محمود کریمی: «بچه مردم» از یک تراژدی واقعی متولد شد / روایت تلخ پرورشگاه جرقه ساخت بچه مردم بود

به گزارش دانشجو، فیلم بچه مردم به کارگردانی محمود کریمی با الهام از یک پرونده واقعی پرورشگاهی شکل گرفته و به گفته کارگردان، یوسف اصلانی نقش محوری در توسعه داستان و شخصیتپردازی آن داشته است. انتخاب بازیگران از میان بیش از ۳۰۰۰ نوجوان، تحلیل روانشناختی روابط عاطفی غیرمتعارف فیلم و شباهتهای فرمی با سینمای وس اندرسون، مهمترین محورهای شکلگیری این اثر هستند.
ایده اولیه فیلم؛ نقش کلیدی یوسف اصلانی در توسعه داستان
محمود کریمی از برخورد خود با یوسف اصلانی به خبرنگار دانشجو گفت: ملاقات من با آقای اصلانی در حین تحقیقات میدانی برای یک پروژه مستند اتفاقی بود. ایشان که سابقه همکاری با بهزیستی را داشتند، پروندههای واقعی بسیاری از نوجوانان پرورشگاهی را در اختیار ما گذاشتند. یکی از این پروندهها مربوط به نوجوانی بود که پدرش به دلیل بیماری صعبالعلاجی از پذیرش او سر باز زده بود، اما پس از شهادت پسرش، برای دریافت مستمری او صف کشیده بود! این داستان چنان تاثیری بر من گذاشت که همان شب اولین سکانسهای فیلم در ذهنم شکل گرفت.
آقای اصلانی نه تنها در ارائه طرح اولیه، بلکه در توسعه دراماتیک داستان نیز نقش حیاتی داشتند. ایشان بر اساس تجربیات عملی خود در زمینه کودکان پرورشگاهی، به ما کمک کردند تا شخصیتها را از کلیشهسازی دور کنیم. مثلاً در مورد شخصیت منوچهر، اصلانی اصرار داشت که این شخصیت نباید یک قهرمان یکبعدی باشد، بلکه باید تضادها و ضعفهای انسانی خود را داشته باشد. این نگاه پیچیده به شخصیتپردازی، عمق فوقالعادهای به فیلمنامه بخشید.
کشف استعدادهای نوجوان از میان ۳۰۰۰ متقاضی
فرآیند انتخاب بازیگران نوجوان برای فیلم بچه مردم یکی از طولانیترین و دقیقترین مراحل تولید این فیلم بود. این روند در پنج مرحله اصلی و طی نه ماه انجام شد. در مرحله اول، فراخوان سراسری در ۲۵ استان کشور منتشر شد. بیش از ۳۰۰۰ نوجوان برای شرکت در این آزمون اعلام آمادگی کردند. تمام ویدئوهای ارسالی توسط تیم انتخاب بازیگر بررسی شد. در مرحله دوم، مصاحبههای فردی با کاندیداها انجام گرفت. این مصاحبهها توسط کارگردان، دستیاران کارگردان و روانشناس پروژه انجام میشد. مرحله سوم شامل برگزاری کارگاههای آموزشی فشرده بود. در این کارگاهها، مبانی اولیه بازیگری به نوجوانان آموزش داده میشد. مرحله چهارم، تست بازیگری در شرایط مختلف بود. برای برخی نقشهای کلیدی، بیش از ۲۰۰ بار تست بازیگری گرفته شد. در مرحله نهایی، بازیگران منتخب در آزمون نهایی شرکت کردند. این آزمون شامل بازی در مقابل دوربین و اجرای سکانسهای مختلف فیلم بود.
روابط عاطفی غیرمتعارف؛ چرایی عشق ابوالفضل به لیلا
این انتخاب در فیلم بچه مردم بر اساس تحلیل روانشناختی شخصیت ابوالفضل طراحی شده است. ابوالفضل به عنوان نوجوانی که در پرورشگاه بزرگ شده، فقر عاطفی عمیقی را تجربه کرده است. فقدان حضور مادر و محبت مادرانه در زندگی او، خلا عاطفی ایجاد کرده که به صورت ناخودآگاه در جستجوی جایگزین است. لیلا به عنوان یک دختر جوانتر از مادر، اما بزرگتر از ابوالفضل، این خلا را پر میکند. از نظر روانشناختی، این پدیده به انتقال عاطفی معروف است که در آن فرد به دنبال بازسازی رابطه مادر-فرزندی در روابط دیگر است.
نوجوانانی که از محبت مادرانه محروم بودهاند، اغلب به افراد بزرگتر به چشم منبع امنیت و محبت نگاه میکنند. این رابطه برای ابوالفضل ترکیبی از نیاز به محبت مادرانه و کششهای عاطفی دوره نوجوانی است.
بررسی شباهتهای سبکی با سینمای وس اندرسون
محمود کریمی در این زمینه توضیح میدهد که اگرچه آثار اندرسون را تحسین میکند، اما این شباهتها عمدی نبوده است. به گفته او، تمرکز اصلی بر ایجاد زبانی سینمایی بوده که برای مخاطب ایرانی قابل درک و ارتباط باشد. استفاده از ترکیببندیهای متقارن در برخی نماها یکی از عناصری است که این شباهت را تداعی میکند.
در فیلم بچه مردم از پالت رنگی مشخص و یکدستی استفاده شده که این ویژگی در آثار اندرسون نیز به چشم میخورد. با این حال، کریمی تأکید میکند که انتخاب رنگها در فیلم او بر اساس فرهنگ بصری ایران و دوره تاریخی دهه شصت انجام گرفته است. صحنهآرایی دقیق و توجه به جزئیات در دکور نیز از دیگر وجوه مشترک این فیلم با سینمای اندرسون محسوب میشود.
کارگردان در توضیح این موضوع به تفاوتهای بنیادین نیز اشاره میکند؛ به گفته او، در حالی که فیلمهای اندرسون بیشتر بر جنبههای زیباییشناختی تمرکز دارند، بچه مردم در پی بیان مضامین اجتماعی و عاطفی عمیقتری است. استفاده از زوایای دوربین ثابت و نماهای طولانی نیز اگرچه در سینمای اندرسون دیده میشود، اما در این فیلم با اهداف روایی متفاوتی به کار گرفته شده است.
تاثیر گذارترین سکانس از نگاه کارگردان
سکانس ملاقات ابوالفضل با مادر واقعی اش به عنوان تاثیرگذارترین صحنه فیلم از نگاه کارگردان شناخته میشود. این سکانس که در میانههای فیلم قرار دارد، نقطه عطف داستان محسوب میشود. کارگردان در توصیف این صحنه به سه روز فیلمبرداری فشرده اشاره میکند. برای رسیدن به حال و هوای مناسب، بازیگر نوجوان ساعتها قبل از فیلمبرداری در فضای تنهایی قرار داده شد. نورپردازی این صحنه به گونهای طراحی شده که همزمان حس امید و یأس را منتقل کند.
در این سکانس از ترکیب خاص رنگها استفاده شده است. رنگهای سرد و گرم به صورت همزمان به کار رفتهاند تا تضاد عاطفی صحنه را نشان دهند. طراحی صحنه به گونهای است که فضای بی روح و سرد خانه مادر در تقابل با هیجان درونی ابوالفضل قرار میگیرد. موسیقی این سکانس نیز توسط سه آهنگساز مختلف بازنویسی شد تا به حس مطلوب برسد.
انتقادات وارد بر فیلم بچه مردم؛ از پایانبندی تا انتخابهای هنری
یکی از اصلیترین نقدها مربوط به پایانبندی فیلم است که بسیاری آن را بیش از حد تلخ و ناامیدکننده ارزیابی کردهاند. برخی معتقدند پایانبندی فیلم با فضای کلی اثر که ترکیبی از طنز و درام است، همخوانی ندارد. این گروه اعتقاد دارند فیلم میتوانست با پایانی امیدبخش تر، تأثیر هنری بیشتری داشته باشد.
کریمی در این مورد گفت:این پایانبندی بر اساس تحقیقات میدانی و مطالعه زندگی واقعی نوجوانان پرورشگاهی انتخاب شده است. ما با بررسی پروندههای متعدد به این نتیجه رسیدیم که پنهان کردن واقعیتهای تلخ زندگی این نوجوانان، ظلم به حقیقت است. هرچند میدانستم پایان باز میتواند هنریتر باشد، اما وفاداری به واقعیت را اولویت قرار دادم.
این سبک روایت تلفیق طنز و درام هم کاملاًحساب شده بود. در زندگی واقعی، انسانها در سختترین شرایط نیز از طنز به عنوان مکانیزم دفاعی استفاده میکنند. هدف ما نشان دادن همین پارادوکس انسانی بود – که آدمی میتواند در عین غم، بخندد.
ما عمداًبه دنبال بازیگران حرفهای نرفتیم. اصالت و واقعیت عملکرد برای ما از تکنیک محض مهمتر بود. این نوجوانان ساعتها با روانشناس پروژه کار کردند تا بتوانند احساسات واقعی را انتقال دهند.
در مورد طراحی صحنه و لباس هم با توجه به محدودیت بودجه، ناگزیر به انتخابهایی بودیم. اما معتقدم هسته اصلی اصالت تاریخی حفظ شده است. ما از مشاوران تاریخی استفاده کردیم تا حد امکان به فضای دهه شصت نزدیک شویم.



