کتابی که چامسکی توصیه می‌کند

کتاب «عزیمت به تهران» با عنوان فرعی «چرا آمریکا باید واقعیت جمهوری اسلامی ایران را بپذیرد» نوشته فلینت لورت و هیلاریمان لورت با ترجمه محسن محمودی توسط انتشارات مهرگان خرد منتشر و راهی بازار نشر شد.
به گزارش خبرنگار مهر، حرف اصلی نویسندگان کتاب پیش رو این است: «آمریکا باید با ایران کنار بیاید،‌‌ همان طور که روزگاری با چین کنار آمد.» هیلاری و فلینت لورت، نویسندگان کتاب، می‌خواهند‌‌ همان نقشی را برای ایران بازی کنند که زمانی هنری کسینجر برای چین بازی کرد. کسینجر در کتاب «چین» خود نوشت: «آمریکا در ۵۰ سال گذشته قدرت مسلط بوده، اما چینی‌ها در تمام ۲ هزار سال گذشته، کشوری سرآمد بوده‌اند و حرفی برای گفتن داشته‌اند.»

نویسندگان کتاب به ویژه هیلاری لورت در مقام کسانی که مشاور امنیت ملی و وزارت امور خارجه آمریکا و مدیر امور ایران، افغانستان و خلیج فارس شورای امنیت ملی بوده‌اند، سعی دارند در این کتاب، روایت دیگری عرضه کنند که با روایت جریان اصلی آمریکا، به طور کامل متفاوت است. به این ترتیب، رخدادهای ۳ دهه گذشته در تاریخ ایران و آمریکا، در این کتاب، از یک زاویه متفاوت و جدید روایت می‌شود.

کتابی برای آمریکایی‌های کم اطلاع از خاورمیانه

کتاب «عزیمت به تهران» (Going to Tehran) برای آمریکایی‌های عمدتا کم اطلاع از اوضاع خاورمیانه به ویژه ایران نوشته شده است. زاویه دید نویسندگان نیز از سکوی منافع ملی ایالات متحده به خاورمیانه است و فرض این ۲ بر این است که عادی سازی رابطه با ایران، می‌تواند به حل معضلات آمریکا در این منطقه کمک کند.

نوام چامسکی درباره این کتاب گفته است: «خواندن این کتاب را به همه توصیه می‌کنم. اطلاعات بسیاری می‌یابید که عموما در دسترس نیستند. بینش‌های ارزشمندی پیدا می‌کنید که با دیدگاه‌های رایج در ایالات متحده عمیقا در تضادند. این کتاب شاید به تغییر مسیری کمک کند که می‌تواند به جنگی خانمان سوز منتهی شود.»

کتاب ۳ بخش اصلی دارد که عبارت‌اند از: جمهوری اسلامی به عنوان بازیگری عقلایی، جمهوری اسلامی به عنوان کشوری مشروع و جمهوری اسلامی به عنوان هدف آمریکا.

در این بخش‌ها، می‌توان عناوین فصولی چون «کشوری انقلابی در جهانی پرمخاطره»، «عقلانیت، واقع گرایی و استراتژی کلان ایرانی»، «آمریکای درگیر»، «مذهب، انقلاب و ریشه‌های مشروعیت»، «یک رهبر و سه رئیس جمهور»، «یک انتخابات جنجالی»، «افسانه‌ها و افسانه سازان» و «ایران و چرخش آمریکا به سوی امپراطوری» را مشاهده کرد.

داستان‌هایی مبتنی بر واقعیت‌های غیردقیق

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

«موفقیت تحصیلی زنان ایرانی حتی موجب آغاز برنامه‌هایی در برخی دانشگاه‌های ایران شده که در ایالات متحده برنامه‌های «تبعیض مثبت» برای مردان توصیف می‌شود. در سال ۲۰۱۲ (۱۳۹۱)، نیویورک تایمز ادعا کرد که «سی و شش دانشگاه در ایران زنان را از تحصیل در هفتاد و هفت رشته منع کرده‌اند» که از آن جمله حسابداری، شیمی، عملا تمامی رشته‌های مهندسی و ریاضیات بود.

این داستان بنابر واقعیت غیردقیق و گمراه کننده به رشته تحریر درآمده بود؛ برای نمونه، دانشگاه تهران زنان را از دو گروه آموزشی (مهندسی معدن و جنگل بانی) منع کرده بود و ظاهرا به دلیل بود که فارغ‌التحصیلان دختر قرار نبوده در این حوزه‌ها کار کنند که کمبود شاغلین دوره دیده مناسب وجود دارد.

البته ما مخالف هرگونه ایجاد محدودیت در دسترسی زنان به تحصیلات هستیم؛ هم چنین درک می‌کنیم که در جمهوری اسلامی عناصر سیاسی‌ای دخیل‌اند که دانشگاه‌های ایران را بر حسب جنسیت تفکیک می‌کنند؛ چیزی که امام خمینی با آن مخالفت کرد. اما مجادله کنونی در ایران بر سر پذیرش زنان در برخی رشته‌ها در دانشگاه‌های خاص یک عمل زن ستیزانه برنامه‌ریزی شده نیست؛ بلکه تا حدودی محصول دستاوردهای تحصیلی شگرفی است که زنان ایرانی از زمان انقلاب به دست آورده‌اند.»

این کتاب با ۴۰۸ صفحه و قیمت ۲۴ هزار تومان منتشر شده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سه × پنج =

دکمه بازگشت به بالا