«… همه چشمها برای او»؛ بازخوانی جسورانه تاریخ که خنده را بر لب مخاطب میخشکاند
نمایش «الف غین میم یا همه چشمها برای او» به کارگردانی افشین زمانی، بازخوانی جسورانهای از تاریخ در قاب اکسپرسیونیسم است؛ نمایشی که با فضای گروتسک، مرزهای روایتی تاریخی را پشت سر میگذارد.
نمایش «الف غین میم یا همه چشمها برای او» به نویسندگی و کارگردانی افشین زمانی، پس از اجرای عمومی در تماشاخانه ایرانشهر، در بخش مرور تئاتر ایران در چهلوسومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر حضور داشت؛ در این گزارش تحلیلی به بررسی ابعادی از این اثر میپردازیم.
درامی تاریخی با چاشنی گروتسک
در روایت این نمایش با درامی تاریخی مواجه هستیم که به زندگی آقامحمدخان قاجار میپردازد. اثری که خطی روایت میشود و وقایع را در ژانر کمدی گروتسک بازنمایی میکند؛ ژانری که خنده را بر لب مخاطب میخشکاند و با بهرهگیری از فضاسازی اکسپرسیونیستی در کارگردانی، به خلق اثری با ظرفیتهای حداکثری بصری دست میزند. این نمایش با رویکردی چندلایه به تاریخ نگاه و تلاش میکند پیچیدگیها و عقدههای زیستی شخصیتی آقامحمدخان را در بستر رخدادهای زمان حیات خود برجسته کند.
نمایشنامهای تصویری و هوشمندانه
نمایشنامه با نثری قدرتمند و تصویری نوشته شده است که ورای روایت مستند از واقعه، جایگاه ویژهای برای خلاقیت کارگردان باقی میگذارد. این ویژگی به اثر اجازه میدهد تا از طریق کلام و صحنه، پیوسته مضامین تصویری خلق و مخاطب را درگیر لایههای معنایی خود کند. نویسنده توانسته است با استفاده از دیالوگهای چالشبرانگیز و روایتهای درهمتنیده، تصویری چندبعدی از شخصیت محوری یعنی آقامحمدخان قاجار ارائه دهد که مخاطب را وادار به تأمل درباره وی میکند.
کارگردانی؛ نمایش خلاقیت در طراحی میزانسن و اتمسفر
در کارگردانی نمایش، با طوفانی از خلاقیت مواجه هستیم که در میزانسن، اتمسفر و ریتم به وضوح دیده میشود. هرچند این میزان از خلاقیت گاهی باعث میشود مخاطب فرصتی برای هضم و اندیشیدن به وقایع نداشته باشد. «الف غین میم یا همه چشمها برای او» مانند غذای سنگینی است که پس از تماشا، به زمانی طولانی برای درک کامل نیاز دارد. کارگردان با استفاده از تکنیکهای بصری غیرمتعارف و میزانسنهای مرکب و غیر خطی و با بهرهگیری از ریتمهای متغیر، سعی دارد مخاطب را درگیر فضای ذهنی و احساسی اثر کند.
بازیگری؛ بدنهای باهوش در خدمت روایت
بازیگران این نمایش تنها میزانسنها را حفظ نمیکنند، بلکه از کنش و واکنشهای خود آگاه هستند. بدنهای هوشمندی که به درستی در نسبت با وقایع اثر واکنش نشان میدهند که نتیجه تمرینات طولانی و دقیق است. افشین زمانی از توانایی مؤلف بودن خود بهره برده و نقش آقامحمد خان را به شکلی عینی متولد کرده است، به گونهای که گاه مخاطب فراموش میکند در حال تماشای نمایشی درباره آقامحمدخان قاجار است. این نمایش توانسته است هماهنگی مناسبی میان حرکات فیزیکی و بار احساسی ایجاد کند که به شدت تأثیرگذار است.
نور، موسیقی و صحنه؛ مکملهای خلق اتمسفر
طراحی نور، موسیقی و صحنه نقش مهمی در خلق اتمسفر نمایش دارد. این عناصر بهجا و دقیق طراحی شدهاند و در خدمت روایت و کارگردانی قرار دارند. نتیجه این دقت، ایجاد فضایی تأثیرگذار است که تئاتر امروز ایران به شدت به آن نیازمند است. نورپردازی هوشمندانه با تغییرات ملایم در شدت و زاویه نور، فضاهای متفاوتی را خلق میکند که به تعمیق داستان کمک میکند. موسیقی و مهندسی صدا نیز به عنوان عناصری مستقل، در لحظات حساس بار عاطفی را تقویت میکند و با صحنهآرایی کارآمد، بستری مناسب برای نمایش خلاقیتهای کارگردان فراهم میآورد.
منبع: مهر