نقدی بر نمایش «الاویاتان»؛ ویرانشهری سیاه روی صحنه

محمد میرعلی اکبری اینجا در مقام کارگردان توانسته با طراحی میزانسن‌های موفق و سودمندی از آکسسوارهای درخور شأن نمایش «الاویاتان»، آنرا به نمایشی جسورانه و نوآورانه بدل کند.

رضا بهکام؛ نمایش «الاویاتان» که این روزها در سالن «چهارسو» از مجموعه تئاتر شهر اجرا میشود از دو سو حائز اهمیت است:

اول: پرداختن به ژانرهای «علمی-تخیلی» و «پادآرمانشهری» آن که بر متن و مضامین درونی و انسانی آن استوار است و نگاهی آیندهگرا در باب دلواپسی فردی در جوامع دیوانسالاری دارد و در تلاش است تا این تلنگر را به نسل امروز بزند که دولتهای آینده برای کنترل جمعیت و کاهش کُنشگری آدم‌های جامعه به سمت و سوی مداخلهگری تا جایی پیش بروند که فردیت انسانهای آن جامعه مدنی را به محدودترین شکل ممکن در آوردند.

دوم: نمایش با بهرهمندی از سبک بصری «نئو-نوآر» مخاطبش را در خشونت و صحنههای عاری از عشق و احساس همسو با سایههای بلند به سوی تیرگی مطلقی سوق میدهد تا به شکلی نامحسوس پیشرفت علم و تکنولوژی را بر اساس سیستمهای جاسوسی پیشرفته با پوشش پرندگان همواره ناظر بر مردمانش ببیند.

دست‌کم «الاویاتان» با مرور دو مورد فوق الذکر دارای جسارت در صحنه نمایش بوده و قابل اعتناست.

در دو دهه اخیر سریالها و فیلمهای فراوانی بر اساس گونه‌های علمی-تخیلی، پادآرمانشهری و آینده‌گرا و کلاً متأثر از بسامدهای آنتولوژیک ساخته شده که پیامد پیشرفتهای تکنولوژیکی بیرویه را متذکر شدهاند.

سریالهایی چون «آینه سیاه»، «منطقه گرگ و میش»، «جهان غرب» و «سرگذشت ندیمه» در رأس تعاریف فوق قرار میگیرند که دولتهای مرکزی دیوان سالار برای کنترل بشر دست به هر تجربه فنآورانهایی میزنند تا همواره انسان آزاد و تجربهگر را به سوی یک انسان مُنزوی و مطیع پیش برده تا بتوانند بر روی او تسلط داشته تا هرگونه تحرک و کنشگری در او و جمعیت شهری و ایضاً کشوری و قاره‌ایی را به نقطه صفر و متعادل از نظر آنان مُنتج کند.

«محمد میرعلی اکبری» در متن نمایشی خود بر اساس طراحی چنین ویرانشهری قلمفرسایی کرده و شخصیتهای او از طیف خاکستری به سوی سیاه نیل میکنند. او شخصیت «بازرس» با بازی درخشان «حسین کشفی اصل» را در رسته پروتاگونیستهای روایت قرار داده تا همواره در برابر اَبر انتاگونیستی و چالشی شهر مَدار که در رئوس آن رئیس پلیس فاسد و سرمایه‌دار نئولیبرال و البته پنهان قرار دارند ایستادگی کند. انتخاب شخصیتهای تصادفی جامعه در متن نیز حال و هوای تأثرپذیری از متافیزیکی بر پایه امواج منفی را دارند که ممکن است به شکل صوتی یا آب آشامیدنی بر اعضاء و جوارح و مغز آدمهای شهر دیستوپیایی «میرعلی اکبری» رسوخ کرده و متمرکز باشند. قدرت انتاگونیستی و ضد قهرمانی نمایشنامه تا نزدیک به پایان نمایش، اهریمنی و چون دِژی غیرقابل نفوذ مینمایاند اما ورق در صحنه پایانی برگشته و غافلگیری حادثهمحوری را برای سرنوشت «الاویاتان» رقم میزند؛ دیالوگهای زیر متندار نویسنده در جای جای اجرا بر وزن و شخصیت صحنه افزوده و مخاطب را با عمقِ فلسفی و فکر شده‌ایی روبرو می‌کند.

بازی یکدست بازیگران نمایش، هژمونی باور برای اتمسفر ویرانشهر تجسمی را برای مخاطبش بیش از پیش تاریک‌تر از متن موجود جلوه میدهد که این تیرگی در بُن و ذات خود بر «نوآر» بودن گونه نمایشی اثر صحه می‌گذارد.

موسیقی به عنوان یک از ارکان شنیداری نمایش، مکمل بر اوضاع پیش روی است که «بابک کیوانی» با درک کامل از مضمون نمایش آن را طراحی و تولید کرده است. طراحی نور و چهرهپردازی نیز بر همین سویه استوار است و «محمد میرعلی اکبری» اینجا در مقام کارگردان توانسته با طراحی میزانسنهای موفق و سودمندی از آکسسوارهای درخور شأن نمایش «الاویاتان»، آنرا به نمایشی جسورانه و نوآورانه بدل کند. اگرچه که قدمت نمایش به بیش از یک دهه میرسد اما سازنده در این آوردگاه با بازسازی و نوسازی نمایش کماکان پیام نمایش خود رابه شکلی نمادین که از آیندهایی محتوم و سیاه خبر میدهد به خوبی منتقل میکند. الاویاتان در هفته پایانی خود قرار دارد و نیازمند بهتر دیده شدن است.

منبع: صبا

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

12 + 4 =

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا