«مشاور 2»؛ سریالی بدون قهرمان، اما پر از کشمکشهای واقعی خانواده

فصل دوم «مشاور» تلاش میکند از کلیشههای معمول سریالهای خانوادگی فاصله بگیرد. این بار خبری از معجزه و شخصیتهای ایدهآل نیست و سریال بیش از هر چیز روی سوءتفاهمها، اختلاف نسلها و گرههای روانی خانوادهها تمرکز دارد.
«مشاور 2» که این روزها از شبکه دو سیما پخش میشود، از معدود مجموعههایی است که تلاش میکند بهجای نمایش اغراقشده بحرانهای خانوادگی، نگاهی دقیقتر و علمیتر به روابط انسانی داشته باشد. این سریال ادامه مسیر فصل نخست است؛ فصلی که بر پایه نشاندادن چالشهای واقعی خانوادههای امروز ساخته شد و توانست مخاطب عام و تخصصی را همزمان جذب کند. بازگشت آن در فصل جدید نشان میدهد همچنان نیاز به روایتهایی وجود دارد که بتوانند میان درام تلویزیونی و زیست روزمره مردم پلی قابل اعتماد بسازند.
یکی از نقاط قابل تامل سریال، انتخاب مسئلههایی است که ریشه در واقعیت دارند؛ مسائل ارتباطی بین نسلها، سوءتفاهمهای ماندگار میان زوجها و گرههای روانی که در چرخه خانواده تکرار میشوند. این انتخاب باعث میشود مخاطب احساس کند سریال از دل زندگی امروزی او بیرون آمده است. البته پرداخت این مسائل همیشه در سطح یکسانی باقی نمیماند؛ در برخی قسمتها درام از عمق لازم برخوردار است و توانسته موقعیتهای پیچیده خانوادگی را به تصویر بکشد، اما در برخی دیگر محافظهکاری روایت باعث میشود ظرفیتهای دراماتیک موضوع کاملاً به اوج نرسد.
کاراکتر مشاور در این فصل نیز کارکردی انسانیتر پیدا کرده و برخلاف بسیاری از آثار مشابه، به چهرهای معجزهآسا تبدیل نشده است. او نه نسخه نهایی ارائه میدهد و نه شخصیتها را از مسیر طبیعی رشد دور میکند؛ بلکه بیش از هر چیز نقش تسهیلکننده گفتوگو را دارد و این نکته، به سندیت روانشناختی اثر کمک قابل توجهی میکند. با این حال سریال گاهی در پایانبندیها دچار سادهسازی بیش از حد میشود؛ جایی که گرههای پیچیده تنها با یک جلسه مشاوره به نتیجه میرسد و مخاطب کمتر فرصت تجربه فراز و فرودهای واقعی را پیدا میکند. «مشاور 2» اگر در قسمتهای آینده بخواهد انسجام بیشتری پیدا کند، باید فاصله خود را از این پایانبندیهای سریع بیشتر کند.
از منظر فنی، سریال در کارگردانی و تدوین نقاط قوت و ضعف مشخصی دارد. ریتم کلی اثر آهسته طراحی شده، اما در برخی سکانسها، کندی بیش از حد روایت باعث افت تمرکز مخاطب میشود. استفاده از نماهای طولانی برای نشاندادن واکنشهای شخصیتها، گرچه حس واقعیتری از روابط انسانی ایجاد میکند، اما گاهی تنوع بصری کافی ندارد و تکرار الگوهای تصویری میتواند از جذابیت دیداری سریال بکاهد.
در حوزه دیالوگنویسی و فیلمنامه، اثر به شکلی دوگانه عمل کرده است. از یک سو توانسته مفاهیم روانشناختی پیچیده را به زبان قابل فهم برای مخاطب عام ترجمه کند، اما از سوی دیگر، برخی دیالوگها بیش از حد ساده و قابل پیشبینی شدهاند و به سمت شعارزدگی گرایش پیدا میکنند. این مسئله در سکانسهای احساسی که نیازمند پیچیدگی چندلایهاند بیشتر به چشم میآید.
به گزارش تسنیم، بازیگران اصلی توانستهاند رفتارهای عاطفی و روانی شخصیتها را به شکل باورپذیری ارائه دهند. با این حال، در برخی صحنهها، بازی بازیگران مکمل به دلیل کمبود زمان پرداخته شده به شخصیتها، سطحی به نظر میرسد و ظرفیتهای دراماتیک داستان را محدود میکند.
در مجموع «مشاور 2» تلاشی در جهت نشاندادن لایههای پنهان زندگی خانوادگی است؛ تلاشی که هنوز جای رشد و عمیقتر شدن دارد. این سریال نه یک اثر بینقص، بلکه مجموعهای است با نقاط قوت برجسته و ضعفهایی قابل اصلاح؛ اما همین ترکیب باعث میشود از بسیاری آثار خانوادگی تلویزیون متمایز باشد. «مشاور 2» اگر میان دقت روانشناختی، جذابیت درام، انسجام فنی و شجاعت در روایت تعادل تازهای پیدا کند، میتواند در فصلهای بعدی به یکی از نمونههای شاخص سریالسازی اجتماعی بدل شود.



