در روزهایی که همه زندگی را سخت چسبیده بودیم، داوود نژاد همه چیز را آسان میگرفت
کارگردان «قرمز یواش» بیواسطه از ساخت و شکل گیری فیلمش گفت:

مهدیه مالکی: فیلم قرمز یواش به نویسندگی و کارگردانی علی جبارزارده و تهیه کنندگی علی عبدالعالی زاده است. این فیلبم با نام سابق لب خط اثری در در ژانر کمدی اجتماعی، خانوادگی و محصول سال ۱۳۹۹ است. که در حال حاضر در سینماهای سراسر کشور روی پرده اکران است. به گزارش صبا، در این فیلم بازیگران نام آشنایی همچون؛ هومن حاجی عبداللهی، محیا دهقانی، روشنک گرامی، سیاوش چراغی پور، کاظم نوربخش، هامون سیدی، مونا کرمی، رضا داوود نژاد، لاله صبوری، جمشید هاشم پور، محمدرضا داوود نژاد و … همکاری داشتند. این فیلم روایت جوانی به اسم رضا است که در جنوب تهران «لب خط» زندگی میکند و از معدود آدمهایی در دنیاست که سندروم هایپرتیزیا دارد. در ادامه گفت و گوی چالشی صبا را با کارگردان اثر، علی جبارزراده میخوانید.
انگار بیست سال بود که مرا میشناخت
در ابتدای گفتوگو، از کارگردان «قرمز یواش» درباره تجربه همکاریاش با زندهیاد رضا داوودنژاد پرسیدیم؛ بازیگری که درگذشت دردناک او چند سال پیش جامعه سینما را سوگوار کرد.
جبارزاده با یادآوری خاطرهای از نحوه پیوستن داوودنژاد به این پروژه گفت:
«چیزی به آغاز پروژه و فیلمبرداری نمانده بود. ایام کرونا بود و کمتر کسی حاضر میشد ریسک حضور در کار را بپذیرد. درست در همان روزها امیر حسین رستمی در آخرین لحظه از ادامه همکاری انصراف داد و من زمان بسیار کمی برای انتخاب بازیگر جدید داشتم. اما داوودنژاد به شکلی عجیب، همان بار اول که با او صحبت کردم پذیرفت و از فردای آن روز سر صحنه بود.»
او افزود:
«این رفتار متواضعانهاش برای همه ما مثالزدنی بود؛ اینکه او در آن روزهای سخت و پرریسک، زندگی را آسان میگرفت، پیشنهاد مرا بیتعارف قبول کرد و سر کار چنان با صمیمیت برخورد میکرد که انگار بیست سال است با هم رفاقت داریم.»

بحران هویتی و فرار از جنسیت؛ ایده مرکزی فیلم
علی جبارزاده، نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی «قرمز یواش»، درباره علت تغییر نام فیلم از «لب خط» به «قرمز یواش» با وجود تشابه محتوایی با فیلم گفت: «این تغییر نام، انتخاب من نبود و در زمان توقیف فیلم متوجه شدم برای نمایش فیلم چنین تصمیمی گرفته شده است.»
وی درباره اینکه چرا برخی از کاراکترهای این فیلم از ویژگیهای جنسیتی خود فاصله گرفتهاند، خاطرنشان کرد: «این مسئله در واقع تعمدی بود واز فراگیر شدن این موضوع در جامعه نشأت گرفته، امروزه برخی از افراد از هویت اصلی خود فرار کرده و سعی در اخذ هویت دیگری دارند؛ زنان از زنانگی خود فرار میکنند یا مردانی که به شمایل زنانه در می آیند. این ضد فرهنگ، متأسفانه امروز در جامعه فراگیر شده و در این فیلم کاراکتری که شخصیت واقعی خود را پذیرفته، دختر روسی است؛ گرچه در انتهای داستان کاراکتر محیا دهقانی از شخصیت پسرانه خود فاصله گرفته و به زنانگی خود باز میگردد.»
جبارزاده ادامه داد: «کشور ما در معرض بمباران فرهنگی و وسایل ارتباط جمعی قرار گرفته و چون این مسائل برگرفته از فرهنگ و جامعه ما نبوده و فقط مصرفکننده بودیم، دستخوش تغییراتی میشویم که در هویت فردی افراد جامعه تأثیرگذار است. گویی اکثر افراد بدون دانستن علت کارها و رفتارها، کورکورانه از آنها تقلید میکنند و این بحران هویتی موجب شده افراد حتی از جنسیت خود نیز فرار کنند. سعی من این بود که با این کاراکترها این مسئله را در فیلم «قرمز یواش» بازگو کنم.»

تأثیر نپذیرفتن از جریان جاری سینمای کمدی
نویسنده فیلم سینمایی «قرمز یواش» درباره شکلگیری ایده این فیلم افزود: «من قصد ساخت فیلم دیگری داشتم که متأسفانه آن فیلمنامه پروانه ساخت نگرفت و این ایده که یک دختر خارجی به ایران بیاید و عاشق یک پسر ایرانی شود، از سوی سرمایهگذار مطرح شد. ولی چون این ایده به زعم من تکراری بود، سعی کردم آن را به شکل متفاوتی روایت کنم؛ بنابراین شخصیتپردازی و کاراکترهای داستان را اینچنین پیش بردم. ضمن اینکه من اصولاً در فیلمسازی از جریان جاری در سینما تأثیر نمیگیرم، گرچه مخاطب در سینمای کمدی به فرمولهای مشخصی عادت کرده، از جمله بازیگران سوپراستار و صحنههای تکراری کمدی ولی با این حال من در هر دو فیلمم سعی کردم از روند جاری فیلم های کمدی تقلید نکنم و دنیای خاص خود را در فیلمهایم به تصویر بکشم.»
انتقاد از معادلات گیشه: سینمادارها مقصرند
نویسنده فیلم سینمایی «قرمز یواش» با ابراز نارضایتی از وضعیت گیشه فیلم، تأکید کرد: «معادلات گیشه فیلم را سینمادارها تعیین میکنند. سینمادارها نیز تعداد سالنها و سانسها را بدون تماشای فیلم و بر حسب بازیگرانی که در فیلم حضور دارند، تعیین میکنند. به همین علت متأسفانه گرچه این فیلم تازه اکران شده، ولی تعداد سالنها و ساعات فیلم خیلی کم است و سانسهای مرده به فیلم اختصاص پیدا کرده. البته بازخورد مخاطب از فیلم خوب بوده و امیدوارم بنا به رضایت مخاطبان در ادامه سانسهای بهتری به فیلم تعلق بگیرد.»

دور زدن ممیزی با انتخاب بازیگر مرد برای نقش مادر
جبارزاده درباره علت انتخاب سیاوش چراغیپور در نقش مادر خانواده یادآور شد: «این مورد در زمان نگارش فیلمنامه به ذهن من رسید و از همان ابتدا سیاوش را به دلیل نوع صدا و بازیهایش برای این نقش در نظر گرفته بودم. ضمن اینکه برای نشان دادن رابطه او با پسرش و برای دور زدن ممیزیها چنین انتخابی کردم. گرچه بعد از این فیلم در بسیاری از فیلمهای دیگر نیز چنین انتخابی صورت گرفت، ولی زمانی که ما این فیلم را ساختیم، این موارد مانعی برای دریافت مجوز نمایش فیلم شد.»
وی افزود: «ما برای این فیلم دو بار پروانه نمایش گرفتیم که یکی از اصلاحات به خاطر پیدا بودن گوش محیا دهقانی در تیپ پسرانهاش بود. اگر این اصلاحات صورت میگرفت، کار خیلی ضربه میخورد؛ ولی در دولت جدید بدون رتوسکوپی موفق شدیم پروانه نمایش دریافت کنیم و همه این موارد موجب عدم اکران فیلم در زمان خود شد.»
الزامات ژانر کمدی و پایان خوش
کارگردان فیلم سینمایی «قرمز یواش» در پاسخ به این سوال که آیا پایانبندی مثبت فیلم شعاری نبود؟، گفت: «پایان خوش یکی از الزامات کار طنز است؛ گرچه انتخاب من ساخت این سوژهها در ژانر اجتماعی بود. زندگی برای افراد مبتلا به سندرم هایپرتمیزیا بسیار سخت و ناگوار است و باعث میشود این افراد دائماً در ذهن خود زندگی کنند. در مواجهه با چنین سندرومی متوجه میشویم فراموشی چه نعمت بزرگی است. ولی وقتی قرار است موضوعی به شکل کمدی روایت شود، باید مناسبات آن ژانر رعایت شود؛ چون تماشاگر فیلم کمدی باید از تماشای فیلم رضایت داشته باشد. ولی اگر به خواسته من بود، حتماً این موضوع را به شکل دیگری روایت میکردم.»

از فیلمنامه اجتماعیِ برگزیده در جشنواره فیلم شهر تا فیلمنامه کمدی توقیفشده
جبارزاده که دکترای علوم اجتماعی از دانشگاه تهران دارد و مقالات متعددی از او چاپ شده، درباره اینکه چرا طی این سالها فیلم دیگری تولید نکردید، توضیح داد: «در این سالها پیشنهاد چندین فیلم کمدی داشتم ولی میخواستم به خاطر علاقهای که به ژانر اجتماعی دارم، حتماً فیلم سومم در ژانر اجتماعی باشد. فیلمنامهای در ژانر اجتماعی نوشتم که خوشبختانه در جشنواره فیلم شهر که چندی پیش اختتامیه آن برگزار شد، جایزه بهترین فیلمنامه بلند سینمایی را گرفت و امیدوارم این فیلمنامه طبق قوانین جشنواره با حمایت آنها ساخته شود. البته این فیلمنامه در چندین جشنواره خارجی نیز برگزیده شده ولی ترجیح میدهم این فیلم به شکل رسمی در ایران ساخته شود و امیدوارم شرایط به شکلی پیش نرود که مجبور به ساخت این فیلم با سرمایهگذاری خارجی در خارج از کشور شوم.»
جبارزاده در پاسخ به اینکه بعد از ساخت فیلم اجتماعی مجدداً فیلم کمدی خواهید ساخت، گفت: «فیلمنامههای کمدی خوبی دارم ولی مسئله، ذائقه مخاطب سینمای کمدی است که دوست دارد در دو ساعتی که فیلم را تماشا میکند، فقط بخندد. مخاطب ما کمدی که حرفی برای گفتن داشته باشد را نمیپذیرد و نمیتوان دیگر در سینمای ایران فیلم کمدی همچون «اجارهنشینها» تولید کرد، چون سلیقه مخاطب در فیلم کمدی تغییر یافته و دیگر چنین کمدیهایی را نمیپسندد. من به دنبال ساخت چنین کمدیهایی نیستم، ولی فیلمنامهای درسال ۹۶ نوشتهام با این ایده که ویروسی در دنیا شیوع پیدا میکند که فقط روی مردها اثر میگذارد و تنها یک مرد که در آن سالها در کما بوده به این ویروس مبتلا نمیشود که تنها مرد باقی مانده ی روی زمین، در دنیای زنها است. در سال ۹۷ اقداماتی برای ساخت این فیلمنامه انجام گرفت ولی با این ادعا که “چرا دنیا باید به دست زنها بیفتد”، پروانه ساخت دریافت نکرد؛ در حالی که این داستان کمدی به چالشهای اجتماعی بسیاری میپردازد.»

کمدیهای اینستاگرامی و ناامیدی فیلمسازان
وی ادامه داد: «فیلمهایی که امروزه بر پرده سینماست یا با حمایتهای ارگانی ساخته شده یا فیلم کمدی است و غیر از این، یا نمیگذارند فیلمی ساخته شود یا به سختی میتوان فیلم ساخت. به همین دلیل برخی از فیلمها در خارج از کشور ساخته میشود و آن زمان “وا اسفا” سر میدهند که چرا فیلم بدین شکل ساخته شد و این اتفاقات موجب ناامیدی بسیاری از فیلمسازان میشود.»
جبارزاده درباره تیکهای طنز کاراکترهای فیلم توضیح داد: «این تیکهای طنز مبتنی بر یک سری تحقیقات بود. حتی در انتخاب اینکه آن دختر خارجی اهل چه کشوری باشد، مناسبات سیاسی ما با کشورهای مختلف را لحاظ کردیم و انتخاب روشنگ گرامی نیز به دلیل آشنایی او به زبان روسی و تشابه ظاهری او با دخترهای روس بود و مسائل دیگری همچون عادات آنها بعد از انتخاب کشور به فیلمنامه اضافه شد.»
او درباره سکانس مورد علاقه خود در این فیلم گفت: «سکانسی که هومن حاجی عبداللهی و کاظم نوربخش، نیما شعبان نژاد را به خانه شان آورده اند و برای اینکه بفهمند او همچنان دارای حافظه قوی هست یا نه، کارتهای بازی پاسور را به او نشان میدهند و او نام آن کارتها را بلد نیست را دوست دارم؛ چون این شوخی از جایی برداشته نشده و اورجینال فیلم و آن موقعیت است.»
جبارزاده با اشاره به اینکه شرایط اکران باید برای فیلمها یکسان باشد، خاطرنشان کرد: «فیلم ما حتی تبلیغات فضای مجازی هم ندارد و افرادی که خبرهای سینما را دنبال میکنند نیز از اکران فیلم خبر ندارند.»
وی درباره شیوه فیلمسازی خود برای جذب مخاطب و خط قرمزهای خود تصریح کرد: «دوستان ما در فیلمهای کمدی از شوخیها و لغات ترند شده در اینستاگرام و فضای مجازی استفاده میکنند. حتی سکانسها بر مبنای آن اصطلاحات نوشته میشود که گاهی آن کلمه و اصطلاح با محتوای فیلم همخوانی ندارد. در حالی که فیلم نباید تاریخ مصرف داشته باشد وقتی فیلم به اقتضائات وایرال های زمان ساخت تکیه کند،ممکن است نمایش فیلم در آن دوره اتفاق نیافتد که همین امر به فیلم آسیب میزند. من در فیلمهایم هرگز از چنین اصطلاحات و لغات ترندی استفاده نمیکنم، بلکه سعی میکنم این شوخیها و کمدیها برگرفته از موقعیتهای قصه و فضای فیلمنامه باشد؛ چون چنین طنزهایی حتی اگر فیلم چند سال بعد اکران شود، برای مخاطب جذاب و جدید خواهد بود.»
منبع: صبا



