توقف پخش دومین سریال «استارنت»/ «جزر و مد» به سرنوشت «کنکل» دچار شد

پلتفرم ویدئویی استارنت، که طی یک سال اخیر با تبلیغات گسترده و پخش رایگان محتوا خود را یکی از بازیگران جدید بازار نمایش خانگی آنلاین معرفی کرده بود، حالا با بحرانی جدی روبهرو شده است. پس از توقف تولید سریال محبوب «کنکل»، حالا مجموعهی تازهی این پلتفرم با نام «جزر و مد» نیز در میانه راه متوقف شده و عوامل آن از پرداخت نشدن حقوق چهار ماه اخیر خود خبر دادهاند.
بر اساس اطلاعاتی که از عوامل سریال منتشر شده، تولید «جزر و مد» پس از ضبط حدود نیمی از قسمتها، سه ماه پیش متوقف شده است. علت توقف، طبق اظهارات رسمی و غیررسمی دستاندرکاران، عدم پرداخت تعهدات مالی از سوی پلتفرم عنوان شده؛ موضوعی که پیشتر نیز دربارهی سریال «کنکل» اتفاق افتاده بود.
در هر دو مورد، پروژههایی که با تبلیغات شهری و وعده پخش منظم آغاز شده بودند، در میانه راه نیمهکاره رها شدند و هیچ اطلاعرسانی روشنی درباره وضعیت ادامه پخش آنها منتشر نشده است.
استارنت در میان پلتفرمهای داخلی از نوع AVOD (Advertising Video on Demand) محسوب میشود؛ یعنی سرویسهایی که در ازای تماشای تبلیغ، محتوای خود را بهصورت رایگان عرضه میکنند. این مدل تجاری در جهان بر پایه بازار پررونق تبلیغات و پیشبینی دقیق بازگشت سرمایه شکل گرفته، اما در ایران بهدلیل نوسان بازار آگهی، نبود سازوکار بیمه تولید و تسویه نامنظم پایداری اقتصادی لازم را ندارد.
پلتفرم بازار نیز چندی پیش با پیش گرفتن این روش نتوانسته بود به موفقیت برسد (هرچند اخیرا دوباره وارد این حوزه شده و شاید بتواند با کمک مالک جدید خود یعنی تپسل راه به جایی ببرد) و پلتفرم AVOD آسیاتک با نام تماشاخونه نیز خیلی زود قید سریالهای اختصاصی خود را زد و وارد مسیر دیگری از تولید محتوا (دوبله و زیرنویس کردن آثار بینالمللی شد).
بهگفته کارشناسان، پلتفرمهایی که بر چنین مدلی تکیه میکنند، اگر به درآمد تبلیغاتی مورد انتظار نرسند، پیش از هر چیز دستمزد عوامل تولید و هزینههای جاری را قربانی میکنند—دقیقاً همان اتفاقی که در پرونده استارنت دیده میشود.
در واقع باید گفت این مدل در جهان جواب داده است، اما پیشنیازهای دارد: بازار تبلیغ بالغ و پایدار، پیشفروش موثر موجودی تبلیغ، تولید محتوا با کنترل ریسک نقدینگی و شفافیت گزارشدهی به تبلیغدهنده و سازنده. هر کدام از این اجزا که کاربردشان را از دست بدهند پنجره پخش میشکند، بدهی به عوامل باقی میماند و سریال نیمهتمام گذاشته میشود.
در این میان، سکوت نهاد ناظر یعنی ساترا نیز پرسشبرانگیز است. تاکنون هیچ واکنش رسمی از سوی این نهاد نسبت به توقف تولید دو سریال اختصاصی استارنت منتشر نشده است. نبود موضعگیری شفاف باعث شده بسیاری از مخاطبان بپرسند در چنین موقعیتهایی حقوق کاربران و عوامل تولید چگونه تعریف میشود؟ آیا ساترا برای پروژههای نیمهتمام چارچوب مشخصی دارد یا مسئولیت نظارت صرفاً به مجوز پخش محدود شده است؟
البته سابقه فعالیت ساترا نشان داده است که این نهاد عموما روی ابطال مجوز یا توقف پخش سریالها متمرکز است و احتمالا مواردی مثل تضییع حقوق کاربران در حیطه وظایفش نیست!
در فضای مجازی هم موجی از انتقاد شکل گرفته است. کاربران و روزنامهنگاران حوزهی رسانه، از جمله احسان گلمحمدی، در یادداشتهایی این پرسش را مطرح کردهاند که اگر پلتفرمهای AVOD با شعار رایگان بودن از مردم «زمان و توجه» میگیرند، آیا نباید در برابر توقف ناگهانی محتوا پاسخگو باشند؟
مخاطب «رایگان» نیست؛ هزینه پنهان زمان و ترافیک
کاربر در استفاده از سرویسهایی چون استارنت پول اشتراک نمیدهد، اما زمان، ترافیک اینترنت و اعتماد خرج میکند. وقتی سریالی با تبلیغات سنگین معرفی و سپس نیمهکاره رها میشود:
- مخاطب احساس فریب محتوایی میکند؛
- اکوسیستم VOD یک امتیاز کلیدی را از دست میدهد: وفاداری؛
- سازندگان مستقل برای کار بعدی با سوءِسابقه ذهنی مخاطب روبهرو میشوند.
پلتفرم AVOD اگر به فصلبندی، اعلان رسمی برنامه انتشار و تضمین تکمیل فصل متعهد نباشد، «رایگان» بودن از مزیت به ضدتبلیغ تبدیل میشود. نباید این نکته فراموش شود که در جهان، لغو تولید یک سریال بخشی طبیعی از چرخه محتوای پلتفرمهاست، اما در ایران چنین اتفاقی معنای کاملاً متفاوتی دارد.
وقتی نتفلیکس یا دیزنیپلاس پروژهای را متوقف میکنند، صدها عنوان دیگر دارند که مخاطب را حفظ کنند؛ اما استارنت فقط با دو سریال اختصاصی – «کنکل» و «جزر و مد» – شناخته میشد و توقف همزمان هر دو، بهجای یک تصمیم تولیدی، عملاً به معنی فروپاشی مدل محتوایی آن است.
این پلتفرم با مدل AVOD (نمایش رایگان با درآمد تبلیغاتی) کار میکرد، یعنی زمان تماشای کاربر و اعتماد تبلیغدهنده هر دو سرمایهاش بودند. حالا با نیمهکاره ماندن پروژهها و عدم پرداخت دستمزد عوامل، نه فقط مخاطب که صنعت تبلیغات هم آسیب دیده است.
تفاوت دیگر بازار ایران در این است که صنعت VOD هنوز در مرحلهی شکلگیری است و هر خطا یا بیتعهدی، میتواند به بیاعتمادی نسبت به کل اکوسیستم منجر شود. در بازار بالغ جهانی، مخاطب میداند لغو سریال تصمیمی اقتصادی است؛ اما در ایران، چنین سکوت و بیپاسخماندنی از سوی پلتفرم و نهاد ناظر – ساترا – بهروشنی نشان میدهد که هنوز مفهوم «مسئولیت پلتفرم در قبال مخاطب» جا نیفتاده است.
اینجا مسئله دیگر فقط کنسل شدن دو سریال نیست؛ بلکه از بین رفتن اعتماد مخاطبی است که تازه به تماشای قانونی و پلتفرمهای بومی عادت کرده بود.
چنین رخدادهایی البته مسبوق به سابقه است. همانطور که گفته شد در سالهای اخیر، چند پلتفرم داخلی با مدلهای مشابه تلاش کردهاند با تکیه بر تبلیغات وارد رقابت با سرویسهای اشتراکی شوند، اما اغلب در تأمین هزینهی تولید و حفظ ثبات مالی شکست خوردهاند.
اما اینبار تفاوت آن است که استارنت با تبلیغات شهری گسترده، اسپانسرهای متعدد و جذب چهرههای شناختهشده مثل برادران آقاگلیان (تهیهکنندگان شبهای برره) و با پشتوانه گروه میهن وارد میدان شد و همین موضوع، انتظارات و حساسیتها را نسبت به عملکردش بالا برد.
در حال حاضر چه اتفاقی افتاده است؟ اعتماد مخاطب آسیب دیده، اعتبار اکوسیستم در حال رشد VOD در کشور فرسوده شده و هزینه زمانی/ترافیکی کاربران بیپاسخ مانده است. در حقیقت اکنون باید به دو پرسش اساسی پاسخ داده شود: سرنوشت سریالهای نیمهتمام و دستمزد عوامل آنها چه میشود؟ و نهاد ناظر چه برنامهای برای جلوگیری از تکرار چنین تجربههایی دارد؟
تا زمانی که پاسخی به این پرسشها داده نشود، بیاعتمادی کاربران و فرسایش اعتبار پلتفرمهای داخلی در بازار پخش آنلاین ادامه خواهد داشت —بازاری که رقابت در آن، بیش از هر چیز، بر پایه اعتماد و استمرار ساخته میشود، نه صرفاً وعده «تماشای رایگان».
نشر اول: زومیت