ناصرخسرو سیدالشهدا را چگونه نام می‌برد؛ اندوه همیشگی او از شهادت امام

شعر عاشورایی

محمد مرادی در سلسله‌ یادداشت‌هایی به بررسی «شعر عاشورایی» پرداخته، این گونه شعر را از آغازین قدم‌های شعر فارسی پیگیری کرده و در پنجمین قسمت آن، به قرن پنجم و شعر ناصرخسرو پرداخته است.

محمد مرادی شاعر، منتقد ادبی و استاد دانشگاه در سلسله یادداشت‌هایی که در کانال شخصی خود منتشر می‌کند، به بررسی «شعر عاشورایی» پرداخته و این گونه شعر را از آغازین قدم‌های شعر فارسی پیگیری کرده است.

دقیق شدن در لحظات و دقایق و ظرایف شعر عاشورایی، از ویژگی‌های یادداشت‌های مرادی است که خواندن آن را برای علاقه‌مندان به ادبیات و شعر عاشورایی مغتنم می‌کند.

مرادی در پنجمین قسمت از این یادداشت‌ها به وضعیت شعر عاشورایی در قرن پنجم می‌پردازد و مروری به شعرهای عاشورایی حکیم ناصرخسرو قبادیانی دارد.

در ادامه قسمت پنجم «شعر عاشورایی» را می‌خوانید:

در میان شاعران قرن پنجم، شعر ناصر خسرو (۳۹۴_۴۸۱) قلمرویی مجزا و متمایز با دیگر شاعران دارد. در اشعار این شاعر اسماعیلی، بسیاری از شخصیت‌های شیعی حضور پررنگ دارند و حکیم در دفاع از باورهای خود به آنان توسل جسته است.

در اشعار ناصرخسرو، ستایش امام علی (ع) و فضائل ایشان، بیش از دیگر بزرگان (حتی حضرت رسول ص) نمود دارد؛ با این حال ابیاتی در ستایش دیگر امامان نخستین شیعه هم، در اشعار او دیده می‌شود.

ناصرخسرو در دیوانش، به سبک شاعران سامانی از القاب شبر و شبیر برای امام حسن (ع) و امام حسین (ع) استفاده کرده است (صفحه‌های ۹۴، ۲۰۰، ۱۳۳ و ۳۰۸ دیوان)؛ چنانکه در جدال با ناصبیان و در دفاع از حقانیت امام علی (ع) و فرزندانش می‌سراید:

ای ناصبی اگر تو مقری بدین سخن

حیدر امام توست و شبر وآن گهی شبیر

او امام حسین (ع) را از بازخواست‌کنندگان روز قیامت درباره عهد روز غدیر می‌داند (ص ۴۰۲) و ایشان را یادگار رسول (ص) می‌خواند:

حسین و حسن یادگار رسول

نبودند جز یادگار علی

در اشارات موجود در دیوان ناصرخسرو به شهادت امام حسین (ع) و ریشه‌های قتل آن حضرت اشاره شده است:

ور یار رسول است کشنده‌ی پسر او

پس هیچ مرو را نه عدو بود و نه کافر

همچنین در شکایت از روزگار، به ماجرای شهادت آن حضرت اشاره می‌کند:

هیچ شنیدی که به آل رسول

رنج و بلا چند رسید از دهاش؟

دفتر پیش آر و بخوان حال آنک

شهره از او شد به جهان کربلاش

حکیم همچنین به شیوه زیارت عاشورا، بر قاتلان سیدالشهدا (ص) لعنت می‌فرستد:

لعنت کنم بر آن بت، کاو کرد و شیعت او

حلق حسین تشنه در خون خضاب و رنگین

اما بی‌شک از زیباترین ابیات عاشورایی ناصرخسرو، بیت زیر است که در قصیده ۹۷ دیوان و در خلال شکایت او از ستم روزگار درج شده است و نشان‌دهنده اندوه همیشگی‌اش از شهادت حضرت اباعبدالله (ع) است. اندوهی که با هیچ معجون و دارویی بر طرف نمی‌شود:

من که ز خون حسین پر غم و دردم

شاد چگونه کنند خون رزانم؟…

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سیزده − یازده =

دکمه بازگشت به بالا