سیاسی تراپی با اسکار؛ صنعتی که در آستانه فروپاشی است!

با پشت سر گذاشتن یک سال جدید از ریاست جمهوری ترامپ و غلبه بر بهت انتخاب دوباره وی، فیلم‌های مدعی و مطرح برای اسکار ممکن است نقش جدیدی با عنوان «درمان سیاسی» را برعهده گرفته باشند.

مدعیان اصلی امسال برای جوایز اسکار را می‌توان در حکم یک جلسه تراپی گروهی برای هالیوود دید؛ برای آرام کردن صنعتی که در آستانه فروپاشی است و هر بار با برگزاری نمایش مراسم اهدای جوایز سعی می‌کند یک گام دیگر بردارد.

استیون زایتچیک با نوشتن یک یادداشت برای هالیوود ریپورتر، با نگاهی انتقادی به نقش اهدای جوایز اسکار پرداخته و چنین تحلیل کرده است:

«اخیراً هنگام شرکت در یک مراسم فصل جوایز، متوجه شدم غزلی را می‌شنوم که برای هر یک از ما که در عرصه اسکار زحمت کشیده‌ایم، آشناست. کسی گفت: «کاش زودتر تمام شده بود» و اگرچه گفتن این حرف در ماه اکتبر کمی عجیب است – مانند نالیدن از اینکه چرا جراح با اولین نشانه درد دندان، کاشت ایمپلنت را تمام نکرده – من می‌توانم انگیزه کسی که این سخن را به زبان آورد درک کنم. حرف زدن‌های بی‌پایان، سر پا ایستادن، خوردن تنقلات، نشستن و سخنرانی کردن و بله، تماشای فیلم‌های خوب هم می‌تواند خیلی زیاد به نظر برسد وقتی تنها کاری که دلمان می‌خواهد، انجام دهیم این است که بگیریم تخت بخوابیم یا هر جای دیگری باشیم که کسی چیزی درباره «شرکت در مسابقات مقدماتی» به زبان نیاورد.

امسال، این هیاهو می‌تواند به شکلی ویژه طاقت‌فرسا باشد در حالی که مقررات اقلیمی هر روز نقض می‌شوند، توجه به تنوع در حال کاهش است، افراد بی‌گناه ربوده می‌شوند، سیستم‌های هوش مصنوعی در حال ورود به سیستم تولید هستند و علاوه بر این، آزمایش‌های هسته‌ای هم، در حال انجام هستند، باید به مراسم اهدای جوایز رفت؟ ترجیح می‌دهم یک پیج آخرالزمانی را پائین و بالا کنم و جیغ بزنم!

از بسیاری جهات، آنچه ما با کمپین‌های مدرن برای اسکار گرامی می‌داریم، یک حسابرسی است؛ اینکه اثربخشی این فیلم‌ها در مرتب کردن هرج و مرج ناباورانه‌ای که در ذهن ما موج می‌زند، چقدر است؟قرار نیست یادداشت من از آن یادداشت‌هایی باشد که از اهمیت فرهنگ حرف بزند و بگوید چگونه فیلم‌ها باعث می‌شوند انسانیتی را که می‌تواند جاهای دیگر از دست برود، احساس کنید، اینکه چگونه سینما «آینه»‌ای است در برابر جامعه و … شاید به کسی که در مراسم افتتاحیه کن بوده حسادت کرده باشید، اما فقط اشتباهی کوچک کرده‌اید!

حقیقت این است که فیلم‌ها، حتی فیلم‌هایی که جوایزی دریافت می‌کنند، می‌توانند در چنین مواقعی، مانند یک فعالیت بسیار نامتعارف یا حتی احساس گناه ناشی از مشکلات دنیای واقعی، به نظر برسند. اما با تماشای مجموعه‌ای از مدعیان در نمایش‌های مختلف و جشنواره‌های سینمایی پاییزی در طول چند هفته اخیر، به یک نکته قابل توجهی رسیدم: اینکه فیلم‌ها چقدر جدی – اگرچه گاهی مخفیانه – با این مسائل درگیر می‌شوند و این درگیری چقدر می‌تواند مفید باشد؟

همچنان که پوشش جوایز در «هالیوود ریپورتر» ادامه می‌یابد، نکته‌ای قابل یادآوری است: از بسیاری جهات، آنچه ما با کمپین‌های مدرن برای اسکار گرامی می‌داریم، یک حسابرسی است؛ اینکه اثربخشی این فیلم‌ها در مرتب کردن هرج و مرج ناباورانه‌ای که در ذهن ما موج می‌زند، چقدر است؟

چگونه «نورنبرگ» و «شرور: برای همیشه» درباره عواقب مهارنشدنی یک رهبر متکبر هشدار می‌دهند.

چگونه «گناهکاران» نشان می‌دهد که وقتی دیگری را تبعید می‌کنیم چه اتفاقی می‌افتد.

چگونه «فرانکنشتاین» جنبه منفی علمی را که توسط بشریت تعدیل نشده، نشان می‌دهد.

چگونه «نبردی پس از نبردی دیگر» با بهترین راه‌ها برای ایجاد یک انقلاب دست و پنجه نرم می‌کند.

چگونه «اتوبوس گمشده» خطرات غفلت از آب و هوا را به تصویر می‌کشد.

چگونه «خانه‌ای از دینامیت» خطرات اسراف هسته‌ای را به نمایش می‌گذارد.

امسال، این تعامل با فیلم «دینامیت» شروع به اوج گرفتن کرده است. اکران این فیلم تنها در عرض چند هفته کوتاه، یادداشت داخلی پنتاگون در انتقاد از دقت آن، پاسخی قاطع از سناتور ماساچوست و پاسخی از کارگردان آن کاترین بیگلو مبنی بر اینکه «من فقط حقیقت را بیان می‌کنم» را به همراه داشت.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از هالیوود ریپورتر، فیلم‌درمانی می‌تواند به طور مؤثر انواع مشکلات سلامت روان، مانند اضطراب و افسردگی را بهبود بخشداما منظور من از تعامل، فقط جنجال‌های سیاسی خارج از فیلم‌ها نیست، هرچند مطمئناً با «دینامیت» و فیلم‌های دیگر، چنین جنجال‌های سیاسی وجود خواهد داشت. منظورم روش‌های جدید برای فکر کردن به یک موضوع است. وقتی در حال تلاشم تا بتوانم با پیامدهای لغو کردن یک پروژه مزرعه بادی کنار بیایم، ناگهان فیلم «اتوبوس گمشده» پل گرینگراس را در سینمای عظیم تورنتو می‌بینم و داستان از این قرار است که پدری که راننده اتوبوس مدرسه است، سعی دارد یک عالم بچه را که فرزندان خودش هم نیستند، از آتش سوزی بزرگ کالیفرنیا نجات بدهد. هر کسی که «نورنبرگ» یا «یک نبرد پس از نبرد دیگر» را پس از شرکت در تجمع «شاه نمی‌خواهیم» (در اعتراض به ترامپ) تماشا کرده باشد هم همین احساس را خواهد داشت.

و ما خوش شانس هستیم. بهترین فیلم‌هایی که مثلاً درباره جنگ ویتنام ساخته شده‌اند، مانند «اینک آخرالزمان» و «غلاف تمام فلزی»، سال‌ها پس از پایان آن رویداد اکران شدند. اما در بحبوحه این همه درگیری، ما انبوهی فیلم داریم که می‌توانیم برای درک، برای آرامش، برای ناراحتی‌های به‌جا و برای راهی خوب برای تعامل با موضوع خارج از ذهن‌مان به آنها مراجعه کنیم.

مطالعه‌ای که در ماه سپتامبر در مجله «نیچر» منتشر شد، نشان داد «فیلم‌درمانی می‌تواند به طور مؤثر انواع مشکلات سلامت روان، مانند اضطراب و افسردگی را بهبود بخشد.» و اگرچه نمی‌دانم که حضور در نمایش شنبه شب برنامه انجمن کارگردان‌ها بتواند لزوماً جایگزین تراپیست‌ها شود تا طعمه خشم نشویم، اما عملاً مثل آخر هفته‌ای در یک سالن ورزشی شیک اثرگذار خواهد بود.

فصل اسکار سال گذشته با امید به روزی جدید در کاخ سفید آغاز شد، اما به طرز تکان‌دهنده‌ای با نتیجه دراماتیک انتخابات و بهت متعاقب آن در بسیاری از ما به پایان رسید و این سوال که چگونه چنین فیلم‌هایی یا حتی فرهنگ به طور کلی می‌توانند به واقعیتی که بر ما نازل شده، بپردازند.

این فصل متفاوت است. این فصل پس از یک سال تحمل آن ضربات، متمرکز بر این است که چگونه می‌خواهیم درباره اضطراب خود صحبت کنیم. هیچ یک از فیلم‌ها راه‌حلی برای باتلاق فعلی ما ارائه نمی‌کنند و من نمی‌توانم با وجدان راحت بگویم که بیشتر آنها باعث می‌شوند احساس خیلی بهتری داشته باشیم؛ اما مانند یک درمانگر شایسته می توانم بگویم آنها ممکن است باعث شوند کمی کمتر احساس تنهایی کنیم.»

استیون زایتچیک دبیر ارشد، فناوری و سیاست هالیوود ریپورتر است و در طول ۲ دهه فعالیت حرفه‌ای عنوان نویسنده در واشینگتن پست، لس‌آنجلس تایمز و دیگر نشریه‌ها، به پوشش مطالب مرتبط با رسانه، سرگرمی و فناوری پرداخته است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

13 − دو =

دکمه بازگشت به بالا