نمیشود یک زمان پشت اجرای چاوشی ایستاد و بعد کنار کشید
نقص پدافند فرهنگی در جنگ ۱۲روزه

نشست «جامعه، موسیقی و جنگ» در پژوهشکده هنر پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، با حضور پدرام جوادزاده (عضو هیات علمی پژوهشکده هنر و آهنگساز)، احسان آقایی (مدرس دانشگاه و آهنگساز)، به دبیری مصطفی اسدزاده (عضو پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات) برگزار شد.
در آغاز این نشست آقایی ـ مدرس دانشگاه و آهنگساز ـ با بیان سیر تاریخی کوتاهی در حوزه موسیقی جنگ، گفت: نخستین پیشینه موسیقی جنگ به سمفونی ۳ بتهون برمیگردد که در سال ۱۸۰۳ میلادی برای ناپلئون ساخته شد. بعد از این هم آثاری بوده، در این سیر تاریخی صرفا وجوه حماسی مد نظر نبوده و در محتوا و فرم وارد شده است؛ بنابراین میتوان برداشت کرد جریانسازی که جنگ در حوزه موسیقی داشته به محتوا محدود نشده است و به طور مثال در موسیقیهای جنگ جهانی دوم، هارمونی هم تغییر کرده است. تا سال ۱۹۹۹ و آثار فندرنسکی سیلی از آهنگسازان غربی را داریم که با موضوع جنگ اثر تولید کردهاند اما در ایران در یک قرن گذشته موسیقی مرتبط به موضوع جنگ و مسائل سیاسی آثار شاخصی نبوده است.
او افزود: در ایران تکنیک تصنیفسازی که از زمان حمله متفقین به ایران ساخته شد، ادامه پیدا کرده و فقط محتوا تغییر کرده است. اولین نمونههای مرتبط با جریان سیاسی و وطندوستی که در ایران داریم مربوط به آثار عارف قزوینی است. بعدها تودهایها نگاه فرمال خود را وارد کردند. در طول هشت سال دفاع مقدس باز آثاری بوده از حسن ریاحی، سعید شریفیان، انتظامی، پژمان و … که بعضی به لحاظ فن موسیقی ارزرش خاصی ندارند، حماسه خرمشهر خیلی موسیقی خاصی نیست اما خلاقیت ایشان در استفاده از سازهای محلی و ترکیب، به آن جلوه داده است. همچنان در این مدت جریان هنری به معنای واقعی آن، در موسیقی نداشتهایم.
۳ مانع مهم در جریانسازی هنری
آقایی سه ملاحظه تخصصی را مهمترین مانع جریانسازی هنری دانست و اظهار کرد: نخستین مشکلی که ما آهنگسازان با آن مواجه هستیم این است که وقتی قرار است اثری تولید کنیم، مدیران برایمان چهارچوبهای خیلی تنگی تعریف میکنند، مثلا اگر میخواهید درباره جنگ بسازید، حماسی بسازید، یا اگر درباره ایران است، شامل این مفاهیم باشد. در اینجا یک چارچوب وضع شده و احساسات ناشی از آن مفهوم، فیلتر میشود. بعد آهنگساز باید در آن قالب و ساختار، هنرآفرینی کند. وقتی حلقه کار به حدی تنگ میشود، نمیتوان انتظار آثار فاخر و جریانسازی هنری داشت. اگر در دنیا جریانسازی هنری اتفاق میافتد، دلیل این است که هنرمند هم در تولید آزاد است. جنگ فقط حماسه نیست، درد و ترس و خسارت هم هست، نمیشود فقط عظمت و حماسهاش را دید.
به گفته او مانع دوم عبارت است از برخورد سلیقهای مسئولان. تا مدتی پیش ما حتی روی حلال و حرام بودن موسیقی بحث داشتیم، امروز میگویند آثاری تولید شود که جوانان بپسندند.
این آهنگساز ادامه داد: سومین مسئله تهدیداتی است که بر سر راه فعالیت هنرمندان است و هر اجرا باید همراه با اخذ مجوز و تعهداتی باشد که نسبتی با درخشش تخصصی و حرفهای هنرمند برقرار نمیکند و فرد هرقدر هم عملکرد شایستهای داشته باشد، باز برای اجرا بعد باید تمام مراحل پیشین را طی کند. در مجموع از یک سو محتوا و فرم دستوری است و از سوی دیگر ژانر باید همان باشد که مجاز دانسته میشود و در ضلع سوم سختگیریهای قانونی، ابدا منعطف نیست. بنابراین وضع چارچوبهای سنگین و بلاتکلیفی هنرمندان واقعیتی است که در برابر تبلور و توسعه هر نوع جریانسازی هنری، از جمله موسیقی مقاومت نشان میدهد.
او ادامه داد: در شرایطی که انتظار میرفت بعد از جنگ قدری فضای فرهنگی کشور به نفع مردم باز شود، همچنان با موضوع، امنیتی رفتار میشود. اجرای ارکستر سمفونیک، به نظر من اجرای خوبی بود، اما چرا فقط این گروه، این محتوا و این مکان؟ اگر مسئولان واقعا به دنبال کار موثر فرهنگی هستند باید سیاستگذار باشند، نه اینکه جایگاه خود را در مقام ناظر تثبیت کرده و حلقه نظارت را روز به روز تنگتر کنند و مرز مجاز و غیرمجاز تعیین کنند. هنرمند باید آزاد باشد تا بتواند کار کند. ممکن است یک اثر را فقط ۵۰ نفر بپسندند و اثر دیگر را ۵۰ هزار نفر، مهم این است که با هر سلیقهای اثری و محتوایی وجود داشته باشد.
او با بیان اینکه ما فرمول انتخاب خداوند را نمیدانیم، تصریح کرد: در جنگ اخیر تعدادی کمحجاب نیز شهید شدند. فارغ از اینکه دغدغه حجاب، یک دغدغه جدی است و کاملا نیاز فرهنگی کشور است و باید به آن دقت داشت، اگر امروز به فراخور شرایط جنگ، با موضوع کم شدن حجاب بانوان کنار آمدیم و با مسامحه از کنار آن گذشتیم، این موضع را نباید مدتی بعد تغییر داد، نمیشود یک زمانی همه پشت اجرای محسن چاوشی بایستند و بگویند ما هم کمک کردیم، بعد اگر به هر دلیلی تغییری در رویه ایشان ایجاد شد، کنار بکشند.
تخصص در حوزه فرهنگ فصل الخطاب باشد
این عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات راهحل خروج از این بنبست فرهنگی را در گروی این مسئله دانست که کار به دست متخصصان سپرده شود و گفت: فرهنگ تنها حوزهای است که نباید نگاه سیاسی به آن داشت، اما متاسفانه امروز تمام پستهای فرهنگی، به شکل سیاسی توزیع میشوند. بر اساس قانون بقای مدیران، این بزرگواران با سنین بالا همچنان از یک صندلی به صندلی دیگر منتقل میشوند و نگاه تخصصی نیست. در جهان دو دوره مدیریت فرهنگی خوب جواب داده، یک دوره در شوروی و یک دوره در آلمان شرقی، اتفاقا دستوری هم بودند، اما توانستند جریانی را ایجاد کنند که بعد از گذشت ۳۰ سال از فروپاشی، هنوز در کشورهای حوزه نفوذ کمونیست، اثر آن زیباییشناسی باقی است. برجی که الان میسازند متاثر از آن نظام زیباییشناسی است. اگر قرار است اجبار باشد هم باید مبتنی بر اصولی مستحکم و قابل دفاع باشد. مشکل بزرگ ما این است که در این حوزه تخصصی، هیچ متخصصی وجود ندارد. این فضا باید شکسته شود و تخصص در حوزه فرهنگ فصل الخطاب باشد.
در فرهنگ ما موسیقی چیزی بیش از مطربی تلقی نمیشود
در ادامه جوادزاده ـ عضو هیات علمی پژوهشکده هنر و آهنگساز ـ درباره میزان توجه مسئولان به این نشستها، اظهار کرد: نکتهای که برای من قابل تامل بود، در چندروز اخیر که خبر برگزاری این نشست منتشر شد، دوستانی از جناح اصولگرا و اصلاح طلب تماس میگرفتند و پیشنهاداتی داشتند که مایل بودند در محتوای بحثهای این نشست مدنظر باشد. بنابراین از یک سو نتیجه میگیریم این نشستها مهم است و به گوش مسئولان میرسد و از سوی دیگر این پرسش باقی است که چرا جدی گرفته نمیشود.
او ادامه داد: قطعا در دوره قاجار و جنگهای ۳۰ ساله ایران و روسیه هم موسیقیهایی ساخته شده اما ثبت نشده است، اما واقعیت این است که در فرهنگ ما موسیقی چیزی بیش از مطربی تلقی نمیشود و نه مطالبه جامعه و نه نگاه سیاستگذاران به موسیقی، توجه به جنبه فرهنگسازی و جریانسازی آن نبوده. این مسئله در سینما هم صادق است و در سینما هم متاسفانه فیلمهای خوبی نداشتهایم و دلخوش هستیم به اینکه گاهی موسسه اوج یا حوزه هنری یک چیزی تولید میکند.
جوادزاده ادامه داد: جنگ هشت ساله ما بستری فراهم کرد تا شاهد جریانات هنری در حوزه تجسمی یا فیلم باشیم، آنچه در موسیقی رقم خورد بیشتر تصنیف و سرود است و فرم در آن نیست. دقیقا تجربه عارف را داریم ادامه میدهیم. از طرفی کشور ما هر روز در معرض تهدید بوده، اما وقتی جنگ شد آماده بحران نبودیم.
نقص پدافند فرهنگی در جنگ ۱۲ روزه
او با اشاره به اینکه ۱۰ سال است در منطقه درگیر هستیم، اما زیرساخت فرهنگی و هنری ما ناتوان است، اظهار کرد: چند عملیات وعده صادق داشتیم، اما فرهنگ ما ساختار جنگی به خود نگرفت. اگر نقد ما این باشد که پدافند و عوامل و رادار موشکی و … ایراداتی داشته، کسی در برابرمان موضع نمیگیرد، اما وقتی به فرهنگ میرسیم و نقدی میکنیم، یا از آن به ضربه زدن به وجهه کشور تلقی میشود یا ایجاد خدشه در وحدت عمومی. متاسفانه پدافند فرهنگی ما نیاز به ترمیم جدی دارد. ما به عنوان متخصص امر در این زمینه نقد داریم و هشدار میدهیم که مسئولان موضوع را جدی بگیرند و تدبیر کنند.
جوادزاده دلیل این ادعا را اینطور شرح کرد: اگر نقص در پدافند فرهنگی نداشتیم، مجبور نبودیم برای ایجاد ارتباط با ملت و مردم روزی چند بار سمفونی خرمشهر و مداحیهایی کم کیفیت پخش کنیم. از معدود اتفاق مبارکی که در این میان پیش آمد تصنیفی بود که محسن چاوشی بر اساس شعر کاظم بهمنی ساخت و حرکت خودجوش و قابل تقدیری بود. اما مسئولان فرهنگی ما نتوانستند تولید چنین آثاری را برنامهریزی کنند.
او افزود: مشکل بزرگتر اینجاست که اساسا عزم چندانی برای ساخت آثار فاخر در موضوعات سیاسی و فرهنگی نیست. از طرفی جنگ فقط حماسه نبوده، به عدهای آسیب زده و درد را هم باید در آن دید، اینها نکاتی است که به آنها توجه نمیشود. اکنون باید پرسید اینکه فردای جنگ ارکستر سمفونیک میرود زیر میدان آزادی برنامه اجرا میکند به چه درد مردم میخورد؟ در طول جنگ اجرا نداشت، اثر جدیدی هم ارائه نداد، جنگ که تمام شد همان اثر قدیمی را اجرا رفت، از این موضوع میشود حمل به ناکارآمدی کرد. آیا قرار است فعالیت فرهنگی دردی از مسائل فرهنگی کشور حل کند یا خیر؟ اینها نمودهایی از بحران ناکارآمدی مدیران عرصه فرهنگ است. دغدغه فرهنگی بین مسئولان ما گم شده، عقبه تمدنی ما گم شده، ظاهرا تنها چیزی که در این جریانهای فرهنگی جایگاه ندارد، ایران است.
باید دردها را گفت تا برطرف شود
این عضو هیات علمی پژوهشکده هنر اظهار کرد: اکنون باید دید مواجهه با جریان خودجوش چگونه رقم میخورد؛ در شرایطی که فردی مانند محسن چاوشی اثر ارزشمندی در سختترین شرایط جامعه تولید کرد، آیا مثلا اجازه این را خواهد داشت که از تسهیلاتی در اخذ مجوز برخوردار شود یا پارهای الزامات قانونی و حراستی، برای وی تعدیل شود؟
او افزود: در شرایطی که اوضاع مدیریتی ما سیر در گمگشتگی فرهنگی و سیاستگذاری است، جامعه هم راه خود را میرود و تمایلی به موسیقی فاخر از خود نشان نمیدهد. متاسفانه از بیش از ۵۰ سال پیش عوام دنبال اثر فاخر نبوده، الان هم اثر فاخر خواهان ندارد و به نظر میرسد اگر با همین مسیر حرکت کنیم، تا ۵۰ سال بعد هم همین باشد. گرچه هیچ دورهای نبوده که توده جامعه به دنبال هنر اصیل باشد و نمیتوان توقع داشت آنچه یک موزیسین از موسیقی فهم میکند، در ذائقه مردم هم بنشیند. اما انتظار نداریم نظام سیاستگذاری ما راه را برای هر نوع موسیقی پاپ باز کند. این گروهها سالهاست که از انواع امکان و معافیت مالیاتی برخوردارند، بعد زمانی که لازم است در شرایط خاصی اثر تولید کنند، کنار باشند!
بنا بر اعلام پژوهشکده فرهنگ، هنر و ارتباطات جوادزاده در پایان گفت: واقعیت عملکرد فرهنگی ما مشهود است و کارکرد موثری نداشت؛ متاسفانه، فرهنگ سوق داده شده به سمتی که از یک طرف سلبریتیها رانت بگیرند از طرف دیگر، اگر قرار بر این باشد که برای وطن کاری انجام دهند، هزینه بخواهند. این موضوعات با سکوت کردن حل نمیشود. باید دردها را گفت تا حل شود.
منبع: ایسنا