نبوغ منهای اخلاق از «سمیر» ضدقهرمانی چند وجهی ساخته است
امیرکاوه آهنینجان از شکلگیری شخصیت سمیر در سریال الگوریتم گفت؛

مینا پیروزیان: سریال «الگوریتم» به کارگردانی بیژن میرباقری و تهیهکنندگی ابوالفضل صفری اثری در ژانر پلیسی–معمایی با رگههای روانشناختی و تکنولوژیک است که درامی پرتنش را میان جهان دیجیتال، اقتصاد زیرزمینی و اخلاق انسانی روایت میکند. این مجموعه باتکیه بر محوریت مفاهیمی چون کنترل، داده، هوش و فساد ساختاری، میکوشد چهرهی تازهای از تبهکاری مدرن را در بستر شبکههای سایبری و سیستمهای اطلاعاتی به نمایش بگذارد. میرباقری که پیشتر نیز در آثارش نگاهی دقیق به روابط انسانی در دل موقعیتهای پیچیده داشته، در «الگوریتم» سراغ منازعه انسان و سیستم رفته است. در این اثر، هوش انسانی و فناوری در کنار هم، ابزار قدرت و انحراف میشوند. روایت در چند سطح پیش میرود: از یک شبکه جرم بینالمللی گرفته تا بحرانهای اخلاقی و عاطفی شخصیتها.از منظر فنی، الگوریتم» ساختاری کلاسیک اما با طراحی میزانسن مدرن دارد. فضاسازی سرد و مینیمال، استفاده از رنگهای صنعتی، و ریتم حسابشده تدوین به سریال هویتی تصویری ویژه بخشیدهاند. میرباقری در این پروژه نه صرفاً یک روایت پلیسی، بلکه نوعی درام ذهنی درباره قدرت، هوش و اخلاق ساخته است؛ جایی که الگوریتمها فقط در رایانهها نیستند، بلکه در ذهن آدمها شکل میگیرند
در این میان، نقش سمیر با بازی امیرکاوه آهنینجان یکی از نقاط عطف سریال است؛ شخصیتی چندلایه که میان نبوغ ذهنی و تنهایی اخلاقی گرفتار شده است. سمیر نماد انسانی است که در جامعهای ناکارآمد و فاسد، از استعداد خود برای ساختن جهان بهتر بهره نمیگیرد، بلکه آن را به سمت کنترل و سلطه میبرد.امیرکاوه آهنینجان با نقش متفاوت «سمیر» در سریال «الگوریتم»، مخاطبان شبکه سه را با چهرهای تازه از ضدقهرمان روبهرو کرده است؛ شخصیتی میان نبوغ و انحراف، میان قدرت و سقوط. این گفتوگو، نگاهی است به تجربه او از ایفای نقش در تازهترین اثر بیژن میرباقری و به پشتصحنه شکلگیری یک کاراکتر پیچیده. آهنینجان، کارگردان، صداپیشه و بازیگر تلویزیون، سینما و تئاتر، بازی در سینما را از سال (۱۳۸۰) با ایفای نقش در فیلم «ارتفاع پست» شروع کرد او جایزه بازیگری مرد تئاتر از کانون ملی منتقدان و هجدهمین جشنوارهی تئاتر فجر برای نمایش «هشتمین سفر سندباد» (۱۳۷۹)، را در کارنامه دارد.
سمیر شخصیتی مرموز و دووجهی است. در پرداخت این نقش، چطور مرز بین جذابیت و نفرت از شخصیت را حفظ کردید تا تماشاگر هم از او بترسد و هم مجذوبش شود؟
به نظر من سمیر یک شخصیت دووجهی نیست، بلکه چندوجهی است. شخصیت چندوجهی ترکیبی است از لایههای مختلف و زوایای کمتر دیدهشده، شبیه به نقشهای مافیایی. من سعی کردم برخلاف تصور کلی از یک آدم مافیایی، او را با زوایای زندگی کاملاً معمولی در میان مردم نشان بدهم. رفتارهایش به ظاهر سالم است، اما در باطن دارای هوش و ذکاوتی بسیار بالاست که میتواند رهبری و طراحی پروژه های سرقت و جرائم بین المللی بزرگ را برعهده بگیرد.
برخلاف بسیاری از ضدقهرمانهای تلویزیونی، سمیر درونگراتر و پیچیدهتر از ظاهرش است. برای رسیدن به این لایههای پنهان، چه میزان از شخصیتپردازی در فیلمنامه بود و چقدرش را خودتان ساختید؟
تحلیل یک نقش همیشه نتیجه تعامل مابین مثلث بازیگر، نویسنده و کارگردان است. در این روند، نویسنده نطفه و پایگاه نخست شخصیت را میسازد، اما بازیگر نقطه پایان و نهایی ان ارائه آن را ارائه میدهد. به نظر من اکنون حدود نود درصد چیزی که در حال پخش است حاصل برداشت و اجرای بازیگر است. من تمام تلاش خودم را کردم تا زوایا ولایه های تازه ای را که با نظر کارگردان هماهنگ است را به شخصیت اضافه کنم و چندوجهی بودن سمیر را با زندگی روزمره او ترکیب کنم. برخلاف ضدقهرمانهای کلیشهای که عموما با خوشگذرانی یا رفتارهای خلاف عرف و اخلاق دیده میشوند سمیر با موسیقی و هنر اجین است. حتی گریم و تغییرهای ظاهر خودش را خود انجام میدهد و علاقه مند به ورزش و سلامتی اش است و تواناییهای مختلف و خاصی از خود نشان میدهد. در نهایت سمیر با همه این ویژگیها رویاهای بزرگی دارد اما تلاش میکند از مسیرهای غیرمعمول و میان بر به آنها برسد.
بخشهایی از داستان در استانبول میگذرد و سمیر در فضای بینالمللی عمل میکند. بازی در لوکیشنهای خارجی و تعامل با گروههای متفاوت چه تجربهای برایتان رقم زد؟
متاسفانه در این پروژه، چندان فرصتی برای کسب تجربه ای بزرگ و حرفه ای در فضای بینالمللی فراهم نبود، چون بخش ترکیهای سریال در فیلمنامه محدود بود و تعامل با پارتنرهای غیرایرانی خیلی گسترده نبود. مدت زمان فیلمبرداری در ترکیه هم طولانی نبود، اما برای تیم عوامل تجربه فیلمبرداری در یک کشور خارجی شرایط متفاوت و آموزندهای ایجاد کرد. حل این چالشها تجربه زیادی به همه دوستان همکارم اضافه کرد. از نظر بازیگری هم دوست داشتم تعامل بیشتری با عوامل خارجی هم داشته باشم، اما واقعیت این است که آن تجربهای که پرسیدید، به آن شکل برای من رخ نداد و پارتنر خارجی و عوامل سینمایی بین المللی نداشتم.
در روایت سریال، سمیر در شبکهای از جرم، تکنولوژی و منافع شخصی گرفتار است. به عنوان بازیگر، چه نگاهی به انگیزههای او دارید؟ او شرور است یا محصول یک نظام فاسد و ناکارآمد؟
بیشک هر مجرمی محصول شرایط زیستی و جغرافیایی جامعه خود است و سمیر نیز از این قاعده مستثنا نیست. جامعه میبایست برای پرورش انسانهایی با توان ذهنی و هوش بالا، شرایط و بستر مناسبی را محیا کند. چون این افراد بدلیل اختلاف سطح آیکیو و سرعتی که در ذهن خود با سطح عامه جامعه شان دارند ممکن است عاصی شده و مسیرهای میانبر را برای رسیدن به اهدافشان انتخاب کنند، این فاصله باعث میشود که آنها در جهانی زندگی کنند که قوانین و فرمهای خاص خودش را دارد و در نتیجه یک انسان باهوش و نابغه میتواند به راحتی تبدیل به مجرم شود.
با توجه به ژانر پلیسی و نگاه واقعگرایانه کارگردان بیژن میرباقری، تعامل شما با او چگونه بود؟ آیا اجازه بداههپردازی داشتید یا همه چیز بر اساس طراحی دقیق پیش میرفت؟
تجربه همکاری من با کارگردان سریال، بیژن میرباقری، یکی از جذابترین و در عین حال پیچیدهترین همکاریهای من در سینما بوده و هست. ایشان به شکلی با بازیگر تعامل میکنند که حس آزادی و اعتماد کامل ایجاد میشود؛ به طوری که پیشنهادها و ایدههای بازیگر را با آغوش باز میشنوند و حتی گاهی نظر بازیگر را مستقیماً در تصمیمگیریهای صحنه لحاظ میکنند. این نشاندهنده ذهن باز و انعطافپذیری فوقالعاده ایشان است و باعث میشود که همکاری با ایشان هم چالشبرانگیز و هم الهامبخش باشد. نکتهای که برای من جالب بود این است که ایشان همیشه به دنبال بهترین نتیجه هستند و این اجازه را میدهند که دیگران نیز در جهت رسیدن به آن نتیجه مشارکت داشته باشند، ایده بدهند و نقش فعال ایفا کنند. همین رویکرد باعث میشود فرآیند کار، تجربهای یادگیرنده و عمیق برای همه عوامل باشد و بازیگر بتواند با خلاقیت و جسارت بیشتری به شخصیت خود جان بدهند.
سریال «الگوریتم» بر پایه موضوعات روز، مثل پولشویی، شرطبندی و فساد سایبری شکل گرفته. فکر میکنید مخاطب امروزی چقدر میتواند با شخصیت سمیر همذاتپنداری کند یا از او متنفر شود؟
.موضوعاتی که نام بردید، همه مسائل روز جامعه ما و حتی دنیا هستند و فکر میکنم رسالت اهالی هنر و خاصه ما در بخش نمایشی، چه در سینما، تلویزیون، تئاتر، رادیو یا هر رسانه دیگری، دادن آگاهی از طریق پرداختن به این مسائل است. من تمام تلاشم را کردم که سمیر آنقدر برای مخاطب آشنا و نزدیک و قابل درک باشد که حتی اشتباهات و تصمیمگیریهای غلطش نیز برایشان قابل فهم و همذاتپنداری باشد. سعی نکردم شخصیت را آنقدر غریبه و دور کنم که مخاطب نتواند با او ارتباط برقرار کند. سمیر یکی از خود ماست اما تصمیمهای نادرست میگیرد. همین باعث شده که مخاطب در ابتدا او را فردی معمولی و آشنا ببیند، اما به مرور، تفاوتها و پیچیدگیهایش را درک کند. بنابراین احساس میکنم سمیر توانسته همذات پنداری درست و واقعی با مخاطبش ایجاد کند.

منبع: صبا




