نقد و بررسی فیلم «سوپرمن»
نگاهی به مهمترین فیلم ابرقهرمانی گیشه

نسخه جیمز گان از کاراکتر سوپرمن، مهمترین فیلم ابرقهرمانی در چند سال اخیر است. موفقیت این فیلم در گیشه و استقبال مخاطبان پس از اکران، سلامت سینمای ابرقهرمانی کمپانی دیسی را نشان خواهد داد. مارول در اغلب موارد پس از پایان «انتقامجویان» در گیشه شکست خورده و آثار تلویزیونی آنها نیز با استقبال گرمی همراه نشده است. کمپانی دیسی نیز فقط با شکستهای پیاپی از سال ۲۰۱۸ به بعد روبرو شده است.
اکنون نظر کلی منتقدان و مخاطبان از نسخه ۲۰۲۵ «سوپرمن» منتشر شده است و این فیلم عملکرد نسبتا خوبی در هفته اول خود در باکس آفیس داشته است. بااینحال جوجه را آخر پاییز میشمارند و فروش نهایی این فیلم باید فراتر از ۷۰۰ میلیون دلار برود تا ضرر ندهد.
برخی از منتقدان این فیلم را تحسین کرده و حتی تا آنجایی پیش رفتهاند که آنرا بهترین فیلم ابرقهرمانی در چند سال اخیر میخوانند. گروهی دیگر اما «سوپرمن» را چندان اثر مهم و شاهکاری نخواندند و آنرا فراموششده تلقی کردند. اینفلوئنسرهای یوتیوب نیز معتقدند که این فیلم بسیار شلوغ بوده و اجازه تنفس به مخاطب نمیدهد. بخش دیگری از این افراد نیز اشاره داشتند که کاراکتر سوپرمن، ضعیف است و نباید قدرتمندترین ابرقهرمان تاریخ، گریه کند. آنها علاوهبراین اشاره داشتند که اکثر کاراکترهای مرد نیز در این فیلم یا گریه میکنند و یا ناله میکنند که چنین مسائلی تعلق به یک فیلم ابرقهرمانی ندارد.
هالیوود ریپورتر
منتقد این نشریه جزو کسانی است که از فیلم لذت برده و از هواداران سبک گان است؛ او در این باره گفت: «جیمز گان از فیلم اول خود «خزیده» گرفته تا «محافظان کهکشان»، همواره با افزودن چاشنی کمدی، بهدنبال نرم کردن فضای تاریک و آخرالزمانی ژانر علمی تخیلی بوده است. او این نگرش را اکنون بهعنوان رئیس مشترک کمپانی دیسی به «سوپرمن» آورده است.»
نویسنده نشریه هالیوودی سپس درباره فیلمنامه گفت: «این فیلمنامه خالی از ایراد نیست؛ جزئیات زیادی، گاها اجازه تنفس به مخاطب نمیدهد. اما آنچیزی که مهم است، جذاب بودن و ریتم تند فیلم است که نشان از حاصل دست یک شیفته ژانر بوده که بهواسطه ۳ بازیگر اصلی که در نقشهای خود خوش درخشیدهاند، به این موفقیت رسیده است. دیوید کورنسوئت در نقش سوپرمن/کلارک کنت محشر است. او این کاراکتر را به کمدی خودتخریبی و حس آسیبپذیری اجرا کرده و با حس اینکه آیا برای ارزش والایی میجنگد، دست و پنچه نرم میکند. رابطه سوپرمن با کاراکتر لوئی لین (با بازی ریچل برازناهان) نیز بامزه از آب در آمده و برازناهان بهترین اجرا را از این خبرنگار باهوش روزنامه دیلی پلنت، از زمانی که مارگو کیدر در این نقش ظاهر شده بود را ارائه داده است. نیکولاس هولت نیز از دز کارتونی نمونههای پیشین کاراکتر لکس لوتر کاسته است و بیشتر روی خباثت این شخصیت تمرکز کرده است.»
این منتقد درباره بعد انسانی «سوپرمن» افزود: «ستون انسانی این فیلم در تضادی جالب، بیگانهای از سیاره کریپتون است. کورنسوئت در هر لحظهای که ممکن بود این فیلم وارد فاز فانتزیهای شلوغ شود، با بازی گرم خود فیلم را نجات میدهد.»
نویسنده هالیوود ریپورتر در پایان درباره باقی کادر پشت صحنه نوشت: «فیلمبرداری هنری براهام، پویا است؛ تیم جلوههای ویژه سنگ تمام گذاشتهاند و مزیک متان جان مورفی و دیوید فلمنیگ نیز با الهام گرفتن از ریتم ماندگار جان ویلیامز، به شکوه اثر افزودهاند. باایحال بزرگترین نقطه قوت فیلم، کنار گذاشتن طائونی است که فیلمهای ابرقهرمانی را در ۲۰ سال اخیر دربرگرفته و به یک فانتزی کودکانه بازمیگردد.»
ورایتی:حماسه گیرا و تاثیرگذار و البته روی اعصاب
منتقد ورایتی نیز جزو هواداران نسخه جیمز گان بوده و درباره وجهه تمایز این فیلم با دیگر محصولات ژانر میگوید: «همه ما بدرتین جنبههای فیلمهای ابرقهرمانی را به خوبی میشناسیم (قصههای بیخودی شلوغ و پیچیده و استفاده بیش از حد از جلوههای ویژه)، اما بزرگترین نتقض درباره این فیلمها این است که هیچ کدام از آنها شبیه با کامیک بوکها نیستند. آنها صرفا در باره قدرتهای خارقالعاده ابرقهرمانها هستند که در کسری از ثانیه میان جهانها سفر میکنند، همه چیز را بهراحتی میتوانند نابود کنند و سپر و چکش لیزر در دست دارند. اما جنس قصهها در کامیکبوکها تفاوت داشت. قهرمانبازیهای این کاراکترها، خیلی آرام اتفاق میافتاد که روی بعد فیزیکی این قصهها محدودیت میگذاشت. ابرقهرمانان در کامیک بوکیها با فراز و نشیبهای بیشتری روبرو بودند و این مسئله به کاراکترهای آنها عمق میبخشید.»
این نویسنده در ادامه مینویسد: «در اینجاست که با «سوپرمن» جیمز گان، خود را متمایز میکند. این اولین تجربه گان در رژیم جدید دیسی بوده و بهخوبی میداند که مخاطبان، از ژانر ابرقهرمانی خسته شدهاند، بنابراین علاوهبراینکه باید بخت استودیو را باز کند، بلکه باید تعریف جدیدی از ژانر را بازگو کند.»
ورایتی در پایان درباره فیلمنامه اشاره داشت: «جنبه شلوغی فیلمنامه، همه به نفع فیلم است و هم به ضرر آن. این اثر اجازه تنفس به کاراکترهای خود را نمیدهد تا آنها بتوانند به حقیقتهای جدید زندگی خودشان، بنگرند. به همین علت است که این فیلم، یک رده پایینتر از بهترینهای این ژانر نظیر «شوالیه تاریکی»، «سوپرمن ۲»، «بتمن» و «محافظان کهکشان» قرار میگیرد. اما این در رده بعدی در کنار «ثور»، «بتمن میآغازد» و «کاپیتان آمریکا» جای دارد. گان یک حماسه گیرا و تاثیرگذار ساخته است که گاها روی اعصاب نیز میرود.»
اسکرین دیلی: زیادی شلوغ است
این منتقد نیز در مجموع نگاه مثبتی به فیلم دارد و میگوید: «آثار جیمز گان مملو از لحظات غیرمتعارف کمدی و تغییرات عجیب لحن است، اما در هسته آنها یک فرمول موفق وجود دارد: قدرت افراد برای ساختن دنیایی بهتر؛ بنابراین دور از ذهن نبود که کارگردان «محافظان کهکشان»، توجه خود را به «سوپرمن» بهعنوان خوشقلبترین ابرقهرمان معطوف کند. اگرچه این فیلم زیادی شلوغ است، اما شامل بهترین جنبههای کاراکتر سوپرمن و جیمز گان است. «سوپرمن» جاهطلبانهتر و عجیتتر از باقی بلاکباسترها است.»
نویسنده اسکرین دیلی در ادامه افزود: «سه فیلم محافظان کهکشان به کارگردانی جیمز گان، در حدود ۲٫۵ میلیارد دلار فروخته است و او نشان داد که فرمول در همآمیختن کاراکترهای ناجور میتواند به یک تیم دوستداشتنی تبدیل شود. علاوهبراین گان کارگردانی «جوخه انتحار» را نیز برعهده داشت و وجهه کارگردان مولف را به ژانر ابرقهرمانی میآورد. این ویژگیها در «سوپرمن» بهوضوح دیده میشود؛ اما گان خیلی در اینجا از کاری که میکند مطمئن نیست و این مسئله خود را در اثر نشان میدهد. یکی از این ایرادات، این است که قصه فیلم بیجهت شلوغو پیچیده است و افزودن داستان جنگ میان یک کشور ضعیف با یک کشور قوی جنگطلب و نقشه لثر برای نابودی وجهه عمومی سوپرمن، کمکی به قصه نمیکند. علاوهبراین دو ابرقهرمان گرین لنترن و مستر ترفیک میز به قصه افزوده شدهاند که مستر ترفیک گاها صحنه را از سوپرمن میرباید.»
منتثد این وبسایت درباره جنبههای کمدی فیلم اشاره میکند: «طنز فیلم بگیر و نگیر دارد و تمرکز روی سگ بامزه سوپرمن، در همه لحظات موفق نیست. در دنیایی که اکثر آثار ابرقهرمانی انگار از سوی یک کمیته ساخته شدهاند، اما ردپای گان در تمامی لحظات «سوپرمن» مشاهده میشود. این ردپا خود را با حضور یک هیولا و یا رنگهای بسیار روشن فیلم نشان میدهد. اما گان با تمرکز روی جنبه خوب بودن کاراکتر سوپرمن، خود را بیشتر نشان میدهد که در نتاقض با کاراکترهای بدبینی و کمتر پرداختهشده مانند لوئی لین است.»
گاردین: فرسوده، بیروح و دیوانهوار
منتقد گاردین، از منتقدان جدی نسخه گان بوده و ساخته شدن چنین فیلمی را بهعلت میخواند: «این فیلم یک دیاگرام ون متشکل از یک فرنچایز فرسوده و هوش مصنوعی بیروح است. این فیلم وجود خود را خود نیز نمیتواند توجیه کند. همه ما امیدوار بودیم که کارگردان «محافظان کهکشان» بتواند کاراکتر سوپرمن را به اوج ببرد یا لااقل او را از زیر بوتهایش گرفته و بالا بیاورد! مرد پولادین پس از فاجعه «سوپرمن علیه بتمن» نیاز به بازسازی داشت؛ بااینجال باید اعتراف کنم که از دیوانهوار بودن نسخه بیش از حد طولانی زک اسنایدر لذت بردم.»
این منتقد در ادامه نقد خود نوشت: «برای بازسازی کاراکتر سوپرمن نیاز است تا به قصه اولیه بازگردیم و دوباره ببینیم که چرا عاشق ژانر ابرقهرمانی هستیم. ما نیاز به سادگی و روشنی قصه داشتیم و میخواستیم ببینیم که سوپرمن دوباره به مانند یک نوزاد مانند داستان حضرت موسی، به زمین میآید و امید را به آمریکایی را که با رکود بزرگ اقتصادی دهه ۳۰ دستوپنچه نرم میکند، بیاورد. از فیلم گان از همان ابتدای کار، گرفتار گفتن پیشزمینههای متعدد میشود و نیاز برای توضیح آنها روی تصویر زیرنویس بیاید. حتی موسیقی متن الهامگرفتهشده از شاهکار جان ویلیامز یادآور دوران خوش قدیم است. سوپرمن با بازی فراموششدنی و بیروح دیوید کورنسوئت در ابتدا میخواهد میانجی یک جنگ میان دو کشور خیالی باشد. اما چرا این جنگ؟ چرا قصه سراغ هیچ یک از درگیریهای دیگر در جهان نمیرود؟ احتمالا بهاین علت که این جنگ آنقدر خیالی و سطحی است که به هیچ کسی برنخورد.»
این منتقد رد پایان اشاره داشت که چه نیازی به این فیلم است و گفت: «هدف از فیلمی که در دنیای دیجیتالی و بیعمق درگیر شده و هیچ نشانی از زندگی در آن نیست، چیست؟ چند فیلم ابرقهرمانی دیگر بهویژه با کاراکتر سوپرمن نیاز داریم ببینیم که دنیا وارد فاز آخرالزمانی شده و آسمانخراشها در حال سقوط هستند؟ چنین آثاری اوایل سرگرمکننده بودند اما هیجان میدان را ترک کرده است.»
نشریه امپایر:آغازگر رژیم جدید
منتقد این نشریه همچنین از ساخته جیمز گان ناامید بوده و میگوید: «شاید این فیلم، آغازگر رژیم جدید در دیسی باشد و جیمز گان سکان هدایت یک فرنچایز عظیم را در دست گرفته، این کارگردان داستان را از وسط کار شروع میکند. سیاره کریپتون نابود و کلارک کنت، بالغ است و او بههمراه یک هیولای دیگر، جز زندگی روزمره مردم زمین هستند. کلارک در حال کار کردن برای دیلی پلنت بوده و با کاراکتر لوئی لین (که از راز او باخبر است) دوست است. او در این بین در جنگهای بینالمللی نیز دخالت میکند.»
نویسنده امپایر درباره نمونههای بهتر ابرقهرمانی افزود: «به همان گونهای که در فیلم «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» دیدیم، مسئله کنترل دولتها روی موجودات قدرتمند و اخلاقیبودن تصمیماتی که چنین رژیمی میگیرد، میتواند سوژه خوبی برای یک بلاکباستر عالی باشد. در اینجا جنگ میان دو کشور بوراویا و جارهانپور استعاره بسیار سطحی از درگیریهای کنونی است؛ بااینکه تلاش فیلم برای نشان دادن بحرانهای بشری ستودنی است، اما بهعنوان یک قصه فرعی در یک فیلم شلوغ و کنایهای، دور از اخلاق است.»
ناگفته نماند که فیلمنامه «سوپرمن» پیش از وقوع جنگ غزه نوشته شده بود و فیلم در اواخر ۲۰۲۳ در مرحله پیشتولید بود؛ بنابراین ارتباطی با جنگهای دو سال اخیر ندارد.
منبع: صبا