مگر اصطلاحات «شب‌های برره» ماند؟

عباسعلی وفایی می‌گوید واژه‌های بیگانه در زبان فارسی چون ریشه‌ای ندارند، با یک باد و سرما از بین می‌روند. او همچنین به واژه‌هایی اشاره می‌کند که از سریال «شب‌های برره» وارد زبان فارسی شدند اما بعدها اثری از آن‌ها نماند.

عباسعلی وفایی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی درباره استفاده نسل جوان از واژه‌های بیگانه و اینکه آیا این موضوع مسئله نگران‌کننده‌ای برای زبان فارسی است یا آن را می‌توان ذیل تحول زبانی دانست اظهار کرد: با توجه به دگرگونی‌ای که در حوزه رسانه‌های متعدد پیرامونی ما اتفاق افتاده، این مسئله کاملاً طبیعی‌ است که نسل امروز ما که بیشترین گذرانش را در سایت‌ها، خبرگزاری‌ها، تلگرام، واتس‌اپ و اینستاگرام و دیگر ابزارهای رسانه‌ای دارد، تحت تأثیر این فضا و کاربست برخی از این واژه‌ها در زبان باشد، به هر روی ناخودآگاه و ناخواسته این واژه‌ها بخشی از ملکه ذهنی او شده و ممکن است آن‌ها را به کار ببرد.

او سپس درباره اینکه آیا می‌توان این موضوع را در حوزه تحول زبانی دانست، گفت: اگر زبان رسمی را از گونه‌های زبانی، متفاوت جلوه بدیم این موضوع قابل حل است. در زبان فارسی شاهد گونه‌های متعدد زبانی هستیم. ممکن است پزشکان، جامعه دانشگاهی، مهندسان، رانندگان، نوجوانان، کودکان و حتی محله‌های مختلف در یک شهر، گونه‌های زبانی خاص خود را داشته باشند که این پدیده عادی‌ است. گاه این گونه‌های زبانی از دل فرهنگ خاصی برآمده‌اند.

زبان فارسی همواره دستخوش تهاجم بوده است

وفایی با تأکید بر اینکه کاربست واژه‌ها و اصطلاحات بیگانه را خطر جدی‌ای برای زبان فارسی نمی‌بیند، بیان کرد: بهتر است این واژه‌ها به کار برده نشود اما اینها به گذر زمان از زبان پاک می‌شود. تا زمانی که این واژه‌ها در نوشتار رسمی و علمی ما ظهور پیدا نکند و اهل فن آن‌ها را به‌کار نبرند، خطری زبان را تهدید نمی‌کند. سابقه تاریخی زبان فارسی این نکته را کاملاً به وضوح بیان می‌کند که زبان فارسی در ادوار متعدد و طی قرون، همواره دستخوش تهاجم واژه‌های غیرفارسی بود است. چندصد سال بعد از آمدن اسلام عزیز، زبان عربی زبان اداری و مکاتبات بود، حتی کتاب‌های علمی ما به این زبان منتشر می‌شد و بسیاری از بزرگان ما چون ابن‌ سینا، فارابی و دیگران  مطالب علمی خود را به این زبان می‌نوشتند. در حوزه تاریخی و نثر فارسی شاهد ورود فراوان واژه‌ها حتی جمله‌ها و ابیات از زبان عربی بودیم. در دوره‌های بعد یعنی در دوره مغولان، غزنویان و سلجوقیان شاهد ورود واژه‌های ترکی بودیم. حتی در نیم قرن اخیر، در دوره قاجاریان شاهد تحول و ورود واژه‌های بیگانه بودیم و بسیاری از اهل فن  از این موضوع ناراحت بودند و مقالات زیادی داریم که از مخاطرات ورود واژه‌های فرانسه و انگلیسی سخن به میان آمده است.

او افزود: پرسش اصلی این است آیا در دوران گذشته که واژه‌های بسیاری وارد زبان فارسی شده، زبان فارسی به خطر افتاده است؟ با رصد زبان فارسی موجود درمی‌یابیم که امروز زبان فارسی در حوزه گفتاری، نوشتاری و شعری خیلی صریح، آشکار و روان‌تر از دوره‌های گذشته است. چرا؟ برای اینکه زبان فارسی یک زبان خاص است، ظرفیت‌های ساخت‌ واژه دارد و کارخانه واژه‌سازی زبان فارسی به قدری فعال و پویاست که چنین خطری را تاکنون به صورت ریشه‌ای متوجه خودش ندیده است.

واژه‌هایی که عمر کوتاهی دارند

این استاد دانشگاه که حدود ۱۳ سال دبیری شورای گسترش زبان فارسی را برعهده داشت، با اشاره به سریال «شب‌های برره» و رایج شدن اصطلاحات این سریال تلویزیونی در میان مخاطبانش گفت: در دهه ۱۳۸۰، سریال «شب‌های برره» در کشور پخش می‌شد و بسیاری نگران بودند که زبان و ادبیات سریال ممکن است وارد زبان فارسی شود، هرچند نوجوانان در آن دوره برخی از این اصطلاحات را استفاده می‌کردند، اما از این صدها واژه‌ای که آن زمان در تلویزیون به واسطه این سریال پخش می‌شد، چیزی نماند. به دانشجویانم همواره می‌گویم واژه‌های بیگانه در زبان فارسی خضراء دمن هستند، سبزی‌هایی هستند که در پشته‌ای می‌رویند، اما پاییز که می‌آید چون ریشه‌ای ندارند، با یک باد و سرما از بین می‌روند.

وفایی سپس خاطرنشان کرد: طبیعی‌ است که باید حساسیت خاص خودمان را برای زبان فارسی به عنوان زبان ملی داشته باشیم و تا آنجا که ممکن است این فرهنگ را در نوجوانان و جوانان خود بدمیم که از واژه‌های فارسی که نیکوتر و لذت‌بخش‌تر است استفاده کنند.

او در ادامه یادآور شد: زبان نوجوانان و جوانان را نمی‌توانیم ذیل تحول زبانی بدانیم زیرا تحول زبانی ویژگی‌های خاص خود را دارد، آن‌ها ماندگاری دارند و کتابت می‌شوند اما این زبان چنین ویژگی‌هایی را ندارد و رد آن‌ها را در یک نوشتار داستانی نمی‌بینیم. زبان گفتاری با زبان نوشتاری متفاوت است. زبان گفتاری مردم زودتر از زبان نوشتار دستخوش تغییر می‌شود. ممکن است کسی از واژه‌های متعدد ترکی و عربی و انگلیسی استفاده کند، این‌ها پدیده‌ای در جریان طبیعی زبان است. به هر روی ضمن اینکه به جوانان توصیه می‌کنم تا جای ممکن از زبان فارسی فخیم بهره‌مند شوند، کاربست واژگان بیگانه را به‌عنوان یک مخاطره جدی برای زبان فارسی نمی‌دانم زیرا زبان فارسی در طی قرون متمادی در گذشته پیوسته از این موارد داشته است ولی قابلیت ذاتی و پویایی این زبان همواره مسیر و جریان عادی خود را طی کرده و خطری را احساس نکرده است.

این استاد دانشگاه افزود: استادان و اهل فن در گذشته مقالات متعددی  نوشته و در آنجا درباره ورود واژه‌های بیگانه به زبان فارسی در همین قرن گذشته فریاد می‌زدند. خوشبختانه شما می‌بینید که مترجمان و بسیاری از اهل فن ما در بسیاری از موارد به دلیل توانایی واژگانی در زبان فارسی و واژه‌سازی حتی از دستگاه‌های مسئول در این زمینه جلوتر هستند.

وفایی تأکید کرد: باید بین زبان رسمی و گفتاری تفاوت قائل شد. همچنین دیگر گونه‌های زبانی را که در مشاغل و سنین مختلف وجود دارد، به رسمیت شناخت و نباید تداخل آن‌ها را در توصیفات علمی همگون دانست و این پدیده‌ها را به‌عنوان امر ذاتی زبان شناخت.

به گزارش ایسنا، این استاد زبان و ادبیات فارسی درباره واژه‌گزینی در فرهنگستان و رویکردهای متفاوتی که نسبت به آن‌ وجود دارد، گفت: ببینید واژه‌سازی یک مسئله است و کاربست آن‌ها مسئله دیگری است. فرهنگستان برای واژه‌هایی که وارد زبان فارسی می‌شوند معادل‌سازی می‌کند، البته در بسیاری موارد خیلی دیر. لازم است فرهنگستان قبل از آنکه این واژه‌ها وارد زبان فارسی و ساحت‌های علمی شوند و گوش دانشجویان و استادان و دیگر مردم با این واژه‌ها آشنا شود، معادل‌سازی کند. ولی نکته مهم‌تر این است که دستگاه‌های دیگر که باید در اجرای مصوبات فرهنگستان اهتمام داشته باشند، ضعیف هستند و یا اصلاً بهتر است بگوییم متولی خاصی در این حوزه نداریم.

او سپس با ارائه پیشنهادی برای سامان دادن به وضعیت زبان فارسی گفت: در رشته‌های مختلف، کانون‌های گوناگونی داریم؛ مثلاً کانون حسابرسان، کانون وکلا، کانون روانشناسان، نظام پزشکی، کانون مهندسان و… در این کانون‌ها کارهای مربوط به این حوزه‌ها را پی‌ می‌گیرند، منشور و قوانین دارند، اما در حوزه زبان فارسی وظیفه دولت است که آستین را بالا بزند و با طرح قوانینی در مجلس، نه‌تنها چیزی که فرهنگستان زبان و ادب فارسی زحمت می‌کشد، از بسیاری از موارد پیشگیری کند.

وفایی ادامه داد: اگر کانون ویراستاران زبان فارسی را راه‌اندازی کنیم و افراد متخصص را همانند کانون‌های دیگر در این مجموعه قرار دهیم و آن‌ها را شناسنامه‌دار کنیم و از سوی دیگر همه مجله‌ها، روزنامه‌ها و ناشران و کسانی را که در امر نشر هستند مکلف کنیم که حتماً یک سرویراستار شناسنامه‌دار قابل رصد کار انتشار را زیرنظر داشته باشد، این همه آشفتگی را در رسم‌الخط‌ها، کاربست واژه‌های بیگانه و مصوبات فرهنگستان و عدم به‌کارگیری آن‌ها نمی‌بینیم. این موضوع ثمره دیگری هم دارد و آن ا ینکه دانشجوی رشته زبان و ادبیات فارسی، وقتی در این رشته تحصیل می‌کند با اهتمام ویژه به این مسئله می‌پردازد و آینده روشنی را برای خود می‌بیند که قطعاً بعد از فارغ‌التحصیلی به کار گرفته خواهد شد.

او افزود: اگر روزنامه‌ها، نشریات و انتشاراتی‌ها در زمینه زبان فارسی تخطی کنند، طبیعتاً این کانون می‌تواند پیگیری کند که این ویراستار به وظیفه خود عمل نکرده است و می‌توانند مجوز ویراستاری‌اش را  تعلیق کنند یا در صورت تکرار باطل کنند. اگر این موضوع جا بیفتد به زبان ملی و زبان فارسی احترام ویژه‌ای می‌دهیم و از سویی در همه دستگاه‌ها وضعیت را رصد می‌کنیم.

وفایی در ادامه توضیح داد: واقعیت این است تا زمانی که جایی نباشد که اگر ما واژه‌ای را که نباید، به کار ببریم، ما را مؤاخذه کند و تذکر بدهد اتفاق خاصی نمی‌افتد. صداوسیما و فرهنگستان زحمت می‌کشند، خب بسیاری از سخنرانان درباره کاربست واژه‌ها می‌گویند، اما مگر می‌شود بدون قانون و مقررات، همین توصیف را رها کرد؟ خب خیلی چیزها در جامعه برای ما شناخته‌شده است اما وقتی قانونی وجود ندارد، ممکن است شناخته‌ها را به کار نبریم. اگر ما دغدغه زبان فارسی را داریم باید دولت نسبت به این مسئله اهتمام داشته باشد، به‌نظر می‌رسد وظیفه اصلی وزارت ارشاد در این حوزه، بحث زبان فارسی است که فرهنگ ما در زبان فارسی تجلی پیدا کرده است. آموزش و پرورش چنین ویژگی‌ای ندارد و بیشتر جنبه تعلیمی در مقاطع مختلف دارد، دانشگاهیان هم این ویژگی را ندارند و بیستر دانشجوپرور هستند و فرهنگستان نیز در حوزه تدوین فعالیت می‌کند و قانون در حوزه نظارت وظیفه‌ای بر عهده آن‌ها نگذاشته است و تنها جایی که می‌تواند این کار را انجام بدهد، وزارت ارشاد است.

او سپس با طرح مثال‌هایی بر ضرورت تشکیل کانون زبان فارسی تأکید کرد و گفت: به‌طور مثال متأسفانه تنوین عربی را با نون می‌نویسند و ممکن است در مرحله‌ای بگویند لزومی ندارد حروفی را که واج یکسانی در حوزه تلفظی در زبان فارسی دارند مانند «س» (ث، س، ص) یا «ز» (ض، ظ، ز) همگون ننویسیم. به کارداشت این‌ها، یعنی خداحافظی با تاریخ، یعنی بیگانه شدن نسل امروز ما با ادبیات فخیم پیشین‌مان. یکی‌ دو نسل که بگذرد قطعاً یک جدایی از فرهنگ گذشته خواهیم داشت که نمی‌توانند حتی حافظ بخوانند و معانی کلمات را دریابند که این‌ها خطرناک است و باید جلو آن‌ها گرفته شود. دیده‌ام برخی از ناشران چنین خطاهایی می‌کنند که قابل بخشش نیست و دلیل این موضوع این است که متولی خاصی در این زمینه وجود ندارد و این افراد بازخواست نمی‌شوند و هر کسی به هر شکلی که می‌تواند می‌نویسد.

او تأکید کرد: زمانی که زبان گفتاری جوانان به نوشتار تبدیل شود، طبیعتاً با گذر زمان اثرات منفی می‌گذارد. خوشبختانه حالا به این ساحت وارد نشده‌ایم اما اگر به‌صورت جدی در این حوزه ظهور پیدا نکنیم و قوانینی وضع نکنیم و متولی خاصی این کار را انجام ندهد، قطعاً مشکل خواهیم داشت؛ تکرارها باعث می‌شود که این به زبان رسمی و نوشتاری ما راه پیدا کند. اگر بخواهیم آنچه را فرهنگستان زحمت می‌کشد و واژه‌سازی می‌کند به کار ببندیم نیازمند یک کانون، دستگاه و نهادی هستیم که با مدیریت وزارت ارشاد بتواند زبان فارسی را در سرتاسر ایران رصد کند. بارها و بارها از جناب دکتر حدادعادل (رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی) شنیده‌ایم که در حوزه اجرا کاری نمی‌کنیم. درست هم هست. قانون نگفته در اجرا وارد شوند و این می‌تواند مددکار خوبی در جهت صیانت زبان فارسی از واژه‌های بیگانه و حتی نوشتارهای غلطی باشد که امروزه متاسفانه اغلب به کار می‌گیرند. در نوشتار مردم هم به‌دلیل همین خوانش‌ها و دستگاه‌هایی که گفتار را به نوشتن تبدیل می‌کند، یک مقدار رخوت و سستی به وجود آمده است و این کانون می‌تواند  از این موضوع هم نگهبانی کند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفده − 16 =

دکمه بازگشت به بالا