تلاش یک مادر برای تحصیل دخترش؛ مستندسازان برای حقشان مقاومت نمی‌کنند

علیرضا سعیدی کیاسری کارگردان فیلم مستند «آخرین چراغ» با اشاره به موضوع این اثر گفت که مستندسازان برای احقاق حقشان مقاومت نمی‌کنند.

علیرضا سعیدی کیاسری کارگردان فیلم مستند «آخرین چراغ» درباره موضوع این مستند گفت: این مستند درباره زندگی مادری است که برای ادامه تحصیل دخترش تلاش می‌کند. علت این است که خودش تحصیل‌کرده بوده و در شهر زندگی می‌کرده، اما به دلیل ازدواج، زندگی‌اش تغییر می‌کند.

وی افزود: داستان از این قرار است که این مادر در شهر زندگی می‌کرده و تا دیپلم در رشته کودک‌یاری درس خوانده بوده، در مرکز بهداشت کار می‌کرده است. بر اساس شناختی که پدر و مادرش از خانواده آقای داماد داشتند، با هم ازدواج می‌کنند. این دختر که کاملاً در شهر بزرگ شده بود، مجبور می‌شود به دل کوهستان‌های جنوب مازندران برود. در آنجا، بدون اینکه کوچکترین آشنایی با کار دامداری داشته باشد، وارد زندگی‌ای می‌شود که حرفه اصلی آن دامداری است و همه چیز را از صفر یاد می‌گیرد. اکنون بیش از بیست سال از زندگی مشترک آنها می‌گذرد و او یک دامدار حرفه‌ای است، اما از آن آینده‌ای که می‌توانست داشته باشد و از ادامه تحصیل و شغلی که به آن علاقه داشت، بازمانده است. این ناکامی، حسرتی همیشگی در دل او ایجاد کرده است.

سعیدی با اشاره به تلاش‌های مادر برای فرستادن دخترش به مدرسه عنوان کرد: اکنون دختر نوجوان او، که تنها فرزند آن آبادی است (چون تقریباً همه ساکنان روستا به شهر کوچ کرده‌اند و کمتر از تعداد انگشتان یک دست در آنجا ساکن هستند)، تنها نوجوان و تنها دختر آن روستا است. مدرسه روستای خودشان به دلیل نبود دانش‌آموز تعطیل شده است. در روستای همجوار نیز فقط تا کلاس ششم درس می‌خواندند و آن مدرسه هم فقط سه دانش‌آموز داشت که آن هم تعطیل شده است. به همین دلیل، مادر مجبور می‌شود برای ادامه تحصیل دخترش، مبارزه‌ای را با خانواده و شرایط آغاز کند تا دخترش بتواند درس بخواند و آینده‌اش مانند آینده خود او نشود. این مسیر به طور طبیعی، مشکلات و چالش‌های خاص خود را به همراه دارد.

این مستندساز درباره رویکرد این مستند نسبت به قصه توضیح داد: من نخواستم با هیجانات تصنعی یا کنش‌های ساختگی در این فیلم فضاسازی کنم. من به شیوه ناداستان وارد این قصه شدم و از زبان مادر، به فضای ذهنی و درونیات او پرداختم. تم اصلی فیلم من «صبر و سکوت» است یعنی این مادر با پایداری، مقاومت و صبری که از خود نشان می‌دهد، در نهایت موفق می‌شود شرایطی فراهم کند که فرزندش بتواند به تحصیل ادامه دهد. هم اکنون که با شما صحبت می‌کنم، دخترش ستایش در کلاس هفتم در شهر نکا در مازندران مشغول تحصیل است.

وی با اشاره به اینکه ایده ساخت مستند از یک خبر نشأت گرفته است، گفت: چندی پیش خبری منتشر شده بود درباره پدربزرگی که با اسب، نوه خود را هر روز به روستای همجوار می‌برد تا به مدرسه برود. صبح او را می‌برد و عصر بازمی‌گرداند. این پدربزرگ بیش از ۸۰ سال سن و پای معلولی نیز دارد. ما این خبر را پیگیری کردیم، با آنها تماس گرفتیم و برای تحقیقات میدانی به خانه‌شان رفتیم. آنجا متوجه شدیم ماجرا جالب‌تر از این حرف‌هاست.

تلاش یک مادر برای تحصیل دخترش؛ مستندسازان برای حقشان مقاومت نمی‌کنند

سعیدی ادامه داد: گاهی اوقات اسب مریض می‌شد، گاهی پدربزرگ امکان این کار را نداشت و گاهی نیز مجبور می‌شدند پیاده بروند. تا اینکه مادر مجبور می‌شود موتورسواری یاد بگیرد. آنها یک موتور تهیه می‌کنند و مادر با مشقت فراوان موتورسواری را یاد می‌گیرد.

این کارگردان با اشاره به اینکه با مستند «آخرین چراغ» در نوزدهمین جشنواره «سینماحقیقت» ثبت نام کرده است، گفت: من جشنواره «سینماحقیقت» را از سال‌های گذشته به خوبی می‌شناسم و آن را به طور جدی پیگیری می‌کنم. به نظر من، وجود جشنواره‌ای مانند «سینماحقیقت» یک الزام برای فضای هنری کشور ما است. ما باید این فرصت را قدر بدانیم. همه ما آگاهیم که هر سازمان و هر جشنواره‌ای نقاط ضعف و قوت خود را دارد و این امری بدیهی است، حتی جشنواره‌های درجه یک جهان.

وی تاکید کرد: مسئله‌ای که برای من دغدغه است، این است که مستندسازان برای احقاق حق خود مقاومت چندانی نمی‌کنند و چندان وارد میدان نمی‌شوند. شما می‌بینید که مستندسازان با شما صحبت می‌کنند، دغدغه دارند، از کاستی‌ها، چالش‌ها، آرزوها و مشکلات فرآیند تولید می‌گویند، اما وقتی از آنها می‌خواهیم که این صحبت‌ها را به رسانه‌ای منتشر کنند اغلب می‌گویند: «به دلیل ملاحظات مختلف، نمی‌توانیم این حرف‌ها را بزنیم؛ چون ممکن است سازمان‌ها، نهادها و بنیادهایی که از آنها بودجه می‌گیریم، نسبت به ما زاویه بگیرند و نگاه دیگری به ما داشته باشند». این ترس باعث می‌شود که آنها از حق واقعی خود دور بمانند.

سعیدی متذکر شد: من به عنوان کسی که هم در حوزه رسانه فعال است و هم در فیلمسازی، معتقدم اگر مستندسازان مانند برخی از عزیزان که راحت حرف‌هایشان را می‌زنند، صحبت کنند، چرخ توسعه فضای مستند ایران تندتر و روان‌تر خواهد چرخید. قرار نیست کسی یقه‌گیری کند یا مچ‌گیری صورت گیرد. به نظر من، این کار باعث هم‌افزایی و تعامل می‌شود و این گفتمان می‌تواند به نتایج مطلوبی بینجامد. ما نباید از نقد و ارائه دیدگاه بترسیم. چه خوب است که این دیدگاه‌ها ارائه شوند. چه بسا مدیران سازمان سینمایی، مرکز گسترش و سایر نهادهای متولی تولید مستند، با شنیدن این حرف‌ها و آگاهی از چالش‌های موجود، بتوانند فضای بهتری برای سینما ایجاد کنند و مستندسازان نیز تولیدات بهتری داشته باشند.

به گزارش مهر، وی ادامه داد: برخی از دوستان مستندساز، فیلم‌های مستند کوتاه تولید کرده‌اند و وقتی دلیلش را جویا می‌شویم، می‌گویند که طرح اولیه‌شان برای یک مستند بلند بود، اما به دلیل نبود بودجه و مشکلات لجستیکی، مجبور شده است آن را به صورت کوتاه تولید کند. این یک درد بزرگ است و آنها می‌گویند با توجه به تنگناهای اقتصادی، تولید فیلم از صفر تا صد برایشان مقرون به صرفه نیست و مجبور به ساخت فیلم کوتاه هستند.

این مستندساز در پایان تاکید کرد: وجود جشنواره «سینماحقیقت» کاملا به نفع سینمای مستند ایران است و این رویداد باید تداوم پیدا کند. همه ما باید کنار هم، با ارائه دیدگاه، نقد سازنده، نشان دادن راه‌حل و گفتگو، تلاش کنیم تا سال به سال جشنواره «سینماحقیقت» را از آنچه که هست، کیفی‌تر و بهتر کنیم. این هدف دور از دسترسی نیست که روزی ببینیم جشنواره به سازوکاری دست یافته که رضایت اغلب مستندسازان و فعالان سینمای مستند ایران را جلب کند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یک × 1 =

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا