراست، ولی شواهد نشان میدهد تامین امنیت کامل این مجموعه، هنوز راهی طولانی در پیش دارد.
جنگ تحمیلی اخیر نیز نشان داد که باید برای این وضعیت تدبیری عاجلتر بیندیشیم. گرچه مجموعه تئاتر شهر به عنوان مکانی هنری، جزو اهداف رژیم صهیونیستی نبود اما اگر قرار باشد تدابیر امینی لازم را مورد توجه قرار بدهیم، یکی از مهمترین اولویتها تعبیه چندین مجرای ورود و خروج به این مجموعه است.
بیش از یک سال است که تئاتر شهر تنها یک در برای ورود و خروج مراجعان خود دارد و این در حالی است که اگر در این مجموعه حوادثی مانند آتشسوزی رخ بدهد، همچنانکه پیش از این رخ داده، خروج افراد، امری دشوار و بسیار خطرآفرین خواهد بود. بنابراین در شرایط فعلی که دیگر بحث زیبایی فضای پیرامونی این مجموعه یا حضور دستفروشان و مواردی از این دست، در بین نیست، دستکم باید برای حفظ جان و سلامت افرادی که به هر عنوانی به این مجموعه تردد دارند، تدبیری جدی داشته باشیم.

اما تنها ایمنی تئاتر شهر نیست که باید مورد توجه قرار بگیرد، احیای کارگاه دکور این مجموعه و نیز تالار وحدت، دیگر خواسته مهم جامعه تئاتری است. با تعطیلی این دو کارگاه، گروههای نمایشی برای ساخت و ساز دکور آثار خود متحمل زحمت و هزینههای بسیار بالایی شدند که نمونه اخیر آن مشکلاتی است که برای دکور نمایش «بر زمین میزندش» به کارگردانی علی شمس رخ داد که سازنده دکور، بعد از جنگ تحمیلی اخیر، مبلغی بسیار بالاتر از مبلغ قرارداد مطالبه کرد. حال آنکه اگر یک گروه نمایشی بتواند در کارگاه تخصصی دکور و لباس، کار خود را پیش ببرد، با چنین وضعیتی رو به رو نخواهد شد.
بحث مدیریت و کیفیت آثار نمایشی که در سالنهای گوناگون تئاتر روی صحنه میروند، در این نوشتار مد نظر ما نیست زیرا همان گونه که اشاره شد، باید متناسب با شرایط فعلی، اولویتبندی کرد و زمینهسازی برای ارتقای سطح کیفی آثار نمایشی، نیازمند ثبات و برخورداری از شرایط اولیهای است که فعلا وجود ندارد.
اما دیگر موضوعی که باید مورد توجه مدیر تئاتر قرار بگیرد، تماشاخانه سنگلج و ساختمان مجاور آن است که باید تکلیف آن به طور روشن، مشخص بشود. اتابک نادری که سالها پیش مدیریت این تماشاخانه را بر عهده داشت، از اواخر دهه ۸۰ طرح گسترش آن را با همراهی تعدادی از بزرگان هنر کشور از جمله عزتالله انتظامی، محمد علی کشاورز، جعفر والی، داود رشیدی، علی نصیریان، جمشید مشایخی و … پیگیری کرد. طرحی که به تصویب محمد باقر قالیباف، شهردار پیشین تهران هم رسید ولی اجرایی نشد و حالا نادری که به گفته خودش بیش از ۱۲ سال برای اجرایی شدن آن وقت و انرژی گذاشته، دوباره قصد دارد آن را پیگیری کند.

سر و سامان دادن به وضعیت صدور مجوز آثار نمایشی، دیگر نکتهای است که جامعه تئاتری خواستار پیگیری آن است و ظاهرا تنها راه چاره آن ایجاد تغییراتی در ترکیب شورای نظارت و ارزشیابی و انتخاب افرادی است که نگاه گشادهتری داشته باشند و در پی تسهیل کار هنرمندان باشند نه اینکه با ایجاد سختیهای بیشتر در فرآیند صدور مجوز، گروههای نمایشی را بیشتر به زحمت بیندازند.
هرچند از سال گذشته تاکنون بیشتر هنرمندانی که بعد از اتفاقات اجتماعی سال ۱۴۰۱ از فضای رسمی تئاتر دوری گزیده بودند، به صحنه بازگشتهاند اما هنوز تعدادی از آنان تمایلی برای حضور در فضای رسمی تئاتر نشان ندادهاند. شاید تحقق بخشی از خواستههای آنان در اختیار مدیریت تئاتر کشور نباشد، اما کمترین انتظار این است که مسئول تئاتر کشور، زمینه گفتگو با این هنرمندان را فراهم آورد و فرصتی برای شنیده شدن مطالبات آنان در فضای رسمی کشور ایجاد کند.
ایجاد ارتباط با ادارات کل ارشاد استانها و سر و سامان دادن به وضعیت گروههای نمایشی در دیگر شهرها، موضوع دیگری است که مدیریت تئاتر که مسئول تئاتر سراسر کشور است، باید به آن بیشتر اعتنا کند.
اینها تنها بخش بسیار ناچیزی از ضروریات تئاتر کشور است که به نظر میرسد در شرایط فعلی و با در نظر گرفتن محدودیتهایی که داریم، امکان بیشتری برای تحقق داشته باشد.
بیان این نکته هم ضروری است که تئاتر کشور ما سالهاست در روزمرگی غمانگیزی پیش میرود و مدتهاست که برنامه راهبردی مشخصی برای آن نداشتهایم که در سایه آن بتوان چشماندازی برای چند ساله تئاتر کشور ترسیم کرد اما قطعا در این مقطع زمانی، داشتن چنین انتظاری، به معنی درک نکردن وضعیت عمومی جامعه است.
منبع: ایسنا