مریم بحرالعلومی: «تابستانی که برف آمد» فیلم با شرافتی است/تولید فیلم مستقل از گذشته سختتر شده است
گفتوگو با تهیهکننده فیلم سینمایی «تابستانی که برف آمد»

مهدیه مالکی: گفتوگو با مریم بحرالعلومی، تهیهکننده فیلم «تابستانی که برف آمد»، نگاهی دارد به پشتصحنه تولید یکی از آثار مستقل و اجتماعی سینمای ایران. این فیلم با محوریت موضوع فرزندخواندگی، تلاش میکند تصویری انسانی و کمتر دیدهشده از روابط خانوادگی و چالشهای قانونی و عاطفی آن ارائه دهد. بحرالعلومی در این گفتوگو از دشواریهای ساخت فیلم مستقل در فضای محدود تولید، انتخاب سوژهای حساس و نحوه تعامل با مخاطب سخن گفته است. «تابستانی که برف آمد» به تازگی در ۴ بخش کاندید جشنواره مادرید اسپانیا شده است.
فیلم در ابتدا عنوان دیگری داشت به چه علت نام «تابستانی که برف آمد» را بر فیلم نهادید؟
در ابتدا به دلیل وجه مضمونی وامدار از اسم مخفف شخصیت مادر «ماهی»، نام فیلم را «اره ماهی» در نظر گرفته بودیم و پروانه ساخت فیلم را نیز با همین عنوان دریافت کردیم و خبر صدور هم با همین عنوان منتشر شد اما مسولان وقت وزارت ارشاد از ما درخواست کردند به دلیل محتوای فیلم، اسم شاعرانهای انتخاب کنیم، به همین علت عنوان فیلم را به «تابستانی که برف آمد» تغییر دادیم که البته من این اسم را دوست دارم چون به شکلی استعاری دربردارنده محتوای فیلم است.
«تابستانی که برف آمد» یک فیلم مستقل است، درباره چالشها و مشکلات تولید فیلم مستقل برای ما بگویید؟
تولید فیلم در بخش خصوصی سختیهای خودش را دارد ولی امروزه با توجه به شرایط اقتصادی تولید فیلم مستقل از گذشته سختتر شده و زمانی که فیلم دغدغهمند و چالشی باشد و فضای اصطلاحا گیشهپسند نداشته باشد نهایتا کار بسیار سختتر نیز میشود. البته چالشی که ما در این فیلم با آن روبهرو بودیم بیشتر به خاطر فضای تلخ سیاسی- اجتماعی کشور در طول ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۴ بود که موجب طولانیشدن فرایند پس تولید و اکران فیلم شد.
شما علاوه بر تهیهکننده، مشاور کارگردان نیز بودید، ایده اصلی فیلم از کجا شکل گرفت؟
خانم اباحمزه، نویسنده فیلمنامه یک طرح چند صفحهای درباره موضوع فرزندخواندگی داشتند که داستان دیگری را مطرح کرده بود و اتود اولیه نیز درباره همان موضوع بود که برگرفته از داستانهای واقعی شکل گرفت ولی بررسی آن خیلی خوشایند نبود به همین دلیل چندین بار بازنویسی صورت گرفت چون بطن چنین داستانهایی، به واسطه معضلات موجود التهاباتی دارد بنابراین سعی کردیم در بازنویسیها از این التهابات کمی فاصله بگیریم تا در کنار بیان موضوع، امیدبخشی را نیز حفظ کنیم، حتی در نور و رنگ فیلم هم با هنر خلاقه آقای امینی تیرانی (مدیر فیلمبرداری) سعی شد این امید نشانه داشته باشد. یکی از سختگیریهای ما در چگونگی به تصویر کشیدن شخصیت پدر قصه بود چون میخواستیم ویژگیهای مثبت پدران خاص جامعه را با تمام مشکلاتی که با آن مواجه هستند تا حدی نشان دهیم.
در ساخت فیلم با چه چالشهایی روبهرو شدید؟
در فیلمهای مستقل فقط بحث مالی و تامین بودجه فیلم مطرح نیست بلکه نگاه کارگردان، نویسنده و تهیهکننده در خلق آن اثر بسیار اهمیت دارد؛ نگارش این فیلمنامه با روزها همفکری ما انجام شد و حتی در موانع چالشی که در روند دریافت پروانه ساخت پیش آمد سعی کردیم با بهره از خرد جمعی بین خودمان، اتفاق بهتری را رقم بزنیم تا استقلال سوژه و متن از دست نرود.
جالب است بدانید امید همتیفراز (برنامهریز) و همسرشان خانم نیلوفر شهیدی، در روزهای پیش تولید این فیلم عضو جدیدی را به خانوادهشان اضافه کردند که این موضوع را در همخوانی با دغدغه مهم اثر، به فال نیک گرفتیم.
انرژی و نیتی که در تولید فیلمهای مستقل با دغدغههای انسانی وجود دارد پاسخگوی هر چالشی است و گاهی موجب جریانسازیهایی میشود که فراتر از فروش گیشه و… ارزشمند هستند و برکت آن سالها همراه با سازندگانش خواهد بود.
در فیلم «تابستانی که برف آمد» موضوع فیلم از ابتدا برای مخاطب روشن نیست و مخاطب کم کم متوجه ماجرای فیلم میشود چرا چنین روایتی را برای بیان فیلم انتخاب کردید؟
شخصیت اصلی داستان که پدر (امیر) است با مشکلی روبه رو است که نمیتواند حتی آن مشکل را با آدمهای امن زندگی خود در میان بگذارد و چون دو نفر از سه شخصیت اصلی قصه از موضوعی که پدر را رنج میدهد آگاه نیستند بنابراین تصمیم گرفتیم که مخاطب نیز همراه کاراکترها از موضوع آگاه شود.
متاسفانه امروزه افراد زیادی در کلان شهرها، در گفت و گوی با هم عاجز هستند و توانایی گفت و گو درباره مسائل مختلف را از دست دادهاند و ترجیح میدهند در برابر کنشهایی که مورد آزار قرار میگیرند واکنش نشان ندهند و می خواستیم در فیلم این موضوع هم طرح شود.
از طرفی پدر به دلیل موانع قانونی که سرراه فرزندخواندهها وجود دارد دچار مشکلاتی شده که میخواهد به تنهایی این مسائل را حل کند و این امر موجب بروز مشکلات دیگری میشود و میخواستیم این احساس تنهایی و واماندگی در پدر فیلم دیده شود بنابراین سعی کردیم از ابعاد روانشناسی و جامعهشناختی نیز به این موضوع بپردازیم بنابراین این موارد حتی در دیالوگها نیز لحاظ شده است، در مواردی افراد خودشان را از موضوعی که درگیر آن هستند دور میکنند بعد درباره آن تصمیمگیری میکنند در حالی که این دور شدن موجب میشود دیگر نسبت به آن موضوع غرابت نداشته باشند و همین امر موجب اشتباه شود.
با توجه به چالشهایی که در تولید فیلم مستقل وجود دارد آیا همچنان فیلم مستقل خواهید ساخت؟
من به عنوان کارگردان چالشهای تولید فیلم مستقل را تجربه کردهام و با توجه به وضعیت اقتصادی فعلی مشقات تولید چنین فیلمهایی بیشتر نیز شده است و حتی امروزه تولید همین فیلم «تابستانی که برف آمد» در مقایسه با قبل دشوارتر است چراکه این تورم در تولید فیلم برای تهیهکننده، سرمایهگذار و فیلمساز بسیار تاثیرگذار است ولی من همچنان با همه ناراحتیها، ناامیدیها و موانعی که وجود دارد بهر شکل در تلاشم انگیزهمند بمانم چون من فرزند این سینما هستم و امیدوارم سرآخر با ما روزی مهربانتر شود!
چه قوانینی در موضوع فرزندخواندگی شما را آزار داده که موجب شد به این موضوع بپردازید؟
پیرامون چنین خانوادههایی مسائل زیادی وجود دارد که سالانه به تکرار رخ میدهد و واقعا ناراحت کننده است، ما میخواستیم این دردمندی را به اشتراک بگذاریم، در چنین خانوادههایی باید با والد یا والده بر حسب جنسیت فرزندخوانده محرمیت شکل بگیرد و حول محور این محرمیتها متاسفانه خیلی اتفاقات رخ میدهد و اینکه فرزندخوانده تا سن خاصی میتواند در آن خانواده زندگی کند و برای ادامه آن باید پیگیریهای دیگری انجام شود، اینکه فرزندی در هر سنی صاحب خانواده میشود خیلی اتفاق خوب و روشنی است ولی برخی موانع تلخیهایی را موجب میشود، البته ما در روایت این داستان نمیخواستیم چرک گویی رخ دهد و روایت تلخی از چنین پدر و دخترانی داشته باشیم ولی با همین فیلم صورت مسئلههایی برای مخاطب حول محور این خانواده ها باز میشود که هدف ما از ساخت این فیلم همین طرح مسائل بوده است و همین که مخاطب در این زمینه آگاه شده و سوالاتی برایش به وجود آید ما به هدف خود رسیده ایم.
این فیلم کاندید دریافت جایزه از جشنواره مادرید اسپانیا شده. زمانی که فیلم را به جشنواره فرستادید گمان میکردید که در ۴ بخش کاندید شود؟
در حوزه بین الملل پخشکنندهها با توجه به پتانسیل فیلم، اثر را به برخی از جشنوارههای خارجی ارسال میکنند و حضور ما در این جشنواره حدودا ۲ ماه پیش قطعی شد و برای ما خوشحال کننده بود، خبر کاندید شدن در چهاررشته نیز خیلی خوشحال کننده است و صادقانه به عنوان یک فیلمساز به قول همکاران شما؛ جشنوارهای به دلیل جنس قصه، ساختار، نوع روایت و استاندارد اثر این توقع را داشتم که فیلم مورد توجه بخصوص اروپاییان قرار بگیرد.
چرا چنین فیلمهایی در جشنوارههای خارجی بیشتر از داخل کشور دیده میشود؟
جواب این سوال را نمیدانم اما جالب است چنین آثاری و مشخصا فیلمهای هنروتجربه حتی برای برخی از اهالی هنر و منتقدین فیلم هم جدی نیستند و در افتتاحیههای اکران فیلم نیز شرکت نمیکنند.
با توجه به اینکه چنین فیلمهایی در داخل کشور شاید خیلی مورد استقبال قرار برای اکران خارجی فیلم اقدامی شده است؟
فراهم شدن اکران خارجی به کیفیت حضور فیلم در جشنوارههای بینالمللی بستگی دارد چون برای اکران عمومی فیلم در خارج از کشور نیز باید مطرح شود ولی در اولویت برای من همواره اکران سراسری داخل اهمیت داشته است، البته دیده شدن در جشنوارهها برای ما رغبت ایجاد میکند، خاصه چنین آثاری که با بودجه شخصی تولید میشوند و امیدوارم بخش رقابتی هنروتجربه به جشنواره فجر بازگردد چون بسیاری از همین فیلمها به عنوان نمایندگان شایسته سینمای ایران در جشنوارههای خارجی تحسین شده و حتی جوایزی میگیرند.
موضوع این فیلم از مسائل مهم داخل کشور است که با آن روبه رو هستیم و بیشتر باید در داخل کشور دیده شده و درباره آن صحبت شود و باید این خاستگاه برای اکرانهای دانشجویی چنین فیلمهایی وجود داشته باشد وبا اکران این فیلمها میتوان رویدادهای جامعهشناختی بسیاری پیرامون این موضوعات رقم زد.
وقتی یک فیلم در بخشهای مختلف کاندید میشود علاوه بر موضوع، نشاندهنده خوش ساخت بودن فیلم در تمامی اجزا و رشتهها است، نظر شما در این باره چیست؟
برخی از فیلمها متاسفانه از همان ابتدا مشخص است که با نیت و سودای جشنواره های خارجی ساخته شدهاند ولی «تابستانی که برف آمد» فیلم با شرافتی است که بدون درشت نمایی در قصه با هنر تک به تک عوامل با سابقه و حرفهای از بازیگران، طراحان و تیم صدا تا فیلمبرداری، نویسنده، تدوین و… مسئله خودش را به زبان سینما مطرح میکند ولی متاسفانه حمایت از چنین فیلمهایی در سالهای اخیر دائما کم و کمرنگتر شد در حالیکه ما همین سینما را با تمام مشکلاتش دوست داریم و با هر سختی همچنان کار میکنیم تا سینمای مستقل دست تنها تر نشود، با این امید که روزی بیاید تا حامی، پشتیبان و مشوقی داشته باشیم.
منبع: صبا