صراحتا میگویم رسانه ملی پروتکل ندارد؛تکرار یک خبر مخاطب را دور میکند

حسن شمشادی مستندساز و خبرنگار جنگ با اشاره به وضعیت رسانه ها در جنگ ۱۲ روزه بیان کرد که برخلاف خیلی از رسانه های حرفه ای دنیا، رسانه های داخلی پروتکلی برای انتشار خبر در زمان بحران ندارند.
است. ما بر مبنای نظام جمهوری اسلامی، انقلاب اسلامی، مسلمانان جهان، شیعیان، گفتمان مقاومت، شهدا، خانوادههای محور مقاومت و مانند آن سخن میگوئیم. اگر کسی اعتقاد و باور ندارد، برادر یا خواهر گرامی، اساساً نباید وارد این عرصه شود. اگر میخواهد مجری، خبرنگار، گوینده، گزارشگر یا تهیهکننده باشد، میتواند صرفاً در حوزههایی مانند جشنوارهها، رویدادهای فرهنگی، سفرهای ریاستجمهوری یا موضوعات سیاسی فعالیت کند.
*رسانههای جهان چطور؟ آنها این پروتکل را دارند که در چنین بحرانهایی چگونه باید رفتار کرد و خبرنگار، گزارشگر یا مجری بداند روی آنتن چهگونه رفتار کند؟
من معتقدم رسانههای حرفهای جهان چنین پروتکلی دارند؛ البته نه همه رسانهها، با احترام به همه اهالی رسانه. چرا که در همه جای دنیا رسانههایی وجود دارند که بعضاً ضعیفتر از رسانههای ما هستند، بسیاری نیز یک سر و گردن قویترند و برخی هم در سطحی متوسط فعالیت میکنند.
قطعاً و بلاشک رسانههای حرفهای در خارج از کشور پروتکل دارند. برای مثال، رسانههای حرفهای در انگلستان یا آمریکا پروتکلهایی دارند که میگویند «اگر شما در فضای مجازی هم قصد انتشار مطلبی دارید، نباید از این چارچوبها خارج شوید». این موضوع جزو تعهدات نخستین قراردادهای کاری آنها است و وجود دارد. آنها این کار را انجام دادهاند؛ یعنی فرد اگر مطلبی علیه سیاستهای رسانه یا در ضدیت با آن منتشر کند، این مسئله ناشی از سلیقه شخصی نیست بلکه تخطی از پروتکل است. آنها ابتدا یک تعهد امضا میکنند و موظف هستند در همان چارچوب حرکت کنند. پروتکلی که جنگ و بسیاری از حوادث طبیعی و غیرطبیعی تا درگیریهای سیاسی، کودتا یا حمله نظامی را در برمیگیرد.
مثالی نزدیکتر بزنیم؛ ترکیه را در نظر بگیرید. در ترکیه رسانههای متعددی فعال هستند از تلویزیون گرفته تا رسانههای اینترنتی و مطبوعات. گروهها و احزاب مختلف، پایگاههای سیاسی و اقتصادی متعدد، هرکدام رسانههایی دارند که بسیار فعال و تأثیرگذار هستند. ببینید در ترکیه هنگام وقوع انفجار چه اتفاقی میافتد. مثلاً وقتی یک عامل انتحاری خود را در میدان تقسیم استانبول منفجر میکند، یا یک خودرو یا بسته انفجاری در نقطهای منفجر میشود، چه پروتکلی برای انتشار خبر وجود دارد. در این شرایط هرکس هرچه خواست منتشر نمیکند. در همان لحظه، شورای عالی مرتبط با اطلاعرسانی که اصطلاح دقیقش را نمیدانم و من بهطور کلی میگویم «شورای عالی» سریعاً به همه رسانهها اطلاع میدهد که اطلاعرسانی در این زمینه ممنوع است و صرفاً باید از یک کانال مشخص خبر منتشر شود. ممکن است این مرجع ستاد کل نیروهای مسلح باشد، یا نخستوزیر، یا وزارت اطلاعات، ولی منبع آن را مشخص میکنند. در همان اطلاعیه یا دستورالعمل یا تماس تلفنی یا پیامک، علاوه بر «ممنوعیت»، «مرجع رسمی اطلاعرسانی» نیز تعیین میشود. یعنی میگویند «اطلاعات رسمی فقط از این مرجع اعلام خواهد شد». بهعنوان مثال، چند سال پیش در همان میدان تقسیم استانبول یک انفجار رخ داد. ابتدا همه رسانهها تنها گفتند که «انفجاری رخ داده است». چند ساعت بعد اعلام شد عامل، انتحاری بوده است. هیچ رسانهای نگفت خودرو بمبگذاری شده یا حمله خمپارهای رخ داده است؛ هیچکس گمانهزنی نکرد. همگی نخست گفتند «انفجار» و سپس پس از چند ساعت اعلام شد «عامل انتحاری» بوده است.
پس از گذشت دو سه ساعت، نخستوزیر کشورشان جلوی دوربین تلویزیون نشست و بهطور زنده و مستقیم توضیح داد «عامل انتحاری بوده، این تعداد کشته و این تعداد زخمی برجا گذاشته، خسارت در حال بررسی است و درنهایت اقدام تروریستی بوده است» و همه رسانهها همین را پخش کردند. بعد از چند ساعت نیز اعلام شد چه افرادی بهعنوان عوامل کمکی بازداشت شدهاند. به این ترتیب، تمام ماجرای انفجار در میدان مرکزی استانبول شهری با میلیونها گردشگر از بعدازظهر تا شب همان روز جمعبندی و پایان یافت.
این به معنای آن نیست که در روزهای بعد به خبر نپرداختند و اتفاقاً خبررسانی را ادامه دادند. اما تمامی اطلاعات اصلی همان روز منتشر و ماجرا مدیریت شد. در کودتای ترکیه نیز هر رسانهای ساز خود را نمینواخت؛ پروتکل وجود داشت، قانون داشت و همه حتی رسانههای مخالف موظف به رعایت آن بودند. در غیر این صورت، دفتر رسانه تعطیل، خبرگزاری مسدود و اگر خبرنگار خارجی در میدان اینها را رعایت نمیکرد، اخراج میشد. همین رویه را اسرائیل (رژیم صهیونیستی) هم در سرزمین خود اجرا میکند. هنگام حمله، آنها نیز چنین پروتکلهایی دارند و به همین دلیل است که حتی اگر یک یا دو خبرنگار خارجی تصویری بگیرند یا توییتی بزنند، عذر او را میخواهند و سانسور خبری را ایجاد میکنند.
این حجم سانسور خبری که آنجا وجود دارد و مصادیقش هم هست، اگر در فضای مجازی بررسی و جستجو کنید، خواهید دید که خبرنگارانی از سرزمینهای اشغالی اخراج شدند؛ بهویژه در جنگ غزه، که رژیم صهیونیستی اعلام کرده بود که «این پروتکل اطلاعرسانی من است و اگر کسی از این پروتکل خارج شود با او برخورد میکنم».
اینکه شما کمترین تصویر را هم از محل دقیق اصابتها در رژیم صهیونیستی نمیبینید به دلیل رعایت همان پروتکل است که شهروندان و رسانهها هر ۲ به آن عمل میکنند و اگر عمل نشود بهشدت با آنها برخورد میکنند. به همین دلیل شما خیلی خیلی کم تصویر دقیق، کامل و شفاف از زوایای مختلف دارید. نه اینکه اصلاً نباشد، هست، اما بسیار کم است. در حالیکه با این حجم از اصابتهایی که رخ داد و با گستردگی ماجرا، در آنجا این کنترل اعمال شد. در اینجا نیز میتوان چنین کنترلی را برقرار کرد.
منبع: مهر