مستندسازی تسخیر سفارت آمریکا حافظه تاریخی ملت را حفظ میکند

یک نویسنده و پژوهشگر تاریخ معاصر گفت: مستندسازی تسخیر سفارت آمریکا نهتنها به حافظه تاریخی ملت کمک میکند، بلکه امکان تحلیل دقیق و واقعی رخدادها را فراهم میآورد.
محمد محبوبی، نویسنده کتاب «آنسوی دیوار و خیابان روزولت»، و با اشاره به گذشت بیش از ۵۰ سال از تسخیر سفارت آمریکا، درباره اهمیت ثبت و مستندسازی این واقعه گفت: با توجه به اینکه بیش از ۵۰ سال از تسخیر سفارت آمریکا میگذرد، هر واقعه تاریخی، چه این مورد خاص و چه هر مورد دیگر، کمک میکند که حافظه تاریخی یک ملت حفظ شود و وقایعی که پشت سر گذاشته شده فراموش نشود. این موضوع تسخیر سفارت آمریکا هم مستثنا از این وضعیت نیست و به صورت روایت مستند به ما کمک میکند که یک فهم واقعیتر از آنچه گذشت به دست بیاوریم و بتوانیم قضاوت دقیقتری داشته باشیم.
او درباره چالشهای مواجهه با روایتهای متضاد و تحلیل آنها افزود: هر واقعهای به نسبت و به میزان بازیگران و افرادی که در صحنه حاضر بودند، روایتهای متعددی از زوایای دید متعدد دارد. در ماجرای تسخیر سفارت آمریکا و حوادث قبل و بعد از آن، این تکثر گزارشها خیلی متنوعتر میشود؛ بخشی از این گزارشها گزارشهای طرف ایرانی است، بخشی گزارشهای طرف آمریکایی و گزارشهای ناظران دیگری که نه ایرانی بودند و نه آمریکایی. در هر کدام از این گزارشها، طیفها و شخصیتهای مختلفی وجود دارند که از زاویه خود به موضوع نگاه میکنند و در بعضی موارد این تکثر گزارشها بعضاً به روایتهای متضاد میرسد.
او ادامه داد و گفت: شما در چنین شرایطی چارهای ندارید جز اینکه تلاش کنید همه اسناد را ببینید، یک تصویر کامل از صحنه داشته باشید و بر اساس آن اسناد، هم میتوانید گزارشی از روایتهای مختلف ارائه کنید و هم به جمعبندی و تحلیل اجتماعی درباره آن موضوع برسید.

محبوبی به نمونهای از روایتهای متضاد اشاره کرد: یکی از این گزارشهای متضاد که در این کار من به آن برخوردم، واقعه طبس و دستور تیراندازی بود که بنیصدر به هواپیمای آمریکاییها داده بود. برخی معتقد بودند که این دستور برای نابودی اسنادی بوده که آنجا حضور داشته، اما وقتی همه گزارشها و اسناد را بررسی میکنید، ملاحظه میکنید که این در واقع تصمیم ستاد کل ارتش بوده و رئیسجمهور فقط این دستور را تأیید کرده و یک نظر کارشناسی بوده، یک دستور شخصی نبوده است.
وی افزود: اسناد به اصطلاح مرکز تحقیقات نیروی هوایی که اسناد نظامی آن دوره هستند، نشان میدهد که یک جمع زیادی از فرماندهان وقت در ستاد کل به این جمعبندی رسیدهاند. این موضوع نشان میدهد که بررسی روایتها بدون رجوع به اسناد جامع و معتبر نمیتواند تصویر دقیق از وقایع ارائه کند و مستندسازی نقشی کلیدی دارد.
محبوبی درباره تأثیر تسخیر سفارت آمریکا بر رخدادهای بعدی انقلاب اظهار داشت: اینکه تسخیر سفارت آمریکا ارتباط مستقیم و معناداری با مرزها و حمله نظامی عراق دارد، من در کتابم مفصل به آن پرداختم. ما گزارشهای متعددی داریم از مقامات کشورهای مختلف، مانند اسنادی که آمریکاییها تنظیم کردهاند یا گزارشهایی که انگلیسیها نوشتهاند. این اسناد نشان میدهد که عراق در حال اتخاذ آرایش نظامی در مرزهای ایران بوده و قبل از تسخیر سفارت این اتفاق رخ داده بود.

به گزارش مهر، او تشریح کرد: در اسناد نظامی ایران نیز اگر ملاحظه کنید، ارتش در موقعیتهای مختلف گزارشهای مشابهی از افزایش قوای نظامی عراقیها در مرز ایران ارائه داده و احتمال حمله عراق در آینده نزدیک را پیشبینی کرده بود. بنابراین نمیتوانیم رابطه مستقیمی تعریف کنیم و نتیجه بگیریم که حمله عراق به ایران پیامد تسخیر سفارت آمریکاست.
محبوبی درباره تحلیل روایتهای مختلف توضیح داد: در پژوهش خودم با انواع روایتها مواجه شدم، روایتهایی که گاه متضاد و گاه مکمل یکدیگر بودند. نکته مهم این است که برای درک واقعیت تاریخی، نباید صرفاً به یک گزارش یا یک زاویه دید اکتفا کرد. هر روایتی ممکن است بخشهایی از حقیقت را روشن کند و بخشهایی را مخفی نگه دارد، اما نگاه جامع به تمام اسناد و روایتها، تصویر واقعیتر از رویدادها ارائه میدهد و امکان تحلیل درست و مستند را فراهم میکند.




