معیار انقلابی بودن در طنز، تند بودن نیست/ کلههایی با بوی قورمهسبزی!

محمدرضا شهبازی که نشر نوپای میخ را مدیریت میکند، میگوید معیار انقلابی بودن، تند بودن و صریح بودن در موضعگیری یا طنزنویسی نیست.
جواد شیخ الاسلامی: انتشارات میخ، ناشر تخصصی طنز، به قول مدیر آن محمدرضا شهبازی «آخرین نشر تخصصی طنز در کشور» است. این انتشارات که در سال گذشته فعالیتش را در حوزه طنز شروع کرد، حالا برای دومین سال حضورش در نمایشگاه کتاب تهران آماده میشود و این روزها در حال آمادهسازی کتابهای جدید خود است.
به بهانه انتشار دو کتاب جدید در انتشارات میخ، کتابهای «رضا چاخان» به قلم ناصر جوادی و «تاریخ کرموی جهان» به قلم فرزانه صنیعی، سراغ محمدرضا شهبازی مدیر انتشارات میخ رفتیم تا درباره این نشر، انگیزهاش برای راهاندازی نشر میخ، رویکرد میخ، کتابهای تازه و چند و چون وضعیت کتابهای طنز در بازار نشر گفتگو کنیم.
به گزارش مهر، مشروح این گفتگو را در ادامه میخوانید؛
فکر میکنم این اولین گفتگوی شما درباره نشر میخ باشد. چه شد که میخ را بهعنوان یک نشر تخصصی طنز راهاندازی کردید؟
عقبه نشر میخ هم به ده پانزده سال اخیر برمیگردد که ما در حوزه طنز کار میکردیم و دغدغه این حوزه را داشتیم. از یک جایی به بعد باشگاه طنز انقلاب هم شکل گرفت و آنجا دورههایی برگزار شد که بچههای زیادی در آن دورهها آموزش دیدند و کار کردند. برخی از این افرد به مرور به تواناییهایی رسیدند که میتوانستند کتاب بنویسند و کتابهای خوبی هم بنویسند؛ به ویژه در حوزههایی که طنز کمتر به آن پرداخته است. البته این ظرفیت، قبل از نشر میخ هم فعال شده بود و ما با نشرهای دیگر همکاری میکردیم و کتاب بچهها در نشرهای دیگر چاپ میشد، ولی دیدیم خودمان به حدی رسیدهایم که میتوانیم یک نشر تخصصی داشته باشیم و به صورت ویژهتر در این حوزه کار کنیم.
کتاب طنز به دلایل مختلف واقعاً حوزه مهجوری است. یکی از مهمترینهایش این است که مردم به صوت روزانه در فضای مجازی و سینما و تلویزیون طنز مصرف میکنند و همین به خاطر کمتر احساس نیاز به کتاب طنز دارند
طنز، به ویژه در حوزه مکتوب، همیشه مورد بیتوجهی بوده است. اگر کتاب طنز چاپ شده، بیشتر در حوزه شعر طنز یا طنز مطبوعاتی بوده است. یعنی این ظرفیت هیچوقت به تمامی فعال نشده است. به نظرتان چرا طنز با وجود ظرفیت که دارد، چندان جدی گرفته نشده است؟
ابتدا باید توجه کنیم وضعیت کتاب کلاً خوب نیست و اگر با ناشران صحبت کنید، متوجه میشوید که غالباً با سختی دارند کار میکنند. حالا در حوزه کتاب، طنز واقعاً حوزه مهجورتری است؛ به دلایل مختلف. یکی از مهمترینهایش این است که مردم به صوت روزانه در فضای مجازی و سینما و تلویزیون طنز مصرف میکنند و همین به خاطر کمتر احساس نیاز به کتاب طنز دارند. نیازشان در سطحها و قالبها و رسانههای مختلف برآورده میشود و به خاطر همین خیلی سراغ کتاب طنز نمیآیند. ضمن اینکه فضای مجازی تعریف طنز را تغییر داده است و خیلیها با کتاب طنز ارتباط نمیگیرند. اگرچه من معتقدم اگر کتابهای طنز خوبی نوشته شود و بتواند با طنزی که در فضای مجازی رایج است فاصلهگذاری کند، میتواند خودش را به مخاطب بقبولاند. ما هم در نشر میخ تلاش میکنیم قالبهای مختلف کتاب طنز را داشته باشیم؛ از داستان و رمان بگیرید تا مجموعه یادداشت طنز و طنزهای تاریخی و حتی شعر طنز. را. هرچند شعر طنز به طریق اولی سختتر از سایر حوزهها است. همانطور که الآن کتاب شعر خیلی کم چاپ میشود و فروش میرود، شعر طنز هم وضعیت خوبی ندارد. مخاطب، هرروز، به سهولت و سرعت، در فضای مجازی به شاعر دسترسی دارد و با کیفیت فولاچدی صدا و تصویر شاعر را میبیند، به همین دلیل فروش شعر جدی هم کم شده است. خلاصه اینکه کار سخت است ولی امیدواریم با فاصلهگذاریهایی که از نظر موضوعی و ادبیات و قالب و زبان و… میکنیم، بتوانیم کتابهای خوبی چاپ کنیم.

یکی از ویژگیهای نشر میخ این است که سراغ نویسندگان جوان میرود و با کسانی کار میکند که ممکن است کتاب اولشان را در میخ چاپ کنند. چرا چنین تصمیمی گرفتید؟
همانطور که گفتید ما در انتشارات میخ هم نویسندگانی داریم که اولین کتابشان را اینجا منتشر میکنند، هم کتاب «سر کوچه لیلی» از آقای عثنی عشری را داریم که جزو قدیمیهای طنز هستند و در «توفیق» طنز چاپ کرده بودند. با اینهمه، تمرکزمان روی نویسندگان جوان است. میخواهیم این فرصت برای جوانها فراهم شود تا ظرفیت جدیدی به نویسندگی و نشر طنز کشور اضافه شود. این دوستان غالباً کسانی هستند که پرورشیافته باشگاه طنز انقلاب و جریان طنز انقلاب هستند. اگرچه نویسندگانی هم داشتیم که با آنها آشنا شدیم و از آنها کتاب گرفتیم ولی بیشتر در پی این هستیم که با معرفی جوانها، چیزی به ظرفیت طنز انقلاب اضافه کنیم.
دلیل دیگری هم هست که سراغ نویسندگان قدیمیتر یا جاافتادهتر نمیروید؟
این نکته باید گفته شود که تصمیم ما برای همکاری با جوانها، به معنای فاصلهگذاری یا غیریتسازی با نویسندگان قدیمی و اساتید این حوزه نیست. ما به عنوان یک نشر تازهکار و خصوصی، هم این توان مالی را نداریم که سراغ خیلی از اساتید برویم، هم شاید خود اساتید به ما اعتماد نکنند، و هم اینکه این اساتید روی زمین نمیمانند و کتابهایشان را نشرهای قدیمیتر میگیرند و چاپ میکنند. منتها جوانهای زیادی هم هستند که تازهکارند و باید به آنها اعتماد کرد. از این جهت ما با این دوستان کار میکنیم و امیدوارم ثمرات خوبی هم برای طنز کشور داشته باشد.
از نظر آمار و مراجعه و فروش و برنامههایی که در غرفه میخ در نمایشگاه کتاب برگزار شد، وقتی با ناشران قدیمی صحبت میکردیم، میگفتند حضورتان در سال اول موفق بوده است. بازخورد کتابها هم خوب بوده است
امسال اولین سالی بود که شما در نمایشگاه کتاب هم حاضر شدید. استقبال و واکنش مخاطبان تا امروز نسبت به کتابهای نشر میخ چطور بوده است؟ چه در نمایشگاه کتاب و چه بعد از آن.
نشر میخ چند ماه قبل از نمایشگاه شکل گرفته بود و حضور ما در نمایشگاه کتاب حضور خیلی ناگهانی شد. چند روز قبل از نمایشگاه فهمیدیم که غرفه داریم و فرصت کمی داشتیم. به لطف دوستان ارشاد غرفه داده شد ولی نتوانستیم حضور خیلی پرباری داشته باشیم؛ حداقل از نظر خودمان. ولی از نظر آمار و مراجعه و فروش و برنامههایی که در غرفه برگزار شد، وقتی با ناشران قدیمی صحبت میکردیم، میگفتند حضورتان در سال اول موفق بوده است. بازخورد کتابها هم خوب بوده است. با اینکه خودمان هم داریم تجربه کسب میکنیم و با آزمون و خطا پیش میرویم، ولی در مجموع راضی هستیم. امیدواریم روز به روز بهتر شود.
ممکن است کسانی که محمدرضا شهبازی را کمابیش میشناسند، بگویند نشر میخ یک نشر طنز با مواضع صریح و تند است. درباره رویکرد نشر میخ و پرداختنش به موضوعات مختلف به زبان طنز، توضیح میدهید؟
من چنین تقسیمبندی و صورتبندی از حوزه طنز و مخاطب و نویسندگانش ندارم که بگوییم یک طنز تند و سریع و صریح داریم و یک طنز ملو و نرم و آرام. من فکر میکنم صورتبندی درست این است که هر طنزی و هر موضوعی و هر مخاطبی یک قالب و لحن و فرم و ژانر، و حتی یک مدل کتابسازی و طراحی جلد خودش را نیاز دارد و میپسندد و میطلبد. یک وقت ما به موضوعی میپردازیم و باید خیلی تند و صریح به آن بپردازیم، یک وقت هم موضوع و مخاطب دیگری داریم و باید با کنایهتر و نرمتر دربارهاش حرف بزنیم. معیار انقلابی بودن، تند بودن و صریح بودن در موضعگیری یا طنزنویسی نیست. یک وقت یک موضوع را باید تند و نیشدار گفت و ممکن است یک موضوع دیگر را باید نرمتر و در لفافهتر گفت. حتی ممکن است طراحی جلد این کتاب با یک کتاب دیگر متفاوت باشد. درباره رویکرد نشر میخ هم باید بگویم رویکرد ما همان رویکردی است که در این سالها کار کردهایم و پیش میرویم.

چه کارهایی آماده چاپ دارید؟ یا اینطور بپرسم که برای نمایشگاه کتاب سال آینده، چه کتابهایی در غرفه نشر میخ حضور دارند؟
در حوزه داستان و رمان کارهایی دارد نهایی میشود و به نمایشگاه میرسد. در حوزه سفرنامه کارهایی را آماده میکنیم و امیدواریم برسد. ما یک سفرنامه طنز کار کردیم و قصد داریم رده سفرنامه طنز را ادامه دهیم. امیدواریم بعضی از جلدهای آن به نمایشگاه کتاب برسد. یک ردهای به نام خاطرات طنز مشاغل و صنوف و اقشار داریم که احتمالاً سه چهار تا کتاب از آن به نمایشگاه برسد. در کل فکر میکنم با دست پر و تنوع بالایی به نمایشگاه بیاییم؛ البته اگر بحث کاغذ و مسائل مالی اجازه دهند.
در حوزه سفرنامه کارهایی را آماده میکنیم. یک سفرنامه طنز کار کردیم و قصد داریم رده سفرنامه طنز را ادامه دهیم. یک ردهای به نام خاطرات طنز مشاغل و صنوف و اقشار هم داریم که احتمالاً سه چهار تا کتاب از آن به نمایشگاه برسد
یکی از شاخههایی که دنبال آن هستیم طنز کودک و نوجوان است که چون تخصصیتر است و دقتهای خاص خودش را میخواهد، با طمأنینه داریم جلو میرویم. همچنین بنا داریم بخش ترجمه را راه بیندازیم. کسانی که دستی در ترجمه دارند میدانند ترجمه طنز کار خیلی ظریفی است و اگر به خوبی انجام نشود، میتواند کار را خراب کند. سعی داریم حوزههای مختلف و متنوعی را فعال کنیم و امیدوارم موفق باشیم.
اصلاً با این وضعیت اقتصادی و شرایط نابسامان کتاب، پشیمان نشدید که نشر تخصصی طنز زدید؟
همین طور که شما در حوزه فرهنگ و کتاب دارید کار میکنید و حتماً میتوانستید در حوزه دیگری کار رسانهای کنید و پول بیشتری دربیاورید، در حوزه کتاب هم وضعیت همین است. یعنی کسانی که به حوزه نشر وارد شدند و دارند کار جدی میکنند و سعی میکنند کارشان خوب و فاخر باشد و نمیخواهند هر کتابی را چاپ کنند، حتماً کلهشان بوی قورمه سبزی میدهد؛ چون حتماً جاهای دیگری بود که برایشان پول بیشتری داشته باشد.
ولی باید توجه داشت که نشر در وهله اول یک بنگاه اقتصادی است. اگر یک نشر نتواند سرِ پا باشد و دخل و خرج خودش را دربیاورد و کتابش را به مخاطب بفروشد، امکان استمرار ندارد و فرومیپاشد؛ به ویژه نشری که خصوصی است و به دولت وصل نیست و ردیف بودجه ندارد. چنین نشری حتماً باید بتواند از نظر اقتصادی خودش را مدیریت کند و کتابهایش را هم بفروشد. ما داریم تلاش میکنیم در عین حال که کیفیت کتابها را حفظ کنیم، مخاطب را هم جذب کنیم و او را تبدیل به مشتری کنیم. اگر این مخاطبان تبدیل به مشتری نشوند، واقعاً روزگاری سختی را پیش رو داریم.
خیلی از نویسندگان شما، کار رسانهای طنز هم میکنند. این کمک میکند به فروش بیشتر کتابها؟
خودمان هم دنبال این هستیم و دوست داریم سراغ بچههایمان که چهرههای رسانههای هستند برویم و از آنها کتاب بگیریم. طبیعی است که هر چقدر مخاطب نویسنده را بیشتر بشناسد، اقبال بیشتری به کتاب نشان میدهد. ولی از آن طرف محدودیتهایی هم داریم؛ چرا که خودمان در برخی رسانهها حضور داریم و دستمان برای تبلیغ کتابها در آن فضاها بسته است.
البته آنقدر کار انجامنشده و آنقدر نویسنده کتابننوشته و مخاطبِ کتابنخوانده داریم که هرچقدر ناشر و نویسنده و کتاب در این حوزه کار کنند، باز هم میتوانند بازار خودشان را پیدا کنند. ما هم فکر میکنیم نشر میخ میتواند در همین فضای کتاب و کتابخوانی جای پا بگیرد و ببالد و پیش برود.
در نشر میخ فقط محتوا و موضوع و رویکرد برایتان مهم است، یا مسائل فنی و زبانی و فرمی طنز هم مورد توجه است و به آن توجه دارید؟
به نظر من وقتی از طنز انقلاب حرف میزنیم، بیش از آنکه یک موضع خاص مهم باشد، رویکرد مهم است. با این توصیف، همه موضوعات جهان که مردم با آن درگیر هستند، در حیطه طنز انقلاب قرار میگیرد. آن رویکرد است که این قلم و این محتوا را انقلابی یا غیرانقلابی یا ضدانقلابی یا هرچیز دیگری میکند. از نظر موضوع، تفاوتی در کار وجود ندارد.
درباره کیفیت کتابها از نظر فنی و زبانی و فرمی هم باید بگویم که تا یک جایی میتوان با موضوع و محتوا پیش رفت؛ اگر کیفیت ادبی وجود نداشته باشد، محاطبی که یکی دو تا کتاب از شما تهیه کرده، دیگر سراغ شما نمیآید. ما سخت گیریهای خودمان را داریم و سعی میکنیم آن را افزایش بدهیم و کیفیت را بالا ببریم. کتابهایی که در این یک سال چاپ کردهایم، در مجموع کیفیت مناسبی دارد. البته بالا و پایین دارد ولی هرچه پیش میرویم بهتر میشود. فکر میکنیم کتابها قابل لذت بردن هستند. یعنی مخاطب میتواند این کتابها را بخواند و از آنها لذت ببرد.




